skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

او و هفت نفر دیگر معروف به «هشت خائن» از بنیان‌گذاران سیلیکون‌ولی محسوب می‌شوند

جی لست یکی از بنیان‌گذاران سیلیکیون ولی در ۹۲ سالگی از دنیا رفت

۳۰ آبان ۱۴۰۰

زمان مطالعه : ۶ دقیقه

جی لست، فیزیک دانی که به ساخت چیپ‌های سیلیکیون یکی از قطعات اصلی کامپیوترهای امروز کمک کرد و از جمله هشت کارآفرینی بود که بنیاد فنی، اقتصادی و فرهنگی سیلیکون ولی را پایه گذاری کردند ۱۱ نوامبر و زمانی که ۹۲ سال داشت در لس‌ آنجلس از دنیا رفت.

لست سال ۱۹۵۶ مشغول تحصیل در مقطع Ph.D. فیزیک در موسسه تکنولوژی ماساچوست بود که با ویلیام شاکلی آشنا شد. شاکلی در همان سال به صورت مشترک با دو محقق دیگر با اختراع ترانزیستور که یک دستگاه الکتریکی کوچک است و بنیان ساخت چیپ‌های کامپیوتری را تشکیل می‌دهد جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد. شاکلی پس از ملاقات با لست از او خواست تا در آزمایشگاهی در پالو آلتو کالیفرنیا، در فاصله سی مایلی از جنوب سانفرانسیسکو،  برای تولید ترانزیستور سیلیکون در مقیاس تجاری با او همراه شود.

شهرت و هوش شاکلی، لست را تحت تاثیر گذاشت اما او هنوز مردد بود. او در نهایت پیشنهاد شاکلی برای احداث آزمایشگاه نیمه‌رسانا را پذیرفت زیرا این آزمایشگاه در منطقه شمالی کالیفرنیا، همان جایی قرار داشت که پس از مهاجرت از خانه‌اش در پنسیلوانیا یک تابستان را به برداشت میوه مشغول شده بود.

اما او و هفت همکار دیگرش در آزمایشگاه با دکتر شاکلی درگیر شدند. شاکلی بعدا به دلیل نظریه‌اش که هوش سیاه پوستان را از لحاظ ژنتیکی مادون سفید پوستان می‌دانست شهرت گرفت. آنها به سرعت برای ساخت شرکت ترانزیستور خودشان از آزمایشگاه خارج شدند. بعدها این گروه به «هشت خائن» معروف شدند و شرکت آنها یعنی فیرچایلد (Fairchild Semiconductor) به عنوان پایه و اساس سیلیکون‌ولی شناخته می‌شود.

آزمایشگاه نیمه هادی فیرچایلد در سال ۱۹۶۰. مورخین رایانه معتقدند: «هیچ چیز مهمتر از نیمه هادی فیرچایلد در تجربه سیلیکون ولی که امروز می‌شناسیم وجود نداشت.»

دکتر لست در شرکت فیرچایلد مسئول تیمی از محققان بود که تکنیکی بنیادی ساخت و حالا این تکنیک برای تولید چیپ‌های کامپیوتری استفاده می‌شود. این چیپ‌های کامپیوتری مغز دیجیتالی میلیاردها کامپیوتر، تبلت، گوشی هوشمند و ساعت هوشمند هستند.

دیوید سی بروک، متصدی و رئیس مرکز تاریخچه نرم‌افزاری (Software History Center) در موزه تاریخ کامپیوتر در منطقه مانتن ویو کالیفرنیا، می‌گوید: «برای این سیلیکون ولی که امروز میشناسیم، هیچ چیزی مهمتر از Fairchild Semiconductor وجود ندارد. بسیاری از ساز و کارهایی که هنوز هم استفاده می‌شود توسط بنیان گذاران فیرچایلد ارائه شد و جی هم در قلب این موضوع فعالیت داشت.»

جی تیلور لست در ۱۸ اکتبر سال ۱۹۲۹ در شهر باتر پنسیلوانیا متولد شد. پدرش فرانک که یک مهاجر آلمانی بود زمانی که در دبیرستانی در اوهایو به معلمی مشغول بود با سارا، مادر استکاتلندی-ایرلندی جی، آشنا شد. فرانک لست پس از ازدواج حس کرد حقوق معلمی جوابگوی خانواده نیست و درنتیجه به پنسیلوانیا رفت تا در کارخانه فولاد باتلر در نزدیکی پیتسبرگ کار کند.

جی لست پیش از اولین سفرش در ۱۶ سالگی به کرانه غربی در باتلر بزرگ شد. او به موافقت پدر و مادرش و نامه‌ای که از رئیس پلیس منطقه مبنی بر فراری نبودن گرفته بود به سن جوزه کالیفرنیا که یک شهر کوچک و زراعی است رفت. جی قصد داشت از میوه چینی کسب درآمد کند اما پیش از رسیدنش میوه چینی‌ها آغاز شده بود.

او تا شروع دوباره فصل میوه چینی با پولی به اندازه کمی هویچ در روز زندگی می‌کرد. او سال ۲۰۰۴ در مصاحبه‌اش با بنیاد نیای شیمیایی (Chemical Heritage Foundation که حالا موسسه تاریخچه علم نام دارد) گفت هربار با مشکلی جدی در زندگی مواجه می‌شدم به خودم می‌گفتم «من وقتی ۱۶ سال داشتم از این شرایط سخت عبور کردم و این مشکل آنچنان هم بد نیست.»

او خیلی زود با پیشنهاد پدرش به دانشگاه راکستر در نیویورک رفت تا اوپتیک یا فیزیک نور را مطالعه کند. او در تابستان‌های گذشته در پنسیلوانیا در یک آزمایشگاه تحقیقاتی که مشتریانش تولید کنندگان ظرف-شیشه هستند کار می‌کرد.

او پیش از اینکه به کالیفرنیا شمالی بازگردد و به آزمایشگاه شاکلی بپیوندد، برای محقق کردن قولی که در نوجوانی به خودش داده برای دریافت مدرک دکتری به ام‌آی‌تی رفت.

او در سال ۲۰۰۴ گذشته خود را اینگونه یادآورد کرد: «من یک دستیار آزمایشگاه بودم و او با همه همینطور کار می‌کرد، چیزی مثل جمع شدن همه در یک سیمنار و صحبت درمورد کار وجود نداشت.» پس از حدود یک سال، او و همکارانش برای احداث Fairchild Semiconductor از آزمایشگاه جدا شدند.

دکتر شاکلی و دو محقق دیگر با استفاده موادی مثل سیلیکون و گرمانیوم طریقه ساخت ترانزیستور‌هایی را نشان دادند که بعدا برای ذخیره و انتقال اطلاعات به شکل یک سیگنال الکتریکی استفاده شد. سوال اینجا بود که چطور این ترانزیستورها را به هم متصل کرده و یک ماشین بزرگتر بسازیم.

لست و همکارانش بعد از اینکه ترانزیستورها را با استفاده از اجزای شیمیایی به صفحه سیلیکونی متصل کردند، ترانزیستورها را از صفحه جدا کرده و هرکدام را به صورت مجزا با سیم به هم وصل کردند درست مثل دستگاه‌های الکتریکی دیگر. اما این کار بسیرا دشوار، ناکارآمد و پر هزینه بود.

رابرت نویس (Robert Noyce)، یکی از بنیان‌گذاران فیرچایلد، روش جایگزینی را پیشنهاد داد و این روش توسط تیمی که لست بر آن نظارت داشت اجرایی شد. آنها روشی ابداع کردند که ترانزیستورها و سیم‌ها را در یک صفحه سیلیکونی بسازند.

این روش هنوز هم براساس قانون مور، قائده‌ای که توسط گوردون مور بنیان‌گذار فیرچایلد ساخته شد برای ساخت چیپ‌های سیلیکونی استفاده می‌شود؛ ترانزیستورهای امروزی بسیار کوچکتر از نمونه‌های سال ۱۹۶۰ هستند.

با مرگ دکتر لست، دکتر مور تنها بازمانده گروه «هشت خائن» است.

رهبران شرکت فریچیلد هرکدام در آینده شرکت‌های چیپ بزرگی را احداث کردند. از جمله می‌توان به شرکت اینتل که مور آن را هم‌بنیان‌گذاری کرد و Amelco که دکتر لست در بنیان گذاری آن نقش داشت اشاره کرد. بنیانگذاران و کارکنان این شرکت بعدها بزرگترین صندوق‌های سرمایه سلیکون‌ولی را راه‌اندازی کرده و همگی از جمله دکتر لست در شرکت‌های بزرگ در منطقه سرمایه‌گذاری کردند.

یکی از آخرین عکسهای دکتر لست. مجموعه آثار هنری آفریقایی او به موزه فاولر در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس اهدا شد.

لست در سال ۱۹۷۴ از صنعت چیپ سازی بازنشسته شد و بقیه عمر خود را به سرمایه‌گذاری، جمع‌آوری آثار هنری، نویسندگی و کوهنوردی مشغول شد. کلکسیون هنر آفریقایی خود به موزه فلاور در دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس اهدا شد و برچسب‌های جعبه مرکبات او که یادآورد نوجوانی‌اش در کالیفرنیا شمالی است، حالا در کتابخانه هانتینگتون، موزه هنر و باغ گیاه شناسی در سن مارینو در کالیفرنیا نگهداری می‌شود.

دکتر لست در سال ۱۹۵۶ دوره Ph.D. خود را به پایان می‌رساند که از او خواستند به عنوان رئیس آزمایشگاه شیشه باتلر دوباره به پنسیلوانیا برگردد. فرصت جالبی بود. او اینطور تعریف می‌کند که «پیش پدر و مادرم رفتم و به آنها ماجرا را گفتم. مادرم گفت جی تو قابلیت بهتر از اینها را زندگی داری.»

منبع: NYTimes

https://pvst.ir/b8d

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو