قدیمترها بچهها وقتی مدرسه میرفتند برای فرو نشاندن تشنگی خود یک قمقمه با خود به همراه میبردند. امروزه آنها از یک بطری پلاستیکی بدون آلایندگیهای شیمیایی آب مینوشند که پر است از الکترولیت و ویتامین: اینها واژگان جدیدی هستند برای یک مفهوم قدیمی. با خود فکر میکردم که آیا همین فرآیند در مورد بازاریابی محتوایی تکرار نمیشود؟ آیا بازاریابی محتوایی یک واژه جدید است یا صرفا یک عبارت پرطمطراق دیگر برای توصیف یک پدیده قدیمی؟ وبسایت WhatIS یک تعریف جامع برای این واژه ارائه کرده است: بازاریابی محتوایی، انتشار مطالبی است با هدف ارتقای یک برند که در مقایسه با روشهای تبلیغاتی سنتی معمولا به صورت غیرمستقیم و با رویکردی ظریف صورت میگیرد. اساس یک بازاریابی محتوایی خوب این است که دقیقا همان چیزی را پیشنهاد میکند که مخاطب در جستوجوی آن است، مثل اطلاعات یا سرگرمی. بازاریابی محتوایی اشکال بسیار گوناگونی به خود میگیرد از جمله ویدئوهای یوتیوب، پستها و مقالات وبلاگی. اینها الزاما در ظاهر مثل بازاریابی سنتی به نظر نمیرسند ـ هرچند در برخی موارد، در حقیقت همان بازاریابی هستند زیرا کسی که تبلیغ میکند همان کسی است که محتوا تولید میکند. مبلغان و دست اندرکاران روابط عمومی سالهاست برای فروش آسان محصولات خود دورهگردی میکنند. کارت بیسبال (Honus Wagner) که به ارزشمندترین کارت ورزشی در تاریخ مشهور است و ارزش آن امروزه به سه میلیون دلار میرسد، سابقهاش به شرکت تنباکو آمریکا در سال 1910 میرسد. اندریاس راموس کارشناس بازاریابی اجتماعی و نویسنده کتاب جدیدی با عنوان «کتاب بزرگ بازاریابی محتوایی» معتقد است ما با یک مفهوم جدید مواجهیم. راموس میگوید:«این واژه جدید است. دو سال قبل اساسا چیزی به نام بازاریابی محتوایی وجود نداشت. برخی مدعیاند این واژه از حدود دهه 1920 وجود داشته است. بله. شرکتها، کتابها و نشریات کمیکی را تهیه میکردند و در اختیار مشتریهای خود قرار میدادند اما هدف این کتابها...