۹ مهر ۱۴۰۳
بررسی کارنامه و گزینههای آتی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
نوشتند اطلاعات؛ خواندند ارتباطات
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هیچ گاه یک وزارت کلیدی نبوده است. حتی توسعه واژگونگر اینترنت و تاثیر شبکههای اجتماعی و آشوبهای موبایل هم نتوانسته باز این نهاد تصمیمگیر و اجرایی را به بازیگری تبدیل کند که وقتی کار به چیدن کابینه میکشد از همان اول نگاه و خطمشی مشخصی برای انتخاب وزیرش وجود داشته باشد. اغلب، چنانکه در دوره پیشین هم اتفاق افتاد، استخوانبندی اصلی کابینه شامل وزارتخانههای کلیدی مانند وزارت امور خارجه کشور و اطلاعات چیده میشود و در نهایت اگر در سهمخواهیهای جناحهای برنده و بازنده لازم بود وزارتی دست به دست شود تا به همه صندلی برسد، وزیر ارتباطات هم به عنوان وجهالمصالحه به طرفین یا افراد داده میشود. امسال اما این ماجرا کمی فرق دارد. تاثیر محسوس پهنای باند بر نتیجه انتخاباتی که در آن عملاً صدا و سیما از دور خارج شد نشان داد در پایان چهار سال دولت یازدهم به هدفی که برای این موضوع برگزیده بود رسیده و به قول خود شیخ دیپلمات هر کدام از این گوشیها برای خودش یک صدا و سیماست. توسعه پهنای باند، اینترنت همراه و کنترل فیلترینگ منجر به نوزایی محتوای مستقل در فضای مجازی ایران شد، اما در نهایت امروز بسیاری از کسب و کارهای کلیدی حوزه فناوری اطلاعات از عملکرد این وزارتخانه در موارد تخصصی، از توسعه بازار گرفته تا تنظیم مقررات، ناراضی هستند. دستکم چهار سناریوی اصلی برای آینده وزارت ارتباطات وجود دارد که در پرونده این شماره بررسی شده: ابقای محمود واعظی در شرایطی که همچنان محمدجواد ظریف گزینه اول وزارتخانهای است که او در سودایش میسوزد، رفتنش به ریاست دفتر ریاست جمهوری به جای محمد نهاوندیان برای باز شدن فضای سیاسیاش و نشستن نصرالله جهانگرد که میتواند وجهالمصالحه سهمخواهی اصلاحطلبان باشد، نشستن ابوالحسن فیروزآبادی بر صندلیای که نیاز به تعامل قوی با حاکمیت دارد و جهانگرد کم و بیش از آن بیبهره...