توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
صحبت نکردن یکی از خصوصیات بارز زندگی روزمره است. البته این بدان معنا نیست که ما انسانهایی عملگرا هستیم و چندان تئوریپردازی نمیکنیم بلکه برعکس، بیشتر دوست داریم در مورد موضوعی حرف بزنیم تا آن را اجرایی کنیم. این امر در تمامی بخشهای زندگیمان خودش را نشان میدهد، از زندگی خانوادگی گرفته تا کار و سیاستگذاریهای کلان؛ مثلاً همه در مورد اینکه روابط خانوادگی باید چگونه باشد خوب سخنرانی میکنیم، اما بسیاری از ما هیچکدام از حرفهایمان را اجرایی نمیکنیم. یا بسیار راحت در مورد همه چیز و جزئیترین موضوعات و بیاهمیتترین آنها با یکدیگر ساعتها حرف میزنیم، اما حاضر نیستیم برای برطرف شدن یک مشکل یک کلمه با یکدیگر حرف بزنیم و به صورت مشارکتی مشکل را برطرف کنیم. یک «من» در شخصیت همه ما پنهان شده است.
این رفتار فردی در روابط میان سازمانها نیز نمود یافته است، چرا که روابط بین سازمانها را بیشک مدیران آن شکل میدهند. بسیار اتفاق افتاده است که پای صحبت مدیری نشستهام و پس از مطرح کردن مشکلات پیش روی اجرای پروژهاش از او پرسیدهام که آیا با فلان سازمان یا وزارتخانه همکاری کردهاید؟ جواب بسیار مشخص است: خیر.
در همین مدت اخیر حداقل با چند موضوع اساسی مواجه شدهام که اجرایی شدن آن یا چگونگی اجرایش کل ساختار اقتصادی کشور را تحتالشعاع قرار میدهد، اما جالب اینجاست که وزارتخانه مربوطه یا قوه مورد نظر نخواسته بود بخش دیگری را به کمک بگیرد.
خبر بازنگری در قانون تجارت الکترونیکی شنیده میشود و برگزاری حداقل ۳۰ جلسه برای بازنگری در آن، اما اصلیترین بخش در اجرایی کردن و مسئول مستقیم آن به هیچکدام از آن جلسات دعوت نشده است. جالب این است که مرکز توسعه تجارت الکترونیکی مرتب با مرکز ملی فضای مجازی در ارتباط است و در جلسات مختلفی شرکت میکند، اما هیچکدام از این جلسات مربوط به قانون تجارت الکترونیکی نبوده است.
از این دست اتفاقات بسیار است. نمونه دیگری که این روزها بسیار در مورد آن شنیدهایم راهاندازی مرکز ریشه است. همه بخشها به خاطر آن من بزرگ درونشان میخواهند برای خود مرکز ریشه مستقلی ایجاد کنند، اما هیچکدام اطلاعاتشان را با یکدیگر به اشتراک نمیگذارند تا لااقل از استانداردهای یکسانی پیروی کنند و در سالهای پیش رو با مشکلی مواجه نشوند.
در بیشتر مواقع دوست نداریم صحبت کنیم، فقط دوست داریم به گونهای عمل کنیم تا صورتمساله را پاک کنیم و مسالهای جدید تعریف کنیم. در اصل از گفتوگو گریزانیم و دوست داریم مسیر خود را برویم