۹ آبان ۱۴۰۳
حاشیهنگاری پیرامون موضوع فسخ قرارداد واگذاری شرکت مخابرات ایران
هفت سال پس از آن شالاپ بزرگ
میگویند «اگر تمام مردها یک مرد، تمام تبرها یک تبر، تمام درختها یک درخت و تمام رودخانهها یک رودخانه شوند و آن مرد با آن تبر آن درخت را در آن رودخانه بیفکند، چه شالاپّی خواهد کرد». موجی را که با انتشار خبر فسخ قرارداد واگذاری شرکت مخابرات ایران در کشور به راه افتاد میتوان از اثرات همان تلاطمی دانست که نیمه دوم سال ۸۸ با واگذاری شرکت مخابرات ایران ایجاد شده بود. موجی که ۲۳ آذرماه با اطلاعیه سازمان خصوصیسازی آغاز شد و ۲۵ دیماه با واریز اقساط معوقه، فرو نشست. اما از هماکنون میتوان انتظار داشت در آیندهای نهچندان دور، امواج دیگری را شاهد باشیم. آن مرد با تبر تا میانه دهه ۸۰ همه صنعت ارتباطات کشور در شرکت مخابرات ایران خلاصه میشد. در همین حال، دولتی بر سر کار بود که خلاصهای بود از همه کاستیها و سوءمدیریتها و بیبرنامگیهای دولتهای قبل از خود، و بدین ترتیب اصلاً عجیب نیست که اجرای سیاستهای کلی نظام در زمینه اصل ۴۴ قانون اساسی به مثابه تبری باشد بر پیکره مخابرات، که آن را در جامعه به شدت قطبیشده آن زمان انداخت و تلاطمی ایجاد کرد که همچنان اثرات آن ادامه دارد. واگذاری شتابزده مخابرات با هزاران حرف و حدیث درباره نحوه اجرای معامله، آنچنان پیش رفت که معاون اول رئیسجمهور در اواخر عمر دولتش گفت:«بخش ارتباطات را، که یکی از کارسازترین و پردرآمدترین بخشهای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بود، به توصیه آقایان فروختیم رفت. نوش جانشان، اما ای کاش این کار را نمیکردیم.» در تمام سالهایی که از آذر ۸۸ (زمان نهایی شدن معامله واگذاری مخابرات) تاکنون گذشته، سالی را نمیتوان سراغ گرفت که حاشیهای در رابطه این شرکت بزرگ و دولت پیش نیامده باشد. اردیبهشت امسال زمانی که هیات مدیره و مدیرعامل جدیدی برای مخابرات معرفی شدند، بسیاری انتظار داشتند حاشیهها زمانی نسبتاً طولانی، دیگر پیرامون مخابرات...