کمپینهای رفتاری جهت مصرف بهینه انرژی؛ استفاده بهینه با آگاهی
کمپینهای رفتاری با هدف افزایش آگاهی عمومی در مورد صرفهجویی انرژی در سطح جهانی از…
۱ آذر ۱۴۰۳
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۱۸ دقیقه
تعداد قابل توجهی از شرکتهای فناوری در سال ۲۰۲۴ توانستند مسیر آینده کاری خود را بهبود داده و وضعیت خود را ارتقا دهند. در سال ۲۰۲۳ این صنعت با موفقیت از موانع و بادهای عکس جریان اقتصاد جهانی و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی عبور کرد و در عین حال خوشبینی، هیجان و انتظارات گستردهای را در رابطه با قابلیتهای فناوریهای نوظهور بهویژه هوش مصنوعی (AI) ایجاد کرد. از این رو نیاز است فرصتهای پیش روی حوزه فناوری در این سال شناسایی و پیادهسازی شوند.
به گزارش پیوست، ورود هوش مصنوعی مولد به ساختار کاری، سرمایهگذاری در اقتصاد لبه، حرکت به سمت اتصال فراگیر، مواجهه با مشکلات ژئوپلیتیکی، تغییر دید به بارهای مالیاتی، اولویتبندی بهرهوری انرژی، سرمایهگذاری بر ابزارهای ریسک پیشرفته و استفاده از ابزارهای پیشرفته ۱۰ فرصتی است که شرکتهای فناوری در سال ۲۰۲۴ با آنها روبه رو هستند.
تمرکز مجدد روی رشد با وجود افزایش خطرات نتیجه چشمانداز روشن ۱۲ ماه قبل است. در اوایل سال ۲۰۲۳، زمانی که ارزشگذاریها در این بخش تحت فشار ضعفهای اقتصاد کلان قرار داشت، شرکتهای فناوری برای کمک به افزایش حاشیه سود، به صرفهجویی در هزینهها و حقوقدهی روی آوردند. این اقدامات علاوهبر دستیابی به هدف اصلی خود، وجوهی را برای سرمایهگذاری در فناوریهای جدید برای تقویت رشد آینده آزاد کرد. شرکتها هوش مصنوعی را امیدوارکنندهترین این فناوریها میدانستند که چشمانداز رشد را در کل بخش از جمله سختافزار، نرمافزار و خدمات ارائه میدهد.
استراتژیهای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی شرکتهای فناوری، علیرغم به وجود آوردن طیفی از چالشهای کلان که همچنان بر صنعت تأثیر میگذارد، باعث افزایش اعتماد سرمایهگذاران شده است.
بادهای معکوس جریانهای اقتصادی بر فروش سنگینی میکند، تعداد بالای درگیریهای ژئوپلیتیکی و اختلافات تجاری، دسترسی شرکتها به بازارها، فناوریها، مواد خام و اجزای مختلف را تهدید میکند. تغییرات در قوانین حفاظت از دادهها همچنین نحوه کسب درآمد از دادهها توسط شرکتها را تغییر میدهد، در حالی که مالیات دیجیتال و مقررات ضدانحصار ممکن است پویایی رقابت را در یک شب تغییر دهد.
ابزارهای هوش مصنوعی را میتوان تقریبا برای هر فعالیت عملیاتی، از جمله بهینهسازی زنجیره تامین، اتوماسیون، مدیریت ریسک، همسویی مشتری و توسعه کسبوکار جدید به کار برد.
در گردآوری لیست ۱۰ فرصت برتر، به دنبال ارائه دیدگاه متعادلی از اقدامات بالقوه برای شرکتهای فناوری در فرآیندهای عملیاتی مختلف هستیم.
امکان استقرار GenAI متحولکننده، قابل اعتماد و اخلاقی در سراسر شرکتها در حال آغاز دوره جدیدی از تحول دیجیتال است. برای شرکتهای فناوری، این اثر ۲ طرفه است. بسیاری از آنها در حال حاضر در مسیر تحول دیجیتال خود بسیار پیش رفتهاند و رهبران باید استراتژیهای دیجیتالی جاری خود را به صورت جدی مورد ارزیابی مجدد قرار دهند تا اطمینان حاصل شود که هوش مصنوعی نقش اصلی را ایفا میکند.
تلاشهای دگرگونی که قبل از ظهور GenAI طراحی و اجرا شده بود به سرعت در حال منسوخ شدن است و رهبران اولیه ممکن است جایگاه خود را در مقابل رقبایی که قابلیتهای جدید را در اولویت قرار میدهند، از دست بدهند. در مقابل، شرکتهای فناوری که در مراحل اولیه تحول دیجیتال عقب ماندهاند، فرصت روشنی دارند. از جمله این فرصتها میتوان به قرار دادن هوش مصنوعی در مرکز استراتژیهای خود و پیشی گرفتن از رقبا اشاره کرد. هوش مصنوعی سازمانها را قادر میسازد نه تنها سفرهای تحول خود را تسریع بخشند، بلکه عملیات خود را جهت سرمایهگذاری روی فناوریها و مدلهای تجاری به سرعت در حال ظهور تغییر دهند. در مواجهه با این توازن چالشها و فرصتها، شرکتهای فناوری به دنبال حفظ یا دستیابی به رهبری صنعت در تحول دیجیتال هستند.
برای فعالیت اصولی باید یک برج مراقبت هوش مصنوعی ایجاد شود؛ یک گروه هدایت اختصاصی متشکل از روسای واحد تجاری و سایر مدیران کلیدی مانند مدیران ارشد دیجیتال یا افسران داده. این گروه میتواند چشماندازی فراگیر برای تحول دیجیتالی ایجاد شده توسط GenAI در کسبوکار تدوین، فرصتهای کلیدی را شناسایی و استراتژی طراحی کند. همچنین میتوان از طریق این برجها از بهینهسازی استراتژیها و رفتار هوش مصنوعی به شیوهای مسئولانه اطمینان حاصل کرد.
مهم این است که یک برج کنترل هوش مصنوعی تضمین میکند انسانها در مرکز تحول دیجیتال باقی میمانند. همچنین انگیزه خوبی برای رهبران به شمار میآید که از استقرار هوش مصنوعی ایمن، قابل اعتماد و اخلاقی با هدایت خطمشیها و رویههای مناسب، راهبردهای حاکمیتی و پاسخگویی، کمپینهای آموزشی و آگاهیبخشی حمایت کنند.
تنها فناوری نوظهور نیست که باعث ایجاد نوآوری جدید برای شرکتهای فناوری میشود بلکه فناوریهای لبه، ابری و کوانتومی نیز میتوانند نقش کلیدی در تحول دیجیتال ایفا کنند. به جای تلقی GenAI به عنوان یک فناوری منزوی، شرکتهایی که GenAI را در یک تحول فناوری گستردهتر ادغام میکنند، در موقعیت بهتری برای ایجاد ارزش پایدار خواهند بود.
در طول سال گذشته، ظهور انفجاری GenAI توجه عمومی را به خود جلب کرد و قابلیتهای پیشگامانه این فناوری، شرکتهای فناوری را برانگیخته است تا فرصتهایی را برای تزریق آن به مجموعهای از Front Office (بخش ارتباط با مشتری و فروش) و Back Office (بخش پرسنل و مدیریت کارمندان) بررسی کنند. کارکردهای اداری برندههای هیجانانگیز اولیه این تلاشها نشان میدهد که چگونه در صورت اعمال موثر GenAI میتواند به شرکتها کمک کند تا هم محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند و هم کسبوکار خود را کارآمدتر اداره کنند.
با این حال ابزارهای GenAI علاوهبر مزایا شامل چالشهایی است. هر چند استفاده از GenAI برای موارد استفاده بالقوه ممکن است وسوسه انگیز باشد اما هزینه به کارگیری این فناوری قابل توجه است. شرکتها احتمالا با هدف قرار دادن موارد خاص و لحاظ تأثیر و ارزش بالا و فرصتهای متحولکننده با در نظر گرفتن دقیق مکانهایی که سرمایهگذاریهای اولیه، کارکنان و آنها را هدایت میکند خدمات بهتری خواهند داشت.
وجود منابع در یک راه میتواند موجب فراهم آمدن فرصتهای بالقوه برای استفاده از GenAI یا گنجاندن آن در تلاشهای فعلی باشد. سپس موارد استفاده احتمالی را میتوان بر اساس معیارهایی مانند همسویی با الزامات تجاری موجود و مقیاسپذیری، ارزیابی و اولویتبندی کرد.
شرکتهای فناوری که به دنبال شروع یا افزایش سرمایهگذاری GenAI خود هستند، ممکن است تعداد کمی از موارد استفاده را مورد هدف قرار دهد که میتواند بدون ایجاد اختلال در استراتژیهای تخصیص سرمایه از رشد سودآور حمایت کند. مثالها ممکن است شامل استفاده از GenAI در کدنویسی نرمافزار و استفاده از رابطهای انسان و ماشین برای تسریع تولید محتوا با خط مستقیم سودآوری باشد.
موارد استفاده از GenAI پشتیبان نیز میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها کمک کند. در کنار تلاشهای اولیه، شرکتها میتوانند از ایجاد محتوای مبتنی بر GenAI برای ایجاد ارزش سریع در زمینههایی مانند بازیابی اطلاعات و خلاصهسازی و همچنین قابلیتهای مکالمه استفاده کنند. عملکردهایی که به خوبی با این رویکرد سازگاری دارد عبارت است از حقوقی، انطباق، عملکرد مالیاتی و موفقیت مشتری.
فرصتهای بیشتر شامل بهینهسازی استخدام با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای جذب، حضور، حفظ و ارتقا استعدادها است.
قابلیتهای دگرگونکننده فناوریهای نوظهور به شدت به جمعآوری و محاسبات فوق سریع دادهها وابسته است. با توجه به پیشرفت سریع هوش مصنوعی و گسترش موارد استفاده از آن نیازمند پردازش فوق سریع «در لبه» و تغییرات مستمر در مقررات است. به دنبال این اتفاق شرکتهای فناوری باید سرمایهگذاری خود را در زیرساختهای دیجیتال برای پشتیبانی از اتصال قابل اعتماد و قابلیتهای محاسباتی سریع بهینه کنند.
انواع جدید زیرساختهای دیجیتال به ویژه دسترسی فراگیر، اتصال با سرعت بالا و محاسبات با تأخیر کم، الزامات اساسی برای طیف گستردهای از فرصتهای جدید است. در حالی که شرکتهای فناوری میتوانند از بهرهبرداری این قابلیتها سود ببرند، باید مراقب بود که از هزینه کردن بیش از حد برای زیرساختهایی که برای هدف مناسب نیستند، اجتناب شود.
با افزایش سرعت و مقیاس «اقتصاد لبه»، شرکتهایی که بتوانند بین اهداف رقابتی فعال کردن زیرساختهای دیجیتالی نسل بعدی و ماندن در پلتفرمهای سرمایهای به طور فزاینده محدود شونده تعادل برقرار کنند، برنده خواهند شد.
ایجاد خطوط عرضه اضافی در بازارهای نوظهور، افزایش انعطافپذیری در مواجهه با مشکلات و اختلال زنجیره تامین بالقوه و خطر جدا شدن زنجیره تامین هنوز برای شرکتهای فناوری متمرکز بر سختافزار وجود دارد. در نتیجه، مسابقهای در زیربخشهایی مانند نیمهرساناها در جریان است تا زنجیرههای تامین را به شیوههایی دوباره تنظیم کنند که از تاثیرات اختلال ژئوپلیتیکی جلوگیری شود. به عنوان مثال ایجاد قابلیتهای تولید پیشرفته در ایالات متحده است که میتواند برخی از خطرات مربوط به تایوان را کاهش دهد. با این حال، تولید پیشرفته تنها یک مرحله در یک اکوسیستم گسترده از فعالیتهای مرتبط با یکدیگر است که همگی در ساخت یک تراشه کار ضروری است.
در حالی که سایر کشورها نیز در حال افزایش قابلیتهای تولیدی خود هستند، تنشها ممکن است در مورد بسیاری از فعالیتهای دیگر شعلهور شود، از کالاهای کلیدی گرفته مانند گالیوم و ژرمانیوم، تا ابزارهای تولید حیاتی، نرمافزار طراحی، یا خدمات بستهبندی و آزمایش.
در بررسی ریسک هیات مدیره جهانی EY در سال ۲۰۲۳، رویدادهای ژئوپلیتیکی و اختلال در زنجیره تامین به عنوان ۲ مورد از سه خطر برجسته در دستور کار هیات مدیره شرکتها شناسایی شد.
در این پسزمینه، حرکت رو به رشد شرکتهای تولید تراشه برای ایجاد عملیات در بازارهای نوظهور، از جمله هند و کشورهای آسیایی مانند سنگاپور، ویتنام، مالزی و فیلیپین در حال رخ دادن است. این نشاندهنده فرصتی روشن برای تنوع بخشیدن و گسترش فعالیتهایشان به دور از مناطق جغرافیایی در معرض درگیریهای تجاری است که معمولا با فعالیتهایی مانند بستهبندی و آزمایش شروع میشود و بعد فرآیندهای پیشرفتهتری از جمله فابریکهای ویفر و بستهبندی پیشرفته دنبال میشود.
برای شرکتهایی که به مشتریان در سراسر جهان خدمات میدهند ایجاد یک زنجیره تامین ثانویه، راه خوبی برای کاهش خطرات آتی اختلال تجاری است. در حالی که سرمایهگذاریها در هند و کشورهای آسهآن(ASEAN) در حال حاضر افزایشی است. سایر مناطق نیز سعی خواهند کرد با جذب عملیات شرکت های فناوری وارد عمل شوند.
استفاده از هوش مصنوعی و مدل زبانی بزرگ( LLM) به سرعت در حال گسترش است، اما پیوستن به این مسابقه ممکن است ساده نباشد. علت آن این است که تقاضا برای سختافزار از عرضه پیشی گرفته است که منجر به قیمتهای بالا و دسترسی محدود میشود. همچنین آموزش مدل زبانی بزرگ زمانبر و پرهزینه است و به مجموعه دادههای بسیار بزرگی نیاز دارد که ممکن است به راحتی قابل دسترسی نباشد.
علاوهبر این، سفارشیسازی و به کارگیری این خدمات به مهارتها و استعداد کمی نیاز دارد. همه این مسائل زمانی به وجود میآید که یک شرکت فناوری با تصمیم خرید یا ساخت پیرامون توسعه خدمات جدید و سرعت ورود به بازار مواجه میشود.
پیگیری خریدها، معاملات و مشارکتها برای تقویت ظرفیت و قابلیتهای هوش مصنوعی تجربه گذشته نشان میدهد که خریدها و معاملات میتواند تسریع توسعه کمک کند. با این حال، موانع نظارتی برای معاملات در هوش مصنوعی به ۲ دلیل نسبتا زیاد است. در ابتدا، سرکوب عمومی رفتارهای ضدرقابتی در این بخش به این معنی است که معاملات به ویژه معاملات بزرگ به نظارت بیشتری نیاز دارد.
دوم، تنشهای ژئوپلیتیکی و مناقشات تجاری بینالمللی به ویژه در زیربخشهایی مانند نیمهرساناها و هوش مصنوعی است که موانعی را برای معامله ایجاد میکند. پایان دادن به معاملات فرامرزی هوش مصنوعی که نیازمند بررسی و تأیید کمیته سرمایهگذاری خارجی در ایالات متحده (CFIUS)، کمیته تجارت بین المللی پارلمان اروپا (INTA) یا نهادهای مشابه است، دشوارتر خواهد بود.
ورود هوش مصنوعی به ساختار کاری کسبوکارها باعث دگرگونیهای بسیاری شده است و همچنان قابلیت انجام معاملات اما به صورت دیگری وجود دارد.
بنابراین راه بهینه برای گسترش هوش مصنوعی از طریق ترکیبی از خریدهای کوچک تا متوسط، سرمایهگذاریهای شرکتی و مشارکت است. این تملکها به شرکتها کمک میکند تا به مالکیت معنوی و استعدادها و مهارتهای مورد نیاز برای توسعه سریع پیشنهادات جدید دسترسی پیدا کنند. سرمایهگذاریهای شرکتی به «چشماندازهای طولانی» در فناوریهای جدید، توسعه نقشههای راه مختلف برای برنامههای کاربردی آینده کمک میکند که ممکن است امروز امکانپذیر به نظر نرسد اما مشارکتها، دسترسی فوری به مجموعههای داده، خدمات و بازارهای مورد نیاز برای پیگیری فرصتهای جدید را فراهم میکند.
با استفاده از استراتژیهای پلتفرمهای کسبوکار برای تعامل با مشتریان و فروش محصولات و خدمات آنها، شرکتها در تمام زیربخشها دریافتهاند که میتوانند مقیاس را افزایش دهند، از ظرفیتها و شبکههای خارجی بهره ببرند و از فرصتهای بازار در حال ظهور برای سرمایهگذاری استفاده کنند.
در عین حال، اکوسیستمهای چند حزبی در هسته استراتژیهای پلتفرم، از ایجاد ارزش مؤثرتر و همکاری دوجانبه سودمند بین شرکتها، حتی رقبا پشتیبانی میکنند. بیش از نیمی از شرکتهای فناوری بر این باورند که مدل پلتفرم کاری به آنها کمک میکند آشنایی و تعامل با مشتریان خود را تقویت کرده و درآمد را اافزایش دهند.
مدل پلتفرمی کسبوکارها نیز در انقلاب GenAI نقش اساسی دارد. شرکتهای فناوری هم با پلتفرمهای GenAI وارد بازار میشود و هم قابلیتهای GenAI توسعهیافته خارجی را در عملیات داخلی خود ادغام میکند. توسعهدهندگان LLM از مدلهای پلتفرم برای پشتیبانی از استفاده گسترده و بهبود مستمر پیشنهادات خود استفاده میکنند. سازندگان سختافزار و نیمه هادیها در حال فراهم آوردن شراکت پلتفرم و اکوسیستم برای ساخت و استقرار زیرساخت مورد نیاز برای استفاده در مقیاس وسیع از GenAI هستند. شرکتهایی هم که در خط مقدم استفاده از GenAI قرار دارند از جمله دستیاران هوشمند داخلی، در حال اصلاح استراتژیهای پلتفرم خود هستند تا این قابلیتها را به طور ایمن و موثر به کاربران خود ارائه دهند.
همانطور که چنین نمونههایی تاکید میکنند، بخش فناوری در حال گذراندن دوره گذار و اختراع مجدد است طی آن، شرکتهایی که رویکردی هدفمحور برای تسریع در پیادهسازی یا تکامل مدل کسبوکار پلتفرم خود، از جمله استراتژی داده، اتخاذ میکنند بهترین موقعیت را برای جذب ارزش خواهند داشت. از آنجایی که هوش مصنوعی تحولات و فرصتهای جدیدی را در صنعت ایجاد میکند و شرکتها برای سهم و نفوذ در بازار رقابت میکنند، توانایی استقرار یک پلتفرم قوی و متنوع یکی از ویژگیهای کلیدی خواهد بود که برندگان را متمایز میکند.
سیستم مالیاتی جهانی که از ۱ ژانویه ۲۰۲۴ در حال اجراست، لایههای پیچیده قابل توجهی خواهد داشت و تأثیرات آن برای شرکتهای فناوری بسیار فراتر از ادارات مالیاتی آنها خواهد بود. آن دسته از بازیکنانی که امروز فعالانه فکر میکنند و بهطور کامل و جامع عمل میکنند تا پروفایلهای مالیاتی خود را بهینه کنند، نسبت به رقبای خود که دیرتر پاسخ میدهند، برتری خواهند داشت.
تغییرات مالیاتی دریافتی قابل توجه است زیرا ستون 2 BEPS 2.0 OECD به روشهای مختلف بر شرکتهای فناوری تأثیر میگذارد. اینها شامل اما نه محدود به افزایش بار مالیات نقدی جهانی، تجمیع استعدادها و داراییهای عملکردی در زنجیره تامین، استراتژی های ESG در سراسر زنجیره تامین و تعهدات هزینه و منابع مرتبط با رعایت حداقل مالیات جهانی است. در واقع، معرفی حداقل مقررات مالیاتی جهانی تغییر بزرگی در محیط نظارتی برای نسلها است.
شرکتهای فناوری با ردپای جهانی، استراتژی پلتفرم بینصلاحیتی، پایگاه کاربر توزیع شده و زنجیره تأمین پیچیده، بهویژه از آمادگی کامل و متفکرانه برای تغییرات سود میبرند. فعال بودن در ارزیابی و پاسخگویی به الزامات جدید برای مقابله با طوفان و به حداقل رساندن اختلال در تجارت آنها حیاتی خواهد بود. حداقل نرخ مالیات بر درآمد جهانی جدید ۱۵ درصد است که از سال ۲۰۲۴ شروع میشود.
تمرکز دستور کار پایداری روی یک منطقه قابل توجه و رو به رشد مصرف انرژی راه رسیدن به صفر خالص طولانی و پر پیچ و خم است و مناطق و بخشهای مختلف آن را با سرعتهای متفاوتی طی میکند. تکمیل این سفر به ویژه برای بخش فناوری حیاتی است، با توجه به اینکه در ابتدا این بخش به خودی خود دارای ردپای زیست محیطی قابل توجهی است و دوم اینکه جهان برای ارائه ابزارهایی برای کاهش کربن به آن متکی است. بسیاری از شرکتهای فناوری قبلا به اهداف کربن متعهد شدهاند اما با محدودیت بودجه و حاشیههای تحت فشار. مهم این است که شرکتها از کجا شروع کنند و چه چیزی را باید در اولویت قرار دهند.
زمینههای بالقوه زیادی وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کرد از جمله کاهش زباله، بازیافت، جایگزینی مواد شیمیایی سمی، استفاده از انرژی پایدار و کاهش آلودگی آب، همگی میتوانند مزایایی را به همراه داشته باشند. اما بدون کوچک کردن این تلاشها، شرکتهای فناوری امسال باید به ویژه بر بهبود بهرهوری انرژی مرکز داده تمرکز کنند. تا به امروز، رشد تعداد و اندازه مراکز داده به دلیل افزایش روزافزون حجم دادههای ایجاد شده در سطح شرکتی و فردی بوده است که توسط عواملی از جمله تحولات دیجیتال، مهاجرتهای ابری و افزایش استفاده از دستگاههای لبه و اجتماعی تقویت شده است.
با این حال، شتاب بزرگتر در مصرف انرژی مراکز داده اکنون دور از انتظار نیست که توسط محاسبات و قدرت ذخیرهسازی عظیم مورد نیاز برای آموزش LLM یا اجرای سیستمهای هوشمند ایجاد میشود. تا سال ۲۰۲۷، هوش مصنوعی میتواند به اندازه کشوری مانند هلند برق مصرف کند و میزان مصرف تصاعدی خواهد بود.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که شرکتهای فناوری با ارائهدهندگان تجهیزات انرژی همکاری کنند تا راههای جدید و نوآورانهای برای تامین انرژی مراکز داده خود ایجاد کنند. کارآمدتر کردن مراکز داده از نظر انرژی، تأثیر هر گونه بحران انرژی آینده را کاهش میدهد و هزینههای تولید خدمات دیجیتال را در کوتاه مدت کاهش میدهد. این تلاشها در درازمدت نتیجه خواهد داد، زیرا در مسیر صفر خالص که انرژی استفاده نمیشود نیازی به کربنزدایی نیست.
روی ابزارهای ریسک پیشرفته سرمایهگذاری کنید و مبادلات بین هزینهها، ریسکها، انعطافپذیری و چابکی را دوباره بررسی کنید.
همهگیری کووید-۱۹ به ما نشان داد که رویدادهای مخرب باعث رویدادهای بعدی میشود که خطرات و فرصتهایی را ایجاد میکند و اینکه برخی از شرکتهای فناوری نسبت به سایرین در موقعیت بسیار بهتری برای مقابله قرار دارند. آمادگی خوب و پاسخ مناسب تفاوت بینشرکتی را نشان میدهد و ممکن است موجب باز شدن مسیر بازار جدیدی شود.
با در نظر گرفتن این موضوع، شرکتهای فناوری مشتاق هستند تا توانایی خود برای رسیدگی به ریسکهای نوظهور را بهبود بخشند. اختلافات تجاری، درگیریهای ژئوپلیتیکی، مالیاتها و تغییرات قانونی، مداخلات دولت، جرایم سایبری و مقررات حفاظت از دادهها، همگی خطراتی را به همراه دارد که بهویژه به این بخش مرتبط است. علاوهبر آن به خطرات عمومیتر مانند رویدادهای آب و هوایی، خطرات مالی، همهگیری بعدی و همگام شدن با نوآوری توسط رقبا نیز میتوان اشاره کرد.
همچنین، ماهیت جهانی و یکپارچه زنجیرههای تامین فناوری به این معنی است که یک اختلال میتواند اثرات ضربهای در کل زنجیره ارزش داشته باشد.
به صورت جداگانه، این خطرات را میتوان از طریق جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها نظارت و مدیریت کرد که اگر با هوش مصنوعی تقویت شود، بهطور موثرتر پیگیری میشود. با این حال، تعدادی از خطرات میتوانند بهطور همزمان رخ دهند یا بر یکدیگر تأثیر بگذارند. این امکان به این معنی است که ارزیابی ریسک پیشرفته و برنامهریزی سناریو در تعیین قرار گرفتن یک شرکت فناوری در معرض ترکیبی از عوامل گوناگون مثل تحریمهای تجاری، رویدادهای آبوهوایی، بیثباتی منطقهای، افزایش مقررات و کمبود زنجیره تامین حیاتی است.
شرکتها با اطلاع از این ریسکها، باید ریسکپذیری خود را بازبینی کنند و نحوه مدیریت مبادلات پیچیده بین هزینهها، ریسکها، انعطافپذیری و چابکی را دوباره بررسی کنند. هنگامی که مشکل بعدی در بازار اتفاق میفتد، شرکتهایی که امروز روی ابزارهای ریسک پیشرفته سرمایهگذاری میکنند خوشحال خواهند شد که این کار را انجام دادند.
استفاده از قابلیتهای جدید برای بهبود امنیت و انعطافپذیری سازمانی در حالی که فناوریهای نوظهور مانند GenAI و فناوریهای کوانتومی، مزایای بسیاری را برای شرکتها ارائه میکند، تهدیدات سایبری همچنین به قوت خود باقی و خطرات این موارد در حال تشدید است.
این واقعیت که شرکتهای فناوری تمایل دارند غنی از داده باشند و مجموعهای قابل توجه و پیچیده از سیستمهای فنی را حفظ کنند، آنها را به ویژه در معرض تهدیدات سایبری سنتی و اضطراری قرار میدهد.
برای سالها، شرکتهای فناوری که روی قابلیتهای پیشرفته تشخیص تهدید و پاسخ سرمایهگذاری کردند، بهتر میتوانستند حملات سایبری را از بین ببرند. همین امر در عصر GenAI و فناوریهای کوانتومی صدق میکند، جایی که شرکتها میتوانند از این فناوریهای پیشرفته برای بهبود دفاع سایبری و متمایز کردن خود از رقبا استفاده کنند.
شرکتها با سرمایهگذاری در ارتباطات کوانتومی و رمزنگاری پسکوانتومی و استعدادهایی که قادر به توسعه و بهکارگیری این فناوریها هستند، میتوانند برای آیندهای نزدیک که در آن رمزگذاری سنتی دیگر کافی نیست، آماده شوند. همانطور که عوامل مخرب با استفاده از محاسبات کوانتومی میتواند به سرعت و به راحتی به سیستمهای امنیتی قدیمی نفوذ کنند، شرکتهایی که از فناوریهای کوانتومی برای دفاع از خود استفاده میکنند بهتر میتوانند حملات را دفع کنند. در اینجا GenAI نیز نقش دارد.
امروزه، شرکتهای فناوری میتوانند از GenAI برای شفافسازی فرآیندهای تجاری خود، درک بهتر عملیات خود و طبقهبندی دقیق و برچسبگذاری دادهها و سیستمهای خود استفاده کنند. این به دفاع سایبری آنها کمک میکند زیرا سیستمهای داده طبقهبندی نشده، دادههای سازمانی بدون برچسب و بدهی فنی، کدهای قدیمی و پشتههای فناوری، سه آسیبپذیری کلیدی هستند که مهاجمان سایبری میتوانند از آنها سوءاستفاده کنند.
استفاده از روشهای سنتی برای کاهش پیچیدگی و شفافیت سیستمها و فرآیندهای دادههای پشتیبان، پرهزینه و زمانبر خواهد بود. مقابله با این عوامل خطر سایبری به روشی خودکار از طریق GenAI میتواند خطرات سایبری را سریعتر، جامعتر و با هزینه کمتر کاهش دهد.