۱۰ آذر ۱۴۰۳
باختن و آن «چیزی» که از ارزشهایمان کم میشود؛ مختصری درباره وضعیت نیروی انسانی در منطقه «منا» و خامفروشی منابع انسانی ایرانی به کشورهای دیگر
ماندگاری نیروی انسانی در ایران بیش و پیش از هر توصیفی، یادآور این بیت مولاناست که «ما در این انبار گندم میکنیم، گندم جمع آمده گم میکنیم». تاملبرانگیز است که کشورهای حاشیه خلیج فارس با شرایط مشابه از حیث دسترسی به منابع نفت و گاز، در سالهای اخیر از مقاصد جدی مهاجرت کاری جوانان ایرانی شدهاند؛ آنها شهرهای مدرنی را در مگاپروژههایشان ترسیم و اجرایی میکنند که با نیروی انسانی مهاجر ساخته میشود اما در خدمت رفاه اقتصادی و روانیِ شهروندانشان است. از شواهد چنین برمیآید که این کشورها بهزودی قطب پرورش تکشاخ فناوری منطقه خواهند شد درحالیکه طبق آمارها، بازار فروش فیلترشکن در ایران تنها بازاری است که تکشاخ شدن را تجربه میکند. در این یادداشت تلاش میکنم به وضعیت مهاجرت و جذب نیروی انسانی در منطقه «منا» بپردازم؛ اینکه سیاستهای کلی پرورش و نگهداری نیروی انسانی به طور خاص در کشورهای حاشیه خلیج فارس چگونه است؟ اهمیت اقتصاد دیجیتالی تا کجاست؟ اندازه اقتصاد دیجیتالی از کل تجارت جهانی سهم زیادی نیست اما سرعت رشد و اثرگذاری آن نشان میدهد به عنوان روندی مهم، یکی از شاخصهای اصلی تعیینکننده اقتصادی دنیا خواهد بود؛ آخرین برآوردهای خوشبینانه از سهم بازار اقتصاد دیجیتالی نیز نشان میدهد تا پایان سال ۲۰۳۰ میلادی، بیش از ۲۰ درصد مشاغل در کشورهای توسعهیافته و ۱۰ درصد در کشورهای نوظهور (emerging countries) را تحت تاثیر قرار خواهد داد. نیروی انسانی در کنار زیرساخت و منابع فناورانه، یکی از سه رکن اساسی اقتصاد دیجیتالی را تشکیل میدهد. با این مقدمه پرداختن به رقابت ایران با همسایگان جنوبیاش بر سر نیروی انسانی در طرحهای اقتصاد دیجیتالی ضروری به نظر میرسد؛ تلاشی برای پاسخ دادن به اینکه آیا کشورهای حاشیه خلیج فارس برنده رقابتِ جذب نیروی انسانی در منطقه خاورمیانه شدهاند؟ جای ایران در این بازار کجاست؟ و آیا راهی میتوان متصور شد که نقشی جز نظارهگر در این...