skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

کارگران با بی‌میلی مشغول کارند

حمیدرضا نیکدل نویسنده میهمان

۱۴ مهر ۱۳۹۴

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۶

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۶ مهر ۱۳۹۸

نشسته بودم پشت کامپیوتر تا ایمیلی بزنم. جی‌میل با بی‌میلی هر چه تمام‌تر انگار از سر بی‌حوصلگی زور می‌زد تا بتواند فهرست ایمیل‌های من را از آن سوی دنیا بیاورد. خیره بودم به استتوس‌بار که هر چند میلی‌متری جلو می‌رفت، حسابی می‌ایستاد و استراحت می‌کرد. خب، از ینگه‌دنیا تا اینجا مسیر طولانی است و پر از دریا و کوه و جنگل. اما ملالی نیست چراکه گوگل شبکه‌ای از چاپارهای ورزیده دارد که در سراسر جهان این بسته‌ها را در دشت و دمن دست به دست می‌کنند تا برسد به مقصد نهایی. اما من عادت بدی دارم که این جور مواقع خیره می‌شوم به استتوس‌بار. هر چند به قول آرش برهمند عزیز:«مدت‌هاست ثابت شده که خیره شدن به استتوس‌بار باعث افزایش سرعت آن نمی‌شود!» اما مگر مضرات دخانیات ثابت نشده؟
سرانجام میله تیره‌رنگ کامل شد و آخرین چاپار شرکت معظم گوگل، خسته و خاک‌آلود از راه رسید، فهرست ایمیل‌هایم را مقابلم گستراند، البته سر صبر و بی هیچ عجله‌ای. راستش به نظر من طمانینه از اصول کاری این غول اینترنتی در حوزه ایمیل است. شاید هم این چاپارهای زحمتکش حقوق‌شان را به موقع نگرفته‌اند و بی‌انگیزه‌اند. دکمه کامپوز را زدم تا پنجره‌ای باز شود. پنجره‌اش قدیمی و فرسوده بود و به این راحتی‌ها خیال باز شدن نداشت. چاپار که دیگر رمقی نداشت، روغندانی آماده در خورجین داشت برای این جور مواقع. پنجره بالاخره باز شد. من نشسته بودم ایمیلم را تایپ می‌کردم و چاپار داشت من را می‌پایید و زیر لب غر می‌زد. انگار می‌گفت زود باش، باید برگردم، کلی کار دارم. من هم مثل آنهایی که توی چلوکبابی‌های شلوغ زیر نگاه سنگین مشتری بعدی که لقمه‌های آدم را می‌شمرند تا زودتر جا برایشان خالی شود، غذا می‌خورند، ایمیل زهرمارم شد. قبل از اینکه دکمه «سند» را بزنم، از او پرسیدم چقدر طول می‌کشد تا به مقصد برسد. چاپار برگشت نگاه معنی‌داری کرد و گفت:«بستگی به راه داره! وقتی می‌آمدم راه‌ها خراب بود، کلی کارگر مشغول تعمیرات بودند.» خواستم بگویم اگر اوضاع آنقدر خراب است، پیک موتوری بگیرم و فایل را روی سی‌دی بفرستم. چه کاری است برای مقصدی در شهر خودمان تا آن سوی آب‌ها برویم و بیاییم و شما را در زحمت بیندازیم… اما چاپار راه افتاده بود. بالای صفحه پیغام «سندینگ» یعنی در حال ارسال نوشته شده بود و مثل همیشه من خیره به آن. مدتی گذشت تا پیغام تبدیل شد به «استیل ورکینگ»؛ یعنی هنوز داریم رویش کار می‌کنیم! با خودم گفتم بروم سراغ همان پیک موتوری شهری چراکه پیداست وضع راه‌ها اصلا خوب نیست و کارگران جی‌میل با بی‌میلی مشغول کارند

این مطلب در شماره ۶ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۶ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/1k4
حمیدرضا نیکدلنویسنده میهمان

    درس خوانده فنی و در ادامه هوش مصنوعی، از آغاز پیوست تا اکنون‌ برای ماهنامه توضیح می‌دهد که متاسفانه خود را سزاوار کارت خبرنگاری نمی‌داند. حتی خیلی روزنامه‌نویسی هم بلد نیست. اما ظاهرا می‌داند چگونه روندهای فناوری روز دنیا را تبدیل به پرونده‌های پیوست جهان کند.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو