قسمت چهل و چهارم
مدیر جدید ـ قسمت دوم: شما میآیید
۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
زمان مطالعه : ۳ دقیقه
شماره ۴۴
تاریخ بهروزرسانی: ۱۰ آبان ۱۳۹۸
وقتی وارد سازمانی جدید میشویم، معمولاً دو وجه از ما خودشان را بیشتر نشان میدهند. یکی وجه کودکانه و کنجکاوانهمان که به دنبال کشف و یادگیری است و یکی وجه والدمان که به دنبال بررسی و نقد و ایرادگیری است. این بازی بین کودک و والد برای همه پیش میآید و پس از مدتی بروز درونیاش شاید نوعی از دلزدگی و نمود بیرونیاش هم قدری غر است. اما مساله زمانی حادتر میشود که ما به عنوانی مدیری ارشد وارد مجموعهای شویم و قرار باشد شخص یا اشخاصی را در قالب یک تیم مدیریت کنیم. من زمانی که برای اولین بار پا به یک شرکت تبلیغاتی گذاشتم، یعنی همان روزی که برای اولین بار وارد دنیای بازاریابی و تبلیغات و روابط عمومی شدم، هیچ چیزی از فرایند بازاریابی و تبلیغات نمیدانستم. جالبتر اینکه برای مدیریت ارشد تیمی انتخاب شده بودم که هر کدامشان مدتی بود در بازار تبلیغات مشغول بودند و من از همهشان کمتر میدانستم. این ورود به دنیایی ناشناخته به عنوان یک مدیر، چیزهایی به من آموخت که بعدها وقتی در محیطهای دیگری در همان حوزه کاری مشغول شدم، کارم را بسیار سریع و روان آغاز کردم: ۱- ارزیابی وضعیت: مهمترین گام شروع، یک بررسی و آنالیز واقعبینانه از کارایی تیم، خروجی و عملکرد شخصی و گروهی آنهاست. برای یک ارزیابی واقعبینانه نیاز است از همه اطلاعات کمی و کیفی موجود استفاده و به توضیحات مدیران بالادستی و افراد تیم گوش داده شود، هرچند در نهایت این شما هستید که باید تصمیم بگیرید تصویر واقعی وضع موجود چیست. ۲- اطمینان: اگر افراد تیم تحت سرپرستی شما فرضشان این باشد که با آمدنتان کارشان را از دست خواهند داد، کارتان با سختی بیشتری آغاز خواهد شد. فارغ از دلیل این پیشفرض، این شما هستید که باید نشان دهید آن نظریه از بیخ و بن نادرست است. مهم است همکاران شما...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید