دادههای جامع و قابل اتکا حلقه مفقوده بروز نوآوری در صنعت بیمه است
مدیر توسعه کسبوکار ریتون شرکت فعال در حوزه فناوریهای بیمهای، ظهور بیمههای شخصیسازی شده را…
۲۰ آذر ۱۴۰۳
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
بسیاری از افراد دارای معلولیت در ایران میگویند: تحریم، دسترسی آنها را به اپلیکیشنهای ویژه افراد دارای معلولیت، سخت کرده است و استفاده از فیلترشکن و نبود پشتیبانی به زبان فارسی در برخی اپلیکیشنها، دسترسی آنها را به برخی پلتفرمهای استاندارد جهانی محدود کرده است. از سویی پلتفرمهای ایرانی که به افراد دارای معلولیت خدمات میدهند، با موانع جدی مالی روبهرو هستند و همین مسائل در کنار نبود الزام قانون برای دسترسیپذیری دیجیتال در پلتفرمهای ایرانی، افراد دارای معلولیت را با چالشهای جدی حتی در استفاده از اپلیکیشنهای ضروری مواجه کرده است.
به گزارش پیوست، با آنکه فناوریها توانستهاند تسهیلگر بسیاری از فعالیتهای افراد دارای معلولیت در سطح جهان باشند، اما تحریم و نبود قانونی در ایران که پلتفرمها را مجبور به اجرای دسترسیپذیری دیجیتالی کند، استفاده از بسیاری از اپلیکیشنها برای افراد دارای معلولیت را ناممکن کرده است. امید هاشمی کارشناس دسترسیپذیری دیوار که خود نابیناست در این باره میگوید: گروههای مختلف افراد دارای معلولیت، بسته به ویژگی جسمی یا ذهنی خود میتوانند مشاغل مختلفی را به عهده بگیرند. مثلاً ناشنوایان به طور سنتی در مشاغلی مثل طراحی و نقاشی و به طور کل هر آنچه که به تصویر مرتبط است، بیشتر فعالند یا مشاغلی که در محیطهای خیلی پر سر و صدا انجام میشود هم برای ناشنوایان مناسبند.
افراد نابینا هم اغلب در حوزههای علوم انسانی تحصیل میکنند و اصولا در مشاغلی که مهارتهای کلامی بالایی میطلبد مثل وکالت، تدریس، بازاریابی، موفقتر عمل کردهاند. اما به لطف فناوریها مشاغل افراد دارای معلولیت هم تنوع بیشتری پیدا کرده است. حالا نابینایان زیادی در دنیا هستند که به عنوان برنامهنویس و توسعه دهنده فعالیت میکنند. برنامهنویسهای نابینا معمولاً در سمت Backend فعالیت کرده یا در بخش پشتیبانی تلفنی مشغول به کار هستند. در واقع هیچ فرمول مشخصی برای این جریان وجود ندارد.
هاشمی معتقد است پلتفرمهای خصوصی در زمینه بحث دسترسیپذیری دیجیتالی بهتر عمل کردهاند: «تاکسیهای اینترنتی، پلتفرمهای مطالعه کتاب، بازارهای آنلاینی که کالا و خدمات عرضه میکنند، همگی از ابزارهایی هستند که همه ما در زندگی به آنها نیاز داریم و از آنها استفاده میکنیم، اما در این میان اوضاع پلتفرمهایی که بخش خصوصی آنها را توسعه داده کمی بهتر است و میشود کجدار و مریز با آنها کار کرد. اما بعضی از پلتفرمها و درگاههای دولتی واقعاً بنبست ما هستند. بسیاری از اپلیکیشنهای بانکی فاقد استانداردهای دسترسیپذیری هستند و اغلب سامانههای مربوط به وزارتخانهها قابل استفاده نیستند. من به عنوان یک معلم حتی نمیتوانم آزمونهای ضمن خدمتی را که بر بستر سامانه التیاماس ارائه میشوند، به تنهایی انجام دهم.
او ادامه میدهد: اما اپلیکیشنهای جالبی برای تسهیل زندگی نابینایان در سطح دنیا توسعه داده شدند مثل اپلیکیشن Be My Eyes، که کاربران نابینا میتوانند در آن ثبت نام کنند و با افراد داوطلب که میخواهند به نابینایان کمک کنند، ارتباط تصویری برقرار کنند و از طریق دوربین، راهنمایی بگیرند. اما مسائل مربوط به تحریم در این زمینه اثرات منفی زیادی گذاشته است. اپلیکیشن Be My Eyes ایران را در لیست تحریم قرار داده و به همین خاطر کاربران ایرانی چه داوطلب و چه نابینا فقط به کمک فیلترشکن میتوانند از اپ استفاده کنند. همین هم باعث شده داوطلب و کاربر فارسیزبان در مقایسه با بقیه زبانها جمعیتشان کمتر باشد.
همچنین بسیاری از اپلیکیشنهای مشابه هم از زبان فارسی پشتیبانی نمیکنند و این هم کار را برای کاربران نابینای فارسیزبان دشوار کرده است. شرکتهای خارجی که نرمافزارهای ویژه نابینایان را توسعه میدهند، با توجه به اینکه ایران را به عنوان یک بازار به حساب نمیآورند، تلاشی هم برای اضافه کردن زبان فارسی به محصولاتشان نمیکنند. در برخی موارد هم که فارسی وجود دارد، کیفیتی که محتوای فارسی ارائه میشود در مقایسه با محتوای سایر زبانها پایینتر است.
هاشمی یکی از کانالهای مهم پیدا کردن شغل را برای افراد دارای معلولیت را پیامرسانها و شبکههای اجتماعی میداند و میگوید: افراد دارای معلولیت هم مثل سایر افراد جامعه از طریق کانالها و گروههای خاص خود شغل مورد نظر را جستوجو کرده و انتخاب میکنند. همینطور سازمانهای مردمنهادی هم وجود دارند که به عنوان سرحلقه عمل کرده و اخبار و اطلاعاتی از این دست را به آنها میرسانند.
هاشمی همچنین درباره اینکه آیا دادن شغل به فرد دارای معلولیت هزینهای را بر کسب و کارها تحمیل میکند هم توضیح میدهد: اگر فرد بر اساس شایستگیهای حرفهایش انتخاب شده باشد و نه به خاطر معلولیت، طبق قاعده هزینه خاصی به کسبوکار تحمیل نمیشود. تنها نکتهای که در این میان وجود دارد بحث مناسبسازیهای محیطی است که طبیعتا اینها جزو هزینههای استخدام نیروی کار نیست. چرا که همه اعضای یک مجموعه از این مناسبسازی بهرهمند خواهند شد. مثلاً اگر فرض کنیم یک کارفرما برای پلههای جلوی ساختمان رمپ نصب کند تا نیروی کاری که از ویلچیر استفاده میکنه راحتتر تردد کند، زمانی هم که هر کدام از کارکنانش دچار آسیبهای جسمی و معلولیتهای موقت شوند هم میتوانند از امکان به وجود آمده استفاده کنند.
هاشمی همچنین راجع به تبعیض مثبت در برخی کسب و کارها هم میگوید: موضوع تبعیض مثبت در همه جای دنیا محل مناقشه است. با این مزیت افراد دارای معلولیت بیشتر زندگی اجتماعی را تجربه کرده و به تبع آن، جامعه هم شناخت بهتری از نیازهای افراد دارای معلولیت پیدا کند. مکانیسم تبعیض مثبت، ابزاری است که اغلب کشورهای اروپایی و حتی آمریکا هم سالها از آن بهره بردند. اما مخالفان این نوع تبعیض معتقدند اینکار مخالف روح شایستهسالاری است.
حمیدرضا محترم همبنیانگذار هاناپ، هم در این باره توضیح میدهد: ما خودمان کسب و کاری در زمینه ارائه خدمت به ناشنوایان به اسم هاناپ داریم که مشکلات اینترنت، زیرساخت، اجاره سرور و بالابودن هزینهها باعث شده است که نتوانیم آن را توسعه دهیم. هاناپ حالا به خاطر مشکلات ایجاد شده غیرفعال است و ناشنوایان زیادی منتظر فعال شدن آن هستند.
خوشبختانه برخی پلتفرمها مثل اسنپ نسبت به سایر اپلیکیشنها بیشتر روی دسترسی پذیری افراد معلول و ناشنوا کار کرده است. اما با این وجود اسنپ هم هنوز خیلی جای کار دارد. یکی از مشکلات راننده های ناشنوا این است که فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی بدون زیرنویس هستند و این باعث میشود که آنها از اطلاع رسانیهایی مثل جشنوارهها و خدمات و مزایای اسنپ خبری نداشته باشند. تپسی هم در این زمینه کار کرده است ولی برای عملکرد بهتر باید در این زمینه از اسنپ الگو بگیرد. فیلیمو نیز تلاش میکند تا فیلمها به صورت زبان اشاره و زیرنویس باشد. چندین بار هم فیلیمو درخواست همکاری دادیم اما متاسفانه موفق نشدیم تا با مسئول دسترسی پذیری و مناسبسازی صحبت کنیم.
محترم همچنین راجع به هزینه دسترسپذیری در کسب و کارها میگوید: این موضوع بستگی به نوع کار دارد اما معمولا مثلا اگر نابینایی برای ارائه و مشاوره استخدام شود این کار به جز یک هزینه آموزش جزئی هزینه آنچنانی برای کسب و کار ندارد. برای کار در تلفنخانهها نیز نرم افزار مخصوصی در بازار وجود دارد که آن هم قیمتی ندارد. برای مثال پلتفرمهایی مثل فیلیمو و اسنپ اگر استخدام این افراد برایشان هزینهای داشته باشد در قبال آن با افزایش کاربر و افزایش استفاده از خدمات سود قابل توجهی شامل کسب و کارشان میشود. پس هر شرکتی که دسترسیپذیری و اشتغال را برای این افراد در نظر بگیرد، سود حاصل از آن را هم دریافت خواهد کرد و اگر خدماتی را مناسب سازی میکنند این وظیفه کسب و کار است که در قبال آن سود خود را میگیرد و اگر در زمینه مسئولیت اجتماعی خود کاری را انجام میدهند باید بدون منت باشد.
مانی رضویزاده یکی از افراد دارای معلولیت حرکتی است که ۱۰ سال است در زمینه طراحی وبسایت وردپرس و به عنوان برنامهنویس فعالیت میکند هم در این باره میگوید: نرخ بیکاری در بین افراد دارای معلولیت در برخی از کشورها تا ۸۰ درصد است. کارفرمایان اغلب این تصور اشتباه را دارند که افراد دارای معلولیت قادر به کار نیستند و همین تصور باعث بیکاری و دور شدن این افراد از جامعه شده است. این در صورتی است که در واقع فناوریها میتوانند این فاصله را کم کنند. نرخ بالای بیکاری بر استقلال مالی افراد دارای معلولیت تأثیر منفی گذاشته است. حتی دادههای سطح اتحادیه اروپا به طور مداوم نشان میدهد که احتمال اشتغال افراد دارای معلولیت نسبت به همتایان بدون معلولیت آنها چقدر کمتر است. اما در نهایت در ایران کارهایی برای دسترسیپذیری دیجیتال در برخی پلتفرمها شده است اما این میزان کافی نیست و مسیرزیادی برای توسعه آن پیش رو داریم.