مفهوم مهندسی معکوس در قراردادهای نرمافزاری؛ عقبگرد همیشه بد نیست
۸ مرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
شماره ۱۱۴
آستین کلئون (Austin Kleon) نویسنده ۴۰ساله آمریکایی جمله جالبی دارد: «موضوع کپیبرداری، همان مهندسی معکوس است.» جملهای که قطعاً با مخالفت بسیاری از مهندسان معکوس در هر حوزهای مواجه میشود. شاید چون زحمت عملیاتی آن به مراتب بیشتر از یک کپیبرداری صرف است. اما در حقیقت، موتور بسیاری از کسبوکارها یا فعالیتهای هنری با همین «مهندسی معکوس» روشن میشود. به عنوان مثال، اغلب نویسندهها شخصیتهای داستانی خود را از افراد واقعی در جامعه کپیبرداری میکنند و با استفاده از «مهندسی معکوس» به موضوع داستان میرسند. وکلا با دانستن میزان خسارت یا مجازات احتمالی، سعی در «مهندسی معکوس» مساله و رسیدن به روش دفاع مناسب دارند. استفادههای نظامی و فناوری هم که جای خود دارد. با در نظر داشتن کاربرد «مهندسی معکوس» در کسبوکارهای نرمافزاری و فناوری اطلاعات، در این سری یادداشتها تلاش خواهیم کرد، با یافتن زبانی مشترک بین مهندسان و حقوقدانان، مفهوم، مزایا و معایب و چالشهای حقوقی «مهندسی معکوس» را تا حدودی شرح دهیم. تاریخچه مهندسی معکوس به احتمال زیاد اولین برخوردی که در عین حال ملموسترین آشنایی ما با اصطلاح مهندسی معکوس در زندگی به نظر میرسد، زمانی بوده است که در امتحانات مدرسه، پاسخ مسالهای را میدانستیم و باید برای آن پاسخ، سوال مناسب یا روش صحیحی برای رسیدن به نتیجه درست پیدا میکردیم اما حتی لحظهای اصطلاح «مهندسی معکوس» به ذهنمان متبادر نمیشد. لیکن این اصطلاح مهم به طور قطع تاریخچهای پیچیده و بسیار کهن دارد؛ از سه قرن پیش از میلاد با مهندسی معکوس ارتش روم روی کشتی دشمن و ساخت آن در مدت سه ماه یا مهندسی معکوس اعراب روی سلاحهای ایرانی در جنگ ایران و اعراب. اما در واقع از اولین باری که «مهندسی معکوس» به صورت علمی در کانون توجه قرار گرفت دیری نگذشته است. زمانی، در حدود سال ۱۹۹۰ میلادی که در برخی مجلههای علمی همچون IEEE Software تحت عنوان...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید