توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
فناوریهای واژگونگر*: ابداعاتی هستند که یک بازار یا زنجیرهای جدید از ارزش میسازند و در نهایت یک بازار یا زنجیره ارزش موجود را واژگون میکنند. پاییز همیشه شروع فصل سرد برای استارتآپهاست. گویی تابستان که تمام میشود مدیرانی که شش ماه اول را در گرما چرتی بهاری زدهاند، ناگهان از خواب بیدار میشوند تا چند برگ سبز دیگر را به زمین بیندازند؛ تاکنون امنیت، حاکمیت و مالکیت ابزارهای این هرس کردن تجاری بودهاند. این است که در پاییز پربینندهترین شبکه بهاشتراکگذاری ویدئویی کشور با محدودیت جدی و حکم قضایی مواجه میشود، یک اپراتور وقتی نمیتواند موفقترین بازارچه نرمافزارهای موبایل را بخرد خودش یک برنامه میلیاردی تلویزیونی در زمستان راه میاندازد و وقتی بانکها نمیتوانند خودشان پا به پای نیازهای کاربران حرکت کنند شب عید یکدوجین سایت را فلهای فیلتر میکنند. ایستگاه بعدی کجاست؟ فقط آن سرمایهگذاری که قبلاً از صافی سرمایهگذاری در اپراتور دوم گذشته حق دارد در یک استارتآپ حمل و نقل شهری میلیاردی هزینه کند و اگر شما یکی از معاونتهای ریاست جمهوری را الیالابد زیر نگین ندارید بهتر است اصلاً به سرمایه خارجی فکر نکنید. چنین روندهایی از خودیسازی تجارت، کسب و کار و سرمایه نه تنها در کشور ما که در جهان هم بیگانه نیست. روزگاری بوده که ایزایران و صاایران در این کشور تلویزیون و موبایل ساختهاند، شهاب و پارس زیر نظر بنیادها کار کردهاند، اولین سیمکارت را خود دولت دست مردم داده و حتی هنوز هم میشود دید که وزارت ارتباطات شرکت فیبر نوری تاسیس میکند یا تامین اجتماعی میخواهد با قرارداد دفترچه الکترونیکی اپراتور آخر را نجات دهد. در جهان هم اگر خوشخیال نباشیم همواره سطحی از ذینفع بودن را دولتهای بزرگ در سازمانهای موثر اطلاعاتی و ارتباطی حفظ میکنند که شاید همیشه مستقیم و آشکار نباشد ولی دستکم طی سالهای اخیر به لطف افشاگریهای متعدد از اسنودن گرفته تا جولیان آسانژ، دیگر انکارشدنی نیست که این اهرم در اغلب موارد هنوز در دست رجال سیاسی است اما این تمام ماجرا نیست. آلوده شدن بنگاههای بزرگ دولتی یا فرادولتی به رقابت تجاری با استارتآپهایی که به نیازی واقعی در کشورشان پاسخ میدهد، خواه یک پیامرسان باشد خواه یک سرویس ویدئویی، نه تنها آزمودن دوباره یک آزموده تلخ در ناکامی تجاری است بلکه در عمل نیز ساختارهای بزرگتر کشور همچون صدا و سیما، بانکها و مخابرات را به رقابتی گره میزند که دیر یا زود بازنده آن خواهند بود. این فناوریهای واژگون حتی اگر اکنون به ضرب دادگاه و فیلترینگ از میدان به در شوند، دیر یا زود بازمیگردند و با خود هر چه در پیش دارند واژگون میکنند؛ چه بهتر که این تحول از درون کشور باشد. توسعه محتوای بومی بیش از شبکه ملی به عزم ملی یا شاید در این موارد اخیر کمی رحم ملی نیاز دارد.
در آغاز فصل سرد با ما همراه باشید
* معمای خلاقیت؛ وقتی فناوریهای نو سازمان بزرگ را فرو میاندازند. کلیتون امکریستینسن، مدرسه کسب و کار هاروارد، ۱۹۹۷