رهبر انقلاب: حوزههای علمیه باید در مورد رمزارزها نظر بدهند
رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از مدیران، اساتید و طلاب جامعهالزهرا (س)، اعلام کردند:…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۲۰ تیر ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۱ تیر ۱۴۰۳
ریال دیجیتال در ایران در شرایطی از مرحله پیشآزمایشی به مرحله اجرای آزمایشی در کیش رسیده است که این پروژه در بسیاری از کشورها چندان موفق نبوده و بسیاری به دنبال تبدیل کردن آن به پول نقد و اسکناس هستند با این وجود بانک مرکزی امیدوار است با اجرایی کردن و تعریف سرویسهای متنوع روی آن بتواند بخشی از بارشبکه پرداختهای الکترونیکی را کاهش دهد و بخشی از پرداختهای خرد را روی آن منتقل کند.
به گزارش پیوست، در ایران پروژه CBDC بانک مرکزی وارد فاز آزمایشی شده است. اما ارز دیجیتال بانک مرکزی قرار است با بهبود فرآیند پرداخت، برنامهپذیری پولی و کمک به نقل و انتقالات مالی بینالمللی در شرایط تحریمی به اقتصاد کمک و شاید نجات دهنده وضعیت ارزش ریال باشد.
شکلی از پول که با نام ریال دیجیتال معرفی میشود، قرار است با استفاده از تکنولوژی دفتر کل توزیع شده (DLT) پاسخگوی نیاز مبادلاتی باشد و به عنوان یک لایه پرداخت در کنار دیگر بسترهای موجود قرار بگیرد. روندی که تقریبا هر بانک مرکزی در هر کشوری سعی دارد با پیادهسازی آن اهداف و رویکردی متناسب با شرایط اقتصادی خود را دنبال کند.
البته در کنار ریال دیجیتال دیگر کشورها، مانند روسیه، چین، ونزوئلا، کنیا، نیجریه، زیمباوه، کوراسائو هم به صورت جدیتر روی این شکل از پول متمرکز شدهاند. با این حال معرفی ارزهای ملی با فیگور بلاکچینی در چین باعث شده مردم به دنبال روشهایی برای تبدیل هرچه سریعتر یوان دیجیتال به پول فیزیکی (اسکناس) باشند و شعارهایی مانند دور زدن تحریمها و برنامهپذیری پولی در ونزوئلا هم نه تنها محقق نشد، بلکه در نهایت باعث شد پروژه پترو (CBDC ونزوئلا) با شکست مواجه شود.
عرضه CBDC یا ارزدیجیتال بانک مرکزی، شکلی از ارز فیات (پول ملی) است که به جای شبکههای سنتی از بستر دفتر کل استفاده میکنند. معرفی این مفهوم برای بانکهای مرکزی زمانی ممکن شد که بیتکوین شبکهای را معرفی کرد که جریان تراکنشها را با استفاده از یک بستر بلاکچینی با در حقیقت دفتر کل توزیع شده ممکن میکرد. به این ترتیب تعدد ذینفعان در یک شبکه توزیع شده باعث میشد امکان سانسور به حداقل برسد و این شبکه پولی خصوصی، بدون نیاز به واسطه امکان اعتماد میان افراد را فراهم کند.
در حقیقت هر آنچه که سیستم فیات از ارائه آن به مردم اجتناب میکند، در بلاکچین آزاد به عنوان یک مزیت شناخته میشود و همین ویژگیها باعث شده امروزه رمزارزها توسط صدها میلیون نفر مورد استفاده قرار بگیرند و همه روزه افراد بیشتری به جای نگهداری ارزهای ملی، ترجیح دهنده ارزش کار خود را به شکل خصوصی و غیرمتمرکزی مانند رمزارزها ذخیره کنند.
استفاده از بستر دفتر کل توزیع شده در ارز دیجیتال بانک مرکزی، ارائه پول ملی توکنایز شده یا دیگر مفاهیمی که سعی میشود از رمزارزهایی مانند بیتکوین وام گرفته شود، به این معنی نیست که CBDC بانک مرکزی یک روش پرداخت بدون محدودیت است.
عرضه آن برای بانک مرکزی به معنای کاهش چشمگیری هزینهها نگهداری و کنترل پولی است و در مقابل برای مردم به معنای افزایش سطح کنترل پذیری پولی بانک مرکزی است.
جابهجایی پول نقد با گاری در برخی کشورها با تورمهای افسارگسیخته تصویری دردناک اما قابل لمس از تورم به جا گذاشته است. اما شاید دلیل اینکه این موضوع در دیگر کشورها با تورم زیاد مشاهده نشده، راهحلی به نام پول الکترونیکی بوده است. هرچند در این شکل میزان سپرده، بدهی بانک تعریف میشود و صاحب حساب باید بتواند در هر زمان درخواست دریافت پول خود به صورت فیزیکی را داشته باشد، اما اعمال محدودیت روی میزان برداشت یا نبود موجودی اسکناس در بانکها باعث شده این تعریف دیگر کارایی نداشته باشد.
ریال دیجیتال در سپیدنامه مانند دیگر شکلهای پولی به عنوان بدهی بانک مرکزی عنوان شده است. البته باتوجه به نبود رابطه مستقیم میان ذخایر بانک مرکزی و تولید پول، در کنار نبود امکان دریافت وجه به صورت نقد، مشخص نیست ستون بدهی ترازنامهها به چه چیزی اشاره دارند.
با این حال ریال در آخرین مرحله از بلوغ خود به شکل توکن و با نام ریال دیجیتال عرضه شده است و از یک شبکه بلاکچینی استفاده میکند که مستر نود آن خود بانک مرکزی است و دیگر نودها را بانکهای عامل تشکیل میدهند.
زیرساختهای بلاکچین امروزه تقریبا امکان بروز و ظهور هرگونه فعالیت مالی را میدهند. حتی پروژههای شتکوین که در آنها چند ولت اصلی تعریف و عاملیت عرضه توکنها برای پامپ و دامپ را برعهده میگیرند هم در این فضا دیده میشوند. با این حال تنها موضوعی که باعث این حجم از محبوبیت شده، آزادی استفاده و نحوه به کارگیری این تکنولوژی متناسب با سلیقه فردی است.
در شبکههای بلاکچینی با رویکرد غیرمتمرکز، سانسور تراکنشها یا اعمال محدودیت به معنای از میان بردن ارزش کل شبکه است و در مقابل افزایش پذیرش میان مردم، مانند آنچه که بیتکوین تجربه میکند، به معنای افزایش ارزش.
از طرفی ضریب نفوذ ارزهای دیجیتال در کشورهای جهان اول به مراتب پایینتر است. از جمله دلایل این موضوع تنوع ابزارهای پرداخت، امکان تبادل بینالمللی و تورم پایین پولهای فیات این کشورها عنوان میشود. در حقیقت میتوان گفت برخلاف کشورهای جهان سوم که رمزارزها یک پاسخ به نیاز مالی آنها هستند، در کشورهای پیشرفتهتر، بسترهای موجود با ارائه آزادی بیشتر، بخش قابل توجهی از نیاز را پوشش میدهند.
با این حال همانند راهی که چین با یوان دیجیتال ترسیم کرده و پرتگاهی که پترو در آن افتاده، ارز دیجیتال بانک مرکزی برای ایجاد فراگیری و کاربردپذیری با چالشهای زیادی مواجه است که برای حل آنها نیاز به شفافیت بیشتر دارد.
فضای رمزارزها براساس مشارکت جامعه و حذف واسطهها شکل گرفته است و توانسته فراگیری به اندازه چند میلیون نفر ایجاد کند. قیمت بیتکوین که امروزه به ۶۰ هزار برابر هر دلار رسیده یا در مقابل ریال به چهل میلیارد برابر هم میرسید، به عنوان تابعی از این فراگیری نشان دهنده قدرت درگیری جامعه است. روندی که بسیاری از پروژهها طی نکردند و امروزه به فراموشی سپرده شدهاند.
برای کاربردپذیر شدن ریال دیجیتال و استقبال مردم از آن بانک مرکزی باید بتواند کاربردهای جذاب و ساده برای آن تعریف کند بهگونهای که دیگر مردم ترجیح دهند بهجای استفاده از کارت سراغ و استفاده از پول الکترونیکی سراغ آن روند در غیر اینصورت فراگیر شدن آن سخت خواهد بود.