skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

ارتباطات و فناوری اطلاعات پس از یک سال سخت، چه چشم‌اندازی در سال ۱۴۰۲ دارد؟ سال بقا

میثم قاسمی تحریریه

۷ اسفند ۱۴۰۱

زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه

شماره ۱۱۰

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۳ اسفند ۱۴۰۱

سال بقا

سال ۱۴۰۲ چه نمایی برای ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران ترسیم کرده است؟ در روزهایی که رئیس دولت از «قطار پیشرفت» سخن می‌گوید و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات می‌خواهد «طعم شیرین فناوری» را به کام تمامی مردم ایران بچشاند، فعالان صنعت ICT فعلاً ترجیح می‌دهند زخم‌های خود را التیام دهند. سال ۰۲ در حالی آغاز می‌شود که دیگر خبری از برنامه توسعه در کشور نیست. مهلت اجرای برنامه ششم مدت‌هاست به پایان رسیده و برنامه هفتم بدون قید «توسعه» قرار است نگاشته شود. دولت امیدوار است ثمره بسته‌های حمایتی از کسب‌وکارها و مقررات‌گذاری برای توسعه FTTH‌ را در سال جدید ببیند؛ اما در سوی مقابل، کاربران در جست‌وجوی یافتن راهی برای اتصال به اینترنت واقعی، سرگردان کانال‌ها و سایت‌ها هستند. از مهاجرت گسترده نیروی انسانی تا کمبود نقدینگی و مشکل اعتبار، مسائل پیش روی این صنعت است که نه از سال ۱۴۰۱ آغاز شده‌اند و نه می‌توان امید داشت در ۱۴۰۲ حل شوند؛ اما تعمیق این مسائل و چندمجهولی شدن آنها، امیدها برای یافتن راه‌حلی پایدار را کمرنگ کرده است. آن هم در ماه‌هایی که سایه سنگین محدودیت بر سر این صنعت نه‌چندان قدرتمند گسترده شده و گرد ناامیدی را بر کل اکوسیستم نشانده است. یأسی که شاید آخرین جرقه برای شعله‌ور شدن آن در نیمه دوم امسال زده شد.

دغدغه اتصال در قرن ۲۱

درست است که دولت‌های پیشین و فعلی مفهوم اینترنت را به شبکه و مفهوم کاربری را به اتصال فرو کاستند، اما همان اتصال هم این روزها با اما و اگر روبه‌رو شده است؛ هرچند خبر ارتقای رتبه ایران در سایت اسپیدتست به صورت مرتب منتشر می‌شود. تقریباً در هر جمع دوستانه و خانوادگی، در کنار موضوعاتی مانند گرانی و قیمت سکه و… مساله اینترنت و استفاده هم به میان می‌آید. هرکسی تصور می‌کند دیگری راهی برای اتصال به اینترنت (و نه شبکه داخلی) یافته است. از خرید VPN تا به اشتراک‌گذاری فیلترشکن‌های رایگان، نقل محافل است و به لطف تلاش‌های شرکت ارتباطات زیرساخت در مسدودسازی پورت‌های مختلف، این روزها کاربران هر کدام به متخصصان شبکه تبدیل شده‌اند. مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها DNS تنظیم می‌کنند و جوان‌ترها اپ‌های دور زدن دیواره آتش را بیشتر از بازی‌های اینترنتی روی گوشی‌های همراه خود دارند.

مسدود شدن پلتفرم‌های پرکاربرد در مهرماه ۱۴۰۱ و ادامه این روند که با اختلال‌های گسترده و حتی قطعی سراسری اینترنت همراه شد، آخرین میخ بر تابوت امید در صنعت ICT‌ بود. فعالان و کاربران که حالا می‌شود گفت تمامی مردم ایران را شامل می‌شوند، در نیمه دوم امسال یقین کردند «اینترنت» پدیده‌ای پایدار نیست و هر لحظه امکان دارد تمامی کسب‌وکار آنها از میان برود. انگار خانه‌شان را بر بستر رودخانه‌ای خروشان بنا کرده باشند. در تمامی سال‌هایی که از پیدایش مفهوم «شبکه ملی اطلاعات» می‌گذرد، همواره تاکید شده است ایجاد این شبکه به معنی قطع اینترنت نیست. همچنین گفته شده است ساخت پلتفرم‌های داخلی که نمونه‌های جهانی دارند تنها با هدف ایجاد رقابت و حذف انحصار خارجی انجام می‌شود. اما در ۱۴۰۱ خلاف این سخنان به روشن‌ترین شکل، خودنمایی کرد. در حالی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از دسترسی خانوارها به اینترنت به پهنای باند یک گیگ سخن می‌گوید و رئیس‌جمهوری، اتهام‌ها در خصوص تصمیمش برای فیلتر کردن اینستاگرام را بازی سیاسی خوانده بود، ناگهان تمامی راه‌های ارتباطی قطع شد و دامنه این مسدود شدن‌ها به بازی‌های اینترنتی نیز رسید.

اتصال کاربران، برنامه‌نویسان و شرکت‌ها به شبکه جهانی، در سال جاری با ابهامی بزرگ روبه‌رو شد. ابهامی که تلاش وزیر و معاونانش برای برطرف کردن آن تاکنون بی‌نتیجه مانده است. اختلال‌های گسترده در اینترنت کشور که حتی به قطع بیش از ۱۰ دقیقه‌ای در بهمن امسال رسید، این پرسش را پیش کشید که اتصال به فیبرنوری، وقتی اینترنتی در آن نیست، چه سودی دارد؟ آیا برای استفاده از چند پیام‌رسان داخلی که دچار باگ‌های متعدد هستند، نیازی به داشتن پهنای باند یک گیگابیت بر ثانیه است؟ آیا ما آخرین نسلی هستیم که اینترنت (به معنی شبکه جهانی) را تجربه می‌کند و آیندگان تنها از شبکه‌ای داخلی بهره خواهند برد؟

سال ۱۴۰۲ با بزرگ‌ترین علامت سوال درباره اتصال به شبکه آغاز می‌شود. سوالی که تمامی موضوعات دیگر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

بادبان‌ها را جمع کنید

آن روزها که محمدجواد آذری جهرمی در نمایشگاه الکامپ روی مبل چرمی فیروزه‌ای‌رنگ غرفه ابرآروان نشست و در برابر چشمان حیرت‌زده سلف خود، محمود واعظی، با مدیرعامل ابرآروان «های فایو» کرد، باد موافق به بادبان‌های اکوسیستم استارت‌آپی ایران می‌وزید. وزیر جوان از ساخت یونیکورن سخن می‌گفت؛ اپراتورهای همراه در سایه رشد سریع کاربران، ثابت ماندن تعرفه‌ها را فراموش کرده بودند؛ کوچک‌ترها بازارهای بکر را پیش روی خود می‌دیدند و تنها شرکت مخابرات بود که در مشاجره کهنه، گیر افتاده بود. اما روزهای آفتابی، چندان طولانی نبودند. به موازات کاهش محبوبیت دولت، استارت‌آپ‌ها نیز یکی پس از دیگری به بحران محبوبیت برمی‌خوردند و در بدترین سال دهه ۹۰، زمانی که اینترنت با حکم شورای امنیت کشور به محاق رفت، کشتی محبوبیت وزیر و استارت‌آپ‌ها با هم به گل نشست. وزیر جوان تا پایان دولت از زیر سایه قطع اینترنت در آبان ۹۸ بیرون نیامد و همگام با او، استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های بزرگ و کوچک، یکی‌یکی با بحران محبوبیت روبه‌رو می‌شدند. بحران از ابرآروان و ادعای نقش‌آفرینی در قطع اینترنت آغاز شد یا بیلبورد معروف «بلد» که درست در روزهای قطعی اینترنت ادعا می‌کرد بدون اینترنت هم کار می‌کند؟ مساله بر سر ترکیب سهامداری دیجی‌کالا بود یا تعدیل نیروی علی‌بابا؟ یا شاید حتی قبل‌تر با ماجرای پیاده کردن مسافر اسنپ در وسط اتوبان به دلیل بدحجابی آغاز شده بود. هرچه بود در پایان سال ۹۸، همزمان با خیزش نخستین موج کرونا، استارت‌آپ‌های کوچک و بزرگ در برزخ بی‌اعتمادی کاربران گرفتار شدند. گرچه بزرگ‌ترین شرکت‌های صنعت ICT‌ نیز حال و روز بهتری نداشتند، اما استفاده از خدمات پایه مانند صوت و اینترنت با وابستگی به خدمات اینترنتی متفاوت است.

شاید در خانه ماندن بخش بزرگی از مردم و وابستگی بیش از پیش آنها به خدمات آنلاین، کمک بزرگی به پشت سر گذاشتن بحران ۹۸ کرد؛ اما زخم‌ها را ترمیم نکرد و بلافاصله پس از عادی شدن شرایط، اختلافات گذشته دوباره مطرح شدند. شیشه اعتماد کاربران و استارت‌آپ ترک برداشته بود و به سادگی قابل ترمیم نبود. کمتر از سه سال بعد از آن آبان سخت، دوباره جامعه ناآرام شد و باز هم اولین ترکش‌ها به اینترنت خورد. اینستاگرام و واتس‌اپ در همان روزهای آغازین اعتراضات از دسترس خارج شدند و هرچه گذشت امیدها برای بازگشت آنها کمرنگ‌تر شد. در مقابل، پلتفرم‌های داخلی که از سال‌ها قبل خود را برای چنین روزهایی آماده می‌کردند خیلی سریع به میدان آمدند و هر روز آمارهای جدیدی از افزایش تعداد کاربران ارائه دادند. هرچند در لابه‌لای این آمارها فراموش نمی‌کردند تاکید کنند با مسدود شدن نمونه‌های خارجی مخالف هستند. وزارت ارتباطات نیز در حمایت از این نورچشمی‌ها حداقل در سخن تا امروز کم ‌نگذاشته است. در مقابل اما باز همان بحث‌های قدیمی به میان آمد. از داستان بی‌پایان سهامداری شرکت‌های بزرگ این حوزه بگیر تا ادعای دستگیری معترضان با استفاده از اطلاعات مکانی آنها در اپلیکیشن‌های داخلی. فشارهای کاربران سرانجام به قرار گرفتن ابرآروان در فهرست تحریم‌ها انجامید و بزرگ‌ترین شرکت‌ها زیر فشار افکار عمومی مجبور به تعطیلی چندماهه فعالیت‌های خود در شبکه‌های اجتماعی شدند. دیگر حتی بلد هم از تعطیلی سخن گفت.

اکوسیستم استارت‌آپی ایران که بیش از دیگر بخش‌های صنعت ICT به محبوبیت مردم نیاز دارد، در حالی وارد سال ۱۴۰۲ می‌شود که هر روز درگیر انتخابی سخت میان محبوبیت مردمی و مقبولیت حکومتی است. دیگر نه تنها باد موافق نمی‌وزد که توفان از راه رسیده است. شاید راهی جز جمع کردن بادبان‌ها نمانده باشد. این آخرین امید برای بقاست.

چون کشتی بی‌لنگر

در همان ماه‌هایی که «بلد» از تعطیلی صحبت می‌کرد، مدیرعامل «دیوار» دیگر شرکت زیرمجموعه هلدینگ هزاردستان برای اجرای حکم زندان فرا خوانده شد. حکمی که به اتهام «فراهم آوردن موجبات فساد و فحشا از طریق جذب زنان تن‌فروش» صادر شده است. صدور این حکم، فارغ از محتوای آن، موضوع تنظیم مقررات در صنعت ICT را دوباره برجسته کرد. همان داستان قدیمی مسئولیت پلتفرم یا کاربر.

در همین دوره، وقتی معروف‌ترین بازیگران سینمای ایران زیر فشار شدید برای موضع‌گیری سیاسی بودند، سریال‌های شبکه نمایش خانگی به بهانه‌های مختلف توقیف شدند و در حالی که همه نگاه‌ها به سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) بود، رئیس سازمان صداوسیما در نامه‌ای به رئیس‌جمهوری خواستار «مسدود کردن خدمات دامنه اینترنتی مذکور [فیلیمو] و حذف کلیه آثار فاقد مجوز از ساترا از جمله سریال سقوط و… در تمامی پلتفرم‌ها» شد. هرچند این نامه به جایی نرسید اما باز هم موضوع رگولاتوری در این بخش برجسته شد.

اتفاقاتی از این دست در سالی رخ داد که حداقل نیمی از آن با اخبار مربوط به طرح صیانت گذشت. طرحی که با جنجال‌های فراوان و بدون توجه به مخالفت کارشناسان و کاربران در دستور کار کمیسیون ویژه‌ای در مجلس قرار گرفت و پس از بارها و بارها تغییر، ناگهان به محاق سکوت رفت اما سکون نیافت.

بخش‌هایی از طرح صیانت به ابتکار رئیس مجلس در شورای عالی فضای مجازی به تصویب رسید تا کمیسیون تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی به جایگاهی فراتر از تمامی ارکان حاکمیتی این حوزه تبدیل شود. در همین حال بخش‌های دیگر این طرح که گمان می‌رفت با تصویب‌شان پرکاربردترین پلتفرم‌های خارجی فیلتر شوند نیز عملاً در نیمه دوم سال و بدون نیاز به مصوبه قانونی، اجرایی شدند تا وقتی در میانه بهمن خبر تصویب طرح در کمیسیون مربوطه منتشر شود، کمترین حساسیتی ایجاد نکند. هرچند اندک نمایندگان مخالف این طرح همچنان می‌گویند کمیسیون ویژه هیچ مصوبه‌ای نداشته است اما همان‌ها هم اذعان دارند در شرایط فعلی، تصویب شدن یا نشدن این طرح، تاثیری به حال کاربران ندارد.

اکوسیستم استارت‌آپی در حالی وارد ۱۴۰۲ می‌شود که دیگر نه تنها باد موافق نمی‌وزد که توفان از راه رسیده . شاید راهی جز جمع کردن بادبان‌ها نمانده باشد. این آخرین امید برای بقاست

در کنار این منازعات، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی با عنوان رگولاتور بخش ICT‌ که هر روز از دامنه اختیارات و قدرتش کاسته می‌شود، در ماه‌های اخیر شاهد تغییرات پی‌درپی در ریاست خود بوده است. ابتدا صادق عباسی شاهکوه کمتر از یک سال پس از آغاز به کار از ریاست سازمان کنار گذاشته شد و محمد آقامیری به جای او نشست. آقامیری هم که رشد سریعی در دولت سیزدهم داشته به فاصله کوتاهی، دبیر شورای عالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی شد تا نام‌های جدیدی برای ریاست رگولاتوری مطرح شود؛ چه‌بسا وقتی شما این نوشته را می‌خوانید، یکی از آن نام‌ها به سمت سومین رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی دولت سیزدهم منصوب شده باشد.

اما این همه بحران رگولاتوری در صنعت ICT‌ ایران نیست. در حالی که هنوز جایگاه شاپرک در صنعت پرداخت ایران محل سوال است، بیمه مرکزی با تاسیس شرکتی کوشید همان الگو را تکرار کند. هرچند این اقدام فعلاً متوقف شده اما نمی‌توان به پایان آن امیدوار بود. در همین حال بحث‌ درباره اینماد همچنان پابرجاست و مصوبات متعدد درباره رمزارزها نیز همچنان منتشر می‌شود. در حالی که Deregulation بحث روز دنیاست، سال ۱۴۰۲ برای صنعت ارتباطات احتمالاً سالی با افزایش تعداد رگولاتورهای بخشی و فرابخشی خواهد بود.

در جست‌وجوی پول

بحران سرمایه همچنان در صنعت ICT‌ دیده می‌شود و افزایش مداوم قیمت دلار، سرمایه‌گذاری‌های اندک صنعت را بی‌ارزش‌تر از قبل کرده است. شاید اپراتورهای بزرگ که سرویس‌های پایه ارائه می‌کنند به موضوع محبوبیت عمومی توجه چندانی نداشته باشد؛ اما نمی‌توانند از کنار بحران سرمایه‌گذاری به سادگی عبور کنند. آنها این روزها به دنبال افزایش تعرفه‌ها حتی تا سه برابر هستند؛ حال آنکه این اتفاق اگر رخ دهد با واکنش منفی کاربران روبه‌رو می‌شود و اگر رخ ندهد، صنعت ICT‌ را به زودی تبدیل به صنعت برق و گاز می‌کند.

در کنار اپراتورهای بزرگ که پول‌های کلان نیاز دارند، شرکت‌های کوچک‌تر و حتی استارت‌آپ‌ها نیز با بحران سرمایه مواجه‌اند. اگرچه برخی از آنها در تعامل با نهادهای خصولتی، بخشی از مشکل خود را حل کرده‌اند و برخی دیگر با پول نهادهای امنیتی سریال می‌سازند، اما این راهی نیست که همه دل‌شان بخواهد طی کنند و از سوی دیگر پول‌ چندانی هم بدون چشم‌داشت در شرکت‌ها وارد نمی‌شود.

این روزها آشکارا پولی در صنعت ICT‌ برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت وجود ندارد و بسته‌های حمایتی دولت نیز تاکنون اعداد بزرگی را وارد سیستم نکرده‌اند. گروهی از فعالان این صنعت معتقدند اگر راهی برای حل مسائل دیگر صنایع بیابند و به سمت هوشمندسازی صنایعی مانند گاز، برق، نفت، فولاد و پتروشیمی بروند می‌توانند از اعداد بزرگی که در بخش‌های دیگر جابه‌جا می‌شود بهره‌مند شوند اما همان‌ها هم تاکید می‌کنند راضی کردن مدیران دیگر صنایع به استفاده از فناوری کار پیچیده‌ای است. گروهی دیگر نیز می‌گویند اگر استارت‌آپ‌ها فعالانه وارد گفت‌وگو با بخش‌های مختلف حاکمیت شوند و مشکلات فعلی کشور مثل اشتغال را حل کنند، سرمایه‌های خوبی جذب خواهند کرد؛ اما همه اینها در شرایطی که هر روز بر ارتفاع دیوار بی‌اعتمادی میان بخش ICT و حاکمیت افزوده می‌شود، کار چندان ساده‌ای نیست. اینجاست که عبارت «تاب‌آوری» به کلیدواژه بحث‌ها تبدیل می‌شود و همگان تاکید می‌کنند ۱۴۰۲ سالی است که صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات باید برای بقای خود بجنگد و سعی کند روزهای سخت را از سر بگذراند. شاید گاهی لازم باشد در برابر توفان سر خم کرد و به زنده ماندن اکتفا کرد.

این مطلب در شماره ۱۱۰ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۱۰ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/ead
میثم قاسمیتحریریه

    سال ۸۱ رشته مهندسی را رها کردم به شوق روزنامه‌نگاری. از همان سال تاکنون، در حوزه‌های مختلفی مانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و... در رسانه‌هایی مانند همشهری، حیات‌نو، توسعه، عصر ارتباط و... کار کرده‌ام. از میانه سال ۹۲ و پس از حدود ۳ سال دوری از حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، به پیوست آمدم و دوباره روزنامه‌نگار این رشته شدم.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو