مجله تجاری هاروارد همیشه آخرین صفحهاش را به مصاحبهای با افراد برجسته از رئیسجمهور یک کشور گرفته تا سازندگان موسیقی هیپهاپ اختصاص میدهد و خواننده را با کسانی آشنا میکند که با عبور از روشهای سنتی موفقیتهایی چشمگیر داشتهاند. در این نوشته درسهایی برگرفته از گفتوگو با این افراد برجسته را با هم مرور میکنیم:
اسکات آدامز (Scott Adams) کارتونیست موفق سال در مورد استفاده از امبیای (MBA) خود: «وقتی برای اولین بار کمیکاستریپ باب شد، شخصیت دیلبرت را در موقعیتهای مختلف نهتنها دفتر کارش قرار دادم. اوایل کار واقعا نمیدانستم پیامد این کمیکها چیست چون مستقیما با خواننده ارتباط نداشتم… وقتی اینترنت همهگیر شد در حاشیه هر کدام از کارهایم یک آدرس ایمیل گذاشتم… متوجه شدم همه یک مضمون مشترک دارند: مردم دوست داشتند دیلبرت را در دفتر کارش ببینند تا در خانه یا محیط بیرون. به همین علت هم دیلبرت به یک کمیک اداری تبدیل شد و این تحول به همه کارهای بعدی شکل داد.» مایا آنجلوی (Maya Angelou) شاعر در مورد شجاعت: «هیچ کس با شجاعت زاده نشده. شجاعت را باید با کارهای جسورانه کوچک شروع کنید. برای بلند کردن یک کیسه برنج ۱۰۰ پوندی، اول باید روی یک کیسه پنج پوندی، بعد ۱۰ پوندی، بعد ۲۰ پوندی و همینطور تا آخر کار کنید تا ماهیچههایتان برای کیسه بزرگ به اندازه کافی قوی شود. همین ماجرا هم برای شجاعت صادق است. اول باید یکسری کارهای جسورانه که نیاز به تلاشهای ذهنی و روحی دارد، انجام دهید.» آرنولد پالمر (Arnold Palmer) گلفباز حرفهای در مورد فروتنی: «یک بار در اگوستا میخواستم آخرین ضربه را برای آخرین سوراخ باقیمانده بزنم که اگر توپ واردش میشد، در مسابقه بهترینها اول میشدم. در همین حین دوستی از دور فریاد خوشحالی برآورد؛ به سمتش رفتم و تبریک زودهنگامش را پاسخ دادم. برای هدایت توپ به سوراخ، به جای یک ضربه، مجبور شدم شش ضربه بزنم؛ بازی را باختم. پدرم همیشه در این مورد هشدار داده بود: هیچ وقت تا کاری را تمام نکردهای، تبریک کسی را جواب نده.» لورن مایکلز (Lorne Michaels) تهیهکننده برنامه زنده شبهای شنبه (Saturday Night) در مورد استخدام کارکنان: «من هیچ وقت کسی را استخدام نمیکنم که نمیخواهم نصفش روشن باشد. یعنی اینطور...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.