اولین جایی که به خاطر میآورم واژه تجارت را شنیده باشم و توجهم را جلب کرده باشد حکمتی است از گلستان و در باب سوم، آنجا که شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی میفرماید: «گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسه چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارس و از آن پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم.» استاد سخن سعدی در جایی دیگر نیز فرمودهاند که سه چیز بی سه چیز پایدار نماند: «ملک بیسیاست، علم بیبحث و مال بیتجارت.» بازرگانی و تجارت (Commerce) یا دادوستد (Trade) بدان معنا که سعدی علیهالرحمه برای همه ما توصیف کرده است از دیرباز و به شکلی سنتی بخش مهمی از زندگی مردم سرزمین پارس (ایران) بوده است و موقعیت خاص جغرافیایی ایران نیز به کمک تمدنهایی که از دیرباز در این خاک زیستهاند باعث شده است تا جاده ابریشم یا راه ابریشم که شاید بتوان مهمترین جاده دنیا تا قرن پانزدهم نامیدش، با محوریت ایران و چین دو تمدن کهن آن زمان شکل بگیرد. جادهای که نه تنها بستر نقلوانتقال کالا را فراهم میکرد بلکه باعث مهاجرت باورها و مکتبهای فکری نظیر بودیسم، هندوئیسم، اسلام و مسیحیت نیز شد. جاده ابریشم شبکه راههای به هم پیوستهای با هدف تجارت در آسیا بود که غرب و شرق و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و شرق اروپا پیوند میداد. در ایران تا پیش از مشروطه و تصویب قانون تجارت برای اولین بار در سال ۱۳۰۳، احکام شرعی نسبت به تمام معاملات و امور تجاری حاکم بوده است و اگر در موضوعات تجاری اختلافی پیش میآمد، قانون حاکم، شرع و همان قانون مدنی عمومی بود که در مجمعی از تجار (با نام مجلس وکلای تجار که...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.