دومین رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی:
ستاد را از تعطیلی نجات دادم
۲ آبان ۱۳۹۶
زمان مطالعه : ۱۵ دقیقه
شماره ۵۱
تاریخ بهروزرسانی: ۹ دی ۱۳۹۸
این گفتوگو جریان خاصی دارد. یک بار به صورت کامل انجام شد، اما دستگاه ضبط آن را رکورد نکرد. یک روز تمام در هول و ولای این بودم که این خبر را چگونه با محمد گرکانینژاد، دومین رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، مطرح کنم. اما بالاخره دل را به دریا زدم و اتفاقی را که افتاده بود شرح دادم. او هم پذیرفت که یک بار دیگر این گفتوگو را با وجود مشغلههایش انجام دهد. برخی از موضوعات در دور اول گفتوگو مطرح شد که این بار مطرح نشد، از جمله اینکه چگونه در جلسه هیات دولت، جلسهای که قرار بود در آن ستاد را از مرکز توسعه تجارت الکترونیکی بگیرند و مسئولیتش را بر عهده معاون اول رئیسجمهور بگذارند، ورق برگشت و این وظیفه بر عهده مرکز ماند. اما به نکاتی دیگر اشاره شد که در دور اول گفتوگو به آن اشاره نشده بود. هیچ وقت دو گفتوگو شبیه هم نیستند هر چند که موضوعشان یکی باشد و شخص مصاحبهشونده یکی!
وقتی مرکز توسعه تجارت الکترونیکی را تحویل گرفتید چه انتظاری داشتید؟ آیا انتظارتان برآورده شد؟ از یک زاویهای بله و از یک زاویهای خیر. وقتی وارد مرکز شدم دیدم سه چهار پروژه خیلی خوب تعریف شدهاند و در حال کار کردن هستند و من با اینکه فعال حوزه فناوری اطلاعات بودم تا حالا چیزی از آنها نشنیده بودم. حیف بود که اطلاعرسانی در این زمینه صورت نگرفته بود. از این نظر واقعاً سوپرایز شدم. از یک نظر هم انتظارات من برآورده نشد، چون فکر میکردم اگر یک جایی کارهای درستی را شروع کرده، آن هم جایی که نقش آن بینسازمانی و هماهنگکننده است و نقش عملیاتی ندارد، پس چرا نتوانسته با سازمانهای دیگر تعامل کند و برای انجام پروژهها سازمانها را صدا نزده و آنها را درگیر پروژهها نکرده است. جایگاه مرکز را در آن زمان چگونه برآورد کردید؟ مرکز به واسطه جایگاهی که در وزارت صمت داشت مورد کمتوجهی قرار گرفته بود. به این معنا که مرکزی طبق قانون تجارت الکترونیکی تشکیل شده بود. این سازمان دولتی با کلی اختیارات و وظایف تاسیس شده بود، اما متاسفانه توجه کافی به آن نمیشود. این واقعیتی است که از ابتدا بر مرکز حاکم بوده است و در بدو ورود دلایل را نمیدانستم، من نتایجش را میدیدم. نتیجه این بیتوجهی نارس بودن پروژهها بود. این کمتوجهی را شما کجا دیدید؟ به طور مشخص پروژههای مرکز بینسازمانی است. اصولاً کار مرکز یک کار سیستم اینتگریشن است. قرار نیست وظایفی داشته باشد و تمام این وظایف را از اول تا آخر خودش انجام دهد. بخشهای مختلف دولت و مردم که درگیر B2B و B2G و حتی B2C هستند مخاطب مرکز به شمار میروند. متناسب با این وظایف مرکز باید مورد توجه وزیر قرار میگرفت و به طور مستمر پروژهها از سوی شخص وزیر پیگیری میشد و از آنها پاسخ میخواستند؛ با او جلسه میگذاشتند،...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید