تصویرسازی دادهها برای همه مفید نیست – البته از گفتن این حرف متنفرم چون زندگیام از همین راه میگذرد. مطالعه یکی از مشتریان من نشان میدهد به صورت کلی شرکتهای فروشنده ایده، نه محصول و خدمات، بیشترین سود را از این حوزه میبرند. صراحتا باید گفت اگر شرکت شما در این حیطه نیست بهتر است خود را به زحمت نیندازید. تصویرسازی دادهها میتواند پرهزینه باشد، مخصوصا اگر میزان زیادی داده و الگوریتمهای پیچیده یا فعالیتهای تعاملی عمیق را شامل شود. پس چطور میتوان درباره سرمایهگذاری شرکت در آن تصمیمگیری کرد؟ اگر راهحلهای ساده برای مسائل ساده میفروشید، تصویرسازی دادهها ارزش سرمایهگذاری ندارد. به طور مثال، شرکتهایی با محصولات بستهبندیشده برای مشتری مانند کوکاکولا و نستله نیازی به گرافیک تعاملی برای توضیح محصولات خود به مشتریان ندارند. این محصولات خود زبان گویایی دارند (ظرافت اصلی در اینجاست، گاهی همین شرکتها داستانهای پیچیدهتری برای گفتن دارند که در آن زمینه باید از تصویرسازی دادهها استفاده کنند. به طور مثال، بسیار دوست دارم تصویرسازی دادهها را برای شرح منافع زیستمحیطی بستهبندی جدید پلنتباتل از شرکت کوکاکولا ببینم). بیل شندر مدیرعامل آژانس بیهایو مدیا که از ۱۹۹۴ در حوزه تصویرسازی دادهها فعال است از سوی دیگر اگر راهحلهای پیچیده برای مسائل پیچیده میفروشید، باید از تصویرسازی دادهها کاملا استقبال کنید. سازمانهای غیردولتی، گروههای خیریه و عامالمنفعه و ناشران از جمله استقبالکنندگان هستند. شرکتهای خدمات مالی مجموعهای از پیشنهادات را عرضه میکنند که آینده این سرمایهگذاری را به شما نشان داده و شرکتهایی مانند جنرالالکتریک کل وبسایت خود را به تصویرسازی دادهها اختصاص دادهاند. شرکتهای خدمات تخصصی نیز امیدوارند به این جمع بپیوندند و ابزارهای اینترنتی برای بررسی نتایج تحقیق و معنادار کردن آنها، عرضه کنند. توضیح یک ایده پیچیده برای بینندگان اینترنتی نیازمند سطحی از شخصیسازی، جزییات و نمایش تغییرات کوچک است که تنها تصویرسازی تعاملی میتواند تامین کند. این سازمانها باید به بینندگان...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.