تلگرام با نسخه ۲.۰ مینیاپلیکیشنها و چند قابلیت دیگر بروزرسانی شد
پیامرسان تلگرام در بروزرسانی جدیدی بار دیگر روی مینیاپلیکیشنها تمرکز کرده است و توسعه دهندگان…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۳ دقیقه
تحقیقات نشان میدهد با وجود اینکه اینفلوئنسرهای واقعی همچنان دست بالا را دارند اما تصاویر ساخته کامپیوتر هم در یک سری از موارد به اندازه انسانها باور پذیر و موثر هستند.
به گزارش پیوست، اینفلوئنسر مجازی پدیده نسبتا جدیدی است که با پیشرفت تکنولوژیهای مرتبط از جمله هوش مصنوعی توجه بسیاری از کاربران را به خود جلب کرده است. گفتنی است که حتی پیش از انفجار هوش مصنوعی، تحقیقات نشان میداد که حدود ۵۸ درصد از آمریکاییها یک اینفلوئنسر مجازی را دنبال میکنند.
والاستریت ژورنال میگوید براساس تحقیقات جدید با اینکه هنوز اینفلوئنسرهای انسانی کارایی و بازدهی بهتری دارند و در بیشتر موارد معتبر و قابل اعتمادتر از یک هویت دیجیتالی به نظر میرسد اما در برخی موارد شرایط تغییر کرده است. اینلوئنسرهای مجازی و انسانی برای برخی از انواع محتوا بازدهی یکسانی دارند.
در سالهای اخیر بسیاری از شرکتهای سناخته شده اینفلوئنسر مجازی را در شبکههای اجتماعی خود به کار گرفتهاند. اوزان اوزدمیر، کاندیدای دکتری دانشگاه تجارت آلبرتا، معتقد است دلیل استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی علاوه بر جالب توجه بودن آنها، ارائه نمایی نوآورانه و پیشتاز تکنولوژی از برند مورد نظر است. اوزدمیر افزود که اینفلوئنسرهای مجازی همچنین از لحاظ هزینه نیز مقرون به صرفه هستند و انعطافپذیری بیشتری نسبت به نمونه انسانی دارند.
با این حال محدودیتهایی برای نسخه مجازی وجود دارد. او میگوید: «وقتی پای تاییدیه یک اینفلوئنسر مجازی در میان باشد، دنبالکنندهها تخصص اینفلوئنسر را در حوزه محصول/خدمت تایید شده زیر سوال میبرند. وانمود کردن به اینکه اینفلوئنسر واقعا تجربهای از محصول مورد نظر دارد هم تاثیر منفی میگذارد.»
در بخشی از مطالعه جدید به حدود ۳۰۰ شرکت کننده یک پست شبکه اجتماعی درمورد بستنی یا عینک نشان داده میشود. سپس به حدود نیمی از آنها گفته میشود که پست مورد نظر ساخته یک انسان است و به نیمی دیگر هم مجازی معرفی میشود.
براساس این مطالعه، محصول هرچه که باشد شرکت کنندگان اعتبار اینفلوئنسر مجازی را کمتر از همتای «انسانی» میدانند. آن دسته از افرادی که به آنها گفته شده بود اینفلوئنسر پیشرویشان مجازی است، رویکرد منفیتری نسبت به برند ارائه دهنده محصول داشتند.
اوزدمیر میگوید وقتی اینفلوئنسرها «نمیتوانند واقعا محصولی را که تبلیغ میکنند استفاده کنند»، سخت است که به عنوان یک متخصص به آنها اعتماد کرد.
با این حال مولفان این مطالعه در آزمایش دیگری دریافتند زمانی که بیان محتوا بیشتر مبتنی بر حقایق و واقعیتها باشد و به جای تایید احساسی، لیستی از قابلیتهای محصول توصیف شود، اینفلوئنسرهای مجازی هم به اندازه همتایان انسانی خود بازدهی خواهند داشت.
در این آزمایش به حدود ۴۶۰ شرکت کننده گفته شد که شرکتی یک اینفلوئنسر را برای کمک به تبلیغ نرمافزار فشردهسازی خود استخدام کرده است. این شرکت کنندگان به چهار گروه تقسیم شدند.
دو گروه پستی با ماهیت احساسی را مشاهده کردند که در آن اینفلوئنسر از کلماتی مثل عاشقشم یا ستایشش میکنم، استفاده میکند. دو گروه دیگر پست بی احساسی را مشاهده کردند که روی ویژگیهای نرمافزار تمرکز دارد. در هردو حالت به یکی از گروهها گفته شد که اینفلوئنسر پیشرویشان انسان است و گروه دیگری هم مجازی.
شرکت کنندگانی که پست احساسی را مشاهده کردند اعتقاد داشتند که اینفلوئنسر انسانی اعتبار بیشتری دارد. این گروه رویکرد مثبتتری هم نسبت به برند مورد نظر داشتند.
با این حال در بررسی مبتنی بر حقایق و واقعیتها، تفاوت آماری چندانی بین دو گروه از لحاظ اعتبار یا برداشتشان از برند وجود نداشت.
اوزدمیر میگوید: «وقتی پای یک تایید مبتنی بر حقایق باشد، ویژگیهای اصلی را میتوان با یک جستجو در اینترنت پیدا کرد و به نظر برای شرکتکنندگان اهمیتی نداشت که اینفلوئنسر انسان باشد یا نباشد.»