کمپینهای رفتاری جهت مصرف بهینه انرژی؛ استفاده بهینه با آگاهی
کمپینهای رفتاری با هدف افزایش آگاهی عمومی در مورد صرفهجویی انرژی در سطح جهانی از…
۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴ تیر ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۳ تیر ۱۴۰۲
در این مطلب میخوانید
داشتن یک تصویر بزرگ و با جزئیات در مورد کارکرد یک پروژه رمزارزی میتواند به سرمایهگذاری هوشمندانه کمک کند. سرمایهگذاران باید قبل از سرمایهگذاری در یک پروژه، تجزیه و تحلیل فنی و بنیادینی انجام دهند تا با انتخابهای هوشمندانه با سرمایه خود به سود بسیاری برسند و در معرض کمترین ریسک قرار بگیرند. تحلیل فاندامنتال یکی از این روشهایی است که در بازار کریپتوبرای بررسی و تحلیل رمزارزها مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل فاندامنتال یا بنیادین محدود به بازار رمزارزها نیست و در بازار فارکس و سهام هم مرسوم است. با این حال به دلیل تفاوتهای عمیق کارکردی هرکدام از این بازارها، انجام تحلیلهای بنیادین برای این بازارها هم شامل متغیرهای بسیار متفاوتی میشود.
به روش تحلیلی مورد استفاده برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی در بازارهای مالی، تحلیل فاندامنتال گفته میشود. این تحلیل میتواند شامل فاکتورها مخلتفی باشد که هر کدام میتواند بر قیمت و ارزش دارایی مد نظر تاثیر بگذارد. با استفاده از تحلیل فاندامنتال میتوان مشخص کرد که آیا دارایی بیشتر یا کمتر از ارزش واقعی ارزشگذاری شده است یا خیر؟
برخلاف تحلیل تکنیکال که دادههای گذشته را برای پیشبینی رویدادهای پیشرو بررسی میکند، تحلیل فاندامنتال پروژههای کریپتو به دنبال ترسیم یک نمای کلی با استفاده از دادههایی مانند جامعه کاربران، اطلاعات مالی، کاربردهای واقعی و استفادههای آینده است.
برای مثال اتریوم، پلتفرمی است که اکثر برنامههای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را پشتیبانی و اجرا میکند. به همین دلیل اگر کاربری فکر کند دیفای در آینده جایگاه و بازار قابل توجهی دارد، این موضوع میتواند نشاندهنده افزایش ارزش اتریوم در طول زمان باشد.
نوسانات شدید کوتاه مدت در کنار رشد چشمگیر بلند مدت صنعت رمزارزها، تحلیل بنیادین را به عنوان یکی از روشهای قابل اعتماد مطرح کرده است. در فضای کریپتو بسیاری از پروژهها با شکست مواجه شدهاند و این در حالی است که پروژههای جدیدی همه روزه معرفی میشوند که این موضوع نشان دهنده پویایی فضای کریپتو است. به همین دلیل دانش کافی از فضای رمزارزها و مبانی ارزهای دیجیتالی میتواند کلید موفقیت در سرمایهگذاری پروژههای رمزارزی باشد. چهارچوبهای بررسی فاندامنتال پروژههای رمزارزی شامل سه قسمت اصلی Onchain (درون زنجیرهای)، معیارهای پروژه و معیارهای مالی است.
پلتفرمهای کرپیتویی از سیستمهایی استفاده میکنند که دریافت دادههای مربوط به بلاکچین و اطلاعات مورد نیاز در مورد شبکه را آسان میکند. معیارهای Onchain خود شامل چندین فاکتور مختلف میشود که دسترسی به دادههای آنها با استفاده از سازوکارهای بلاکچینی برخلاف سیستمهای سنتی را بسیار آسانتر کرده است.
· ارزش معاملات و کارمزد: میزان گردش ارز در معاملات، عددی را نشان میدهد که با مقایسه این عدد در زمانهای مختلف دادههایی برای پیشبینی حرکت بازار در آینده را ترسیم میکند. همچنین انجام تراکنش روی بلاکچینها نیازمند پرداخت کارمزد است. کارمزدهای پرداختی برای انجام تراکنشها روی بلاکچین معمولا عدد ثابتی نیست و کاربران میتوانند کارمزد بیشتری برای سریعتر شدن فرآیند پردازش پرداخت کنند. دسترسی به این اطلاعات میتواند ایدهای از امنیت پروژه یا یک توکن خاص را ترسیم کند به این شکل که در صورت افزایش کارمزد تراکنشها، میتوان برداشت کرد که تقاضا برای استفاده از پروژه هدف چه تغییراتی داشته است.
· آدرسهای فعال: آدرسهای فعال به آدرسهایی گفته میشود که در لحظه در یک بلاکچین در حال انتقال ارزش (واریز و برداشت) هستند. برای محاسبه این مقدار، تعداد فرستنده و گیرنده تراکنشها در دوره مشخصی شمارش میشود. همچنین میتوان تعداد آدرسهای منحصربهفردی را در طول زمان ردیابی کرد و نتایج را برای سنجش میزان فعالیت وعلاقه به یک ارز دیجیتالی مورد مقایسه قرارداد. به همین ترتیب ارزهای دیجیتالی که علاقه و توجه بیشتری را جذب می کنند از پتانسیل بالاتری برخوردارند.
· نرخ هش و میزان دارایی قفل شده: در میان شبکههای بلاکچینی مختلف دو الگوریتم اثبات کار و سهام از دیگر روشها محبوبترهستند. به همین ترتیب نرخ هش در شبکههای مبتنی بر اثبات کار و میزان دارایی قفل شده یا استیک شده در شبکههای سازگار با اثبات سهام، شاخصی برای سنجش میزان سلامت شبکه است. در شبکههای مبتنی بر اثبات کار، نرخ هش بالاتر به معنی ایمنی بیشتر و همچنین علاقه بیشتر ماینرها برای فعالیت است. در مقابل شبکههای مبتنی بر اثبات سهام از میزان دارایی قفل شده یا استیک شده به عنوان شاخص، بهره میبرند. در این سازوکار هرچه دارایی تاییدکنندگان تراکنشها در شبکه قفل شده بیشتر باشد، امنیت و علاقه به شبکه هم بالاتر است.
معیارهای پروژه شاخصهای کیفی برای عملکرد یک پروژه ارزهای دیجیتالی را ارائه میدهد. این معیارها میتواند شامل جنبههای مختلفی مانند هدف و نحوه عملکرد یک پروژه باشد.
· سپیدنامه: پیش از سرمایهگذاری در هر پروژهای باید سپیدنامه منتشر شده به دست توسعهدهندگان را مطالعه کرد. سپیدنامه سندی فنی است که دید عمیقی از پروژه را ارائه میدهد. این سند میتواند شامل اهداف پروژه، نحوه دستیابی به اهداف، موارد استفاده، میزان استفاده، فناوری مورد استفاده و دیگر اطلاعات باشد.
· تیم توسعه دهنده: اعتماد مشتریان و حامیان مالی تاحدی بسته به افرادی است که در حال توسعه پروژه هستند و اطلاعات مربوط به آنها مانند اعضا، میزان تجربه، شایستگی و دیگر ویژگیهای آنها، به ایجاد اعتماد برای سرمایهگذاری کمک میکند.
· Tokenomics و موارد استفاده: ارزش و قیمت ارزهای دیجیتالی براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود و به همین دلیل قیمت پیرو سطح عرضه و تقاضا است. ساختارهای انگیزشی در نظر گرفته شده برای نحوه آزادسازی توکنها و در گردش قرار گرفتن آنها یکی از موارد تاثیرگذار در روند قیمتی است و پروژهای موفقتر عمل میکند که روند آزادسازی متناسبی را با شرایط بازار ارائه دهد. همچنین موارد استفاده از توکنها دلیل بسیار مهمی برای رشد قیمت آنها محسوب میشود. هرچه استفاده از یک توکن بیشتر باشد احتمال جذب کاربر و افزایش قیمت هم بیشتر میشود اما در مقابل اگر توکنی موارد مصرف مشخصی نداشته باشد میتواند به عنوان یک ویژگی منفی در نظر گرفته شود.
آخرین دسته از معیارهای تحلیل فاندامنتال، معیارهای مالی است که مربوط به جریان پول در بازار میشود. ارزش بازار، نقدینگی و حجم معاملات در کنار سایر معیارها میتواند تحلیل بنیادین کاملی را شکل دهد.
· ارزش بازار: با ضرب تعداد توکنهای در گردش در قیمت لحظهای هر توکن، ارزش بازار بهدست میآید. ارزش یک شبکه با ارزش بازار آن سنجیده میشود. با استفاده از این معیار در کنار حجم آزاد نشده توکنها میتوان رقمی تخمینی از ارزش بازار آینده پروژه را بهدست آورد.
· نقدینگی: نقدشوندگی ارزهای دیجیتالی به عنوان یک معیار مهم جهت سرمایهگذاری روی آنها بهشمار میرود. اگر نقدینگی در یک پروژه بالا باشد به این معنی است که میتوان آن را به راحتی و بدون نگرانی از تغییرات ارزشی خرید و فروش کرد.
· حجم معاملات: حجم معاملات یک توکن به این معنی است که ارزش در طول زمان چقدر حفظ شده است. این شاخص نشان میدهد که چه تعداد واحد از یک ارز دیجیتالی در یک بازه زمانی مشخص معامله شده است.
استفاده از تحلیل فاندامنتال کمک میکند پروژهایی با پتانسیل بالا را در میان بازاری با هزاران پروژه متفاوت شناسایی کنیم. با این حال اتکا و استفاده از تحلیل فاندامنتال به تنهایی برای سرمایهگذاری مناسب نیست و برای سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتالی مانند بازار سهام و فارکس بهتر است معاملهگران و سرمایهگذاران استراتژی ترکیبی متشکل از تحلیل فاندامنتال و تکنیکال را در کنار یکدیگر داشته باشند.