مرور حوزه آموزش کشورمان در قرن چهاردهم خورشیدی حکایتی بس آموزنده است. قرنی که با آموزش عمومی اجباری شروع شد و در نتیجه تعطیلی مدارس به دنبال همهگیری ویروس کرونا با استفاده عمومی و اجباری از آموزش مجازی به پایان رسید. مرور یکصد سال تحولات حوزه آموزش در ایران میتواند برای همه ما آموزنده باشد. آموزش نوین در ایران کمی بیشتر از یک قرن قدمت دارد. شکست ایرانیان در جنگهای ایران و روس و امضای دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای باعث شد برخی از ایرانیان متوجه شوند تغییراتی عظیم روی داده و اندیشه تجدد محور این تغییرات است. اندکشمار افرادی که درک درستی از عمق این تغییرات داشتند، درک کردند نگاهی جدید و متفاوت به جهان و زندگی، مبتنی بر «شکاکیت، روشمندی و تجربهگرایی» اساس تمایز جدید و قدیم است. اینجا بود که «آموزش» جایگاه محوری یافت و توجه علاقهمندان به پیشرفت و توسعه کشورمان را جلب کرد. بدین ترتیب، این فهم، هرچند به صورت نسبی، شکل گرفت که تحول و پیشرفت بدون «بازنگری و تحول بنیادین در آموزش» امکانپذیر نیست. میتوان ادعا کرد قرن چهاردهم ایران قرن تحولات نظام آموزشی است و باور داشت مطالعه این حوزه به شکلی نمادین میتواند به ما در درک تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران در یکصد سال اخیر کمک کند و حتی تصویری نسبی از مسیر پیش رویمان ترسیم کند. باری، با مرور حوزه آموزش عمومی در یک قرن اخیر، با سه دوره متمایز روبهرو هستیم: آغاز آموزش نوین به صورت سراسری و اجباری در دهه آغازین قرن، تغییرات ساختار آموزش و منابع درسی در پی انقلاب اسلامی و تحولات گریزناپذیر ناشی از فناوری اطلاعات و ارتباطات. این مقاله، در مرور آموزش و پرورش ایران در قرن چهاردهم، بر این سه موج متمرکز شده است. یکم: آموزش رایگان سراسری در دهه نخست قرن ساختار و الگوی آموزش در ایران، از قرن پنجم...