توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
در دوران دانشجویی ما رسم بر این بود که در پایان هر ترم، اساتید نمرات را پشت در اتاقشان میچسباندند و زمانی را هم برای رسیدگی به اعتراض تعیین میکردند. زمان اعتراض فرصتی بود تا بتوانیم از عملکرد خود دفاع کنیم. گاه حقی هم ضایع نشده بود و باید بهانههای ترحمانگیزی مییافتی تا نمرهای بستانی و درسی را بگذرانی. در این مذاکرات چه مادرها که بیمار میشدند و چه دانشجویان فقیری گرفتار کار شبانه! فراوان تنگناهایی از جنس خواستیم و نگذاشتند و نشد و به ناچار نکردیم و نخواندیم. آخرین مرحله التماس کردن بود و برای دستهای هم تهدید! موفقیت همان پرنده کوچک خوشبختی، نمره 10، بود و رفتن به درس بعدی بدون اینکه به درستی چیزی آموخته باشی. در یکی از ترمها، استاد باهوش و کمحوصلهای برای رهایی از این مناظرات، کنار تعدادی از نمرات 10، ستارهای گذاشته بود. در یادداشتی زیر صفحه نوشته بود اعتراض برای نمرات ستارهدار پذیرفته نیست!
روزهای آخر دولت است. رسم است دولتیان در روزهای پایانی خوش سخن میشوند و با ذکر مصیبت از میراث ویرانه پیشینیان، به ترسیم بهشتی که برایمان ساختهاند میپردازند. همین روزهاست که کیلومترها فیبرنوری کشیده میشود، پهنای باند چند برابر میشود و طرحها و پروژههای رنگارنگ از پستوها بیرون کشیده میشود که آن بود و ما این کردیم. آمار و ارقام گزینش میشوند، آرایش میشوند و کارنامهها همه در تایید است و اگر نقصی هم هست یا نیست یا از قبل بوده است. رشد ارگانیک کشوری با جمعیت جوان و پویا را به حساب کارایی سازمانهای فرسوده و ناتوان منظور میکنند.
در دولت حاضر، زمان زیادی صرف آشنایی و آموزش مقامات ارشد وزارتخانهها شد، بخش دیگری هم بابت درگیریهای داخلی تکنوکراتهای داخل دولت صرف شد که هر دسته مانیفست جداگانهای داشت. دعواهای داخل دولت، وزارتخانهها با هم و اصطکاک بین معاونان وزرا، توانهای بسیاری را از کشور تلف کرد.
چند ماه دیگر باز باید منتظر تغییر، دستکم در حد وزرا، باشیم. نمرهها در حد 10 ستارهدار است!