اسپیسایکس از دولت آمریکا برای ارائه اینترنت ماهوارهای گوشیها چراغ سبز گرفت
وبسایت خبری تککرانچ میگوید کمیسیون ارتباطات فدرال، رگولاتور مخابرات دولت آمریکا، جواز اجرای طرح اینترنت…
۷ آذر ۱۴۰۳
۱۴ مهر ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۱ شهریور ۱۴۰۱
حفظ ارزش دارایی، دغدغه بسیاری از شهروندانی است که در کشورهایی با تورم بالا زندگی میکنند. در این کشورها از جمله ایران، داراییهایی معمولا بهجای پول نقد برای حفظ ارزش داریی استفاده میشوند که نقدپذیری سریعی دارند و همراه با تورم با یک افزایش قیمت مواجه هستند. از همین روست که طی سالهای گذشته در دورههای مختلف طلا، خودرو یا مسکن هر کدام به نوعی به عنوان ابزار حفظ ارزش دارایی مورد استفاده قرار گرفتند. حال با ورود رمزارزها ابزار دیگری نیز در کنار طلا و خودرو سهام قرار گرفته است و بسیاری سعی میکنند با تبدیل پول نقد خود به بیت کوین یا رمزارزهای مشابه ارزش دارایی خود را حفظ کنند. در این گزارش سعی شده است چرایی استقبال از بیتکوین به عنوان دارایی حفظ ارزش دارایی توضیح داده شود.
ارزشگذاری یک دارایی با مدلسازی جریانهای پولی آینده و مطابقت آن با جریان پولی فعلی انجام میشود. تئوری جریان پولی در اقتصاد کلان، مشخص میکند که بانکها چگونه برای فعالیتهای تولیدی پول تولید میکنند، شرکتها چگونه تولید را مدیریت، کارگران چگونه در تولید و مصرف سهیم و پول حاصل از این فعالیتها چگونه به بانکها باز میگردد. این روش بر اساس جریانهای پولی آینده تعیین میکند که ارزش فعلی یک شرکت چقدر باید برآورد شود. در این روش تمام فرضیات از جمله تقاضا برای محصول، خدمت یا نوآوریهای تکنولوژیکی برای رقابت در بازار باید در نظر گرفته شود.
یکی دیگر از عواملی که باید مورد توجه قرار گیرد سیاست پولی است. در اصل سیاست پولی به اقدامات بانک مرکزی برای تغییر در حجم پول و نقدینگی در راستای تثبیت اوضاع اقتصادی باز میگردد. ارزش یک دارایی با جریان نقدینگی فیات (اسکناس و سکه) یا پولی که خود ارزش ذاتی ندارد و ارزش آن به صورت دستوری از سوی دولتها تعیین میشود، ارتباط مستقیم دارد.
بیتکوین به عنوان یک نوع دارایی، ویژگی منحصربهفردی دارد. برای بیتکوین هیچ جریان پول فیاتی وجود ندارد. به همین دلیل نمیتوان با معیارهای ارزشگذاری که برای شرکتها استفاده میشود، ارزش بیتکوین را مشخص کرد. یک راه بهتر برای بررسی بیتکوین این است که بپرسیم بیتکوین چه مشکلی را حل میکند؟ این سوال معمولا برای ارزیابی محصول استفاده میشود اما برای بررسی یک دارایی اهمیت بیشتری پیدا میکند. در این مورد به دلیل اینکه بیتکوین هم محصول و هم دارایی است میتواند نقطه شروع خوبی برای بررسی واقعگرایانه بیتکوین به ما بدهد. با طرح این سوال علاوهبر اینکه نیازی به وجود جریانهای پولی فیات برای بررسی نداریم بلکه یک چهارچوب نسبی برای ارزیابی بیتکوین نسبت به سایر داراییها پیدا میکنیم.
هنگام بررسی انواع دستهبندی داراییها، این نکته واضح است که هیچکدام نمیتوانند مشکل ذخیره ارزش را حل کنند. آنچه در دنیا میبینیم مردمی هستند که برای حفظ ارزش سرمایهای که به زحمت بدست آوردهاند با سرمایهگذاری به انواع و اقسام روشها در آخر متضرر و قربانی سیستم پولی میشوند. نبود جایی برای سرمایهگذاری باعث بوجود آمدن خلأ در بازار شده است. بیتکوین این مشکل را به روشی غیرمعمول اما کاربردی حل میکند.
طلا همواره تداعی کننده ارزش و پایداری برای بشر و از نظر فنی ابزار ذخیره ارزش است. بیشترین مصرفکنندگان این فلز باارزش دولتها هستند. تا قرن ۱۹ طلا و فلزات گرانبها به عنوان پول و با هدف ذخیره ارزش استفاده میشد و اسکناس، رسیدی در ازای طلای ذخیره شده بود. اما این روال کم کم کمرنگ شد و جای خود را به پول فیات (اسکناس) داد.
طلا به عنوان ابزاری برای ذخیره ارزش مشکلاتی دارد. میزان عرضه طلا مشخص نیست، خرید و فروش طلا دشوار است و کنترل بازار طلا عمدتا توسط مصرفکنندگان عمده آن که همان دولتها هستند انجام میشود و این تمرکز قدرت در کنار دیگر معایب ذاتی طلا این فلز با ارزش را برای ذخیره ارزش کاملا نامناسب میکند.
سقراط میگوید: «آغاز خرد با نامیدن پدیدهها همانگونه که هستند، آغاز میشود.» امروزه با این تعریف میتوان سهام را نمایش دیجیتال یک تجارت و بازار سهام را بازاری برای مقایسه ارزش تجارتها دانست. مصرفکنندگان این بازار چند کلمه بزرگ روی صفحهنمایش دارند. با این دید که اگر یک کسبوکار، رویداد مطلوب و مورد انتظاری را تجربه کند ارزش این کلمات افزایش و در مقابل با رویدادهای نامطلوب و غیرمنتظره، کاهش مییابد.
معاملات بازار سهام پس از اعمال قرنطینه کرونا از سوی دولتها افزایش چشمگیری را تجربه کرده است. با ظهور کارگزاریهای آنلاین و کارمزدهای کم، معاملات سهام بیشاز پیش برای مردم در دسترس قرار گرفته. اما حقیقت این است که سهام در اصل براساس داراییهای نقدی یک کسبوکار پس از کسر مالیات تعریف میشود. با این تعریف میتوان برداشت کرد که شرکتها با دستکاری و تخصیص نادرست جریانهای پولی در آخر سهامداران را دستخالی بگذارند.
تقریبا میتوان گفت که بازار سهام تا زمان بحران مالی ۲۰۰۸ به خوبی برای ذخیره ارزش عمل میکرد. اما از آنجا که بازار سهام حتی نمیتواند با سرعت رشد تورم مطابقت داشته باشد اکنون به یک روش ذخیره ارزش شکست خورده تبدیل شده است.
یک شرکت نه چندان معمولی با ۱۰ میلیارد دلار بدهی، ۳ میلیارد دلار سرمایه بازار و ۱۰۰ میلیون دلار پول نقد را در نظر بگیرید. اکنون فرض کنید سهام آن با ۵۰ سنت براساس دلار معامله می شود. ارزش کل شرکت ۷/۹ میلیارد دلار است. دارندگان سهام ۱۰ میلیارد دلار بدهی دارند، با این وجود این شرکت تنها ۱۰۰ میلیون دلار پول نقد و ارزش کل ۷/۹ میلیارد دلار دارد. مگر اینکه شرکت بتواند با شرایط مطلوب مجدداً تأمین مالی کند، به احتمال زیاد صاحبان سهام به طور کامل بازپرداخت نمیشوند و ارزش سهام حداکثر ۲/۱ میلیارد دلار منفی است.
توانایی یک دارایی در ذخیره ارزش، از یقین حاصل میشود. انتشار سهام عادی به هیچوجه محدودیت عرضه ندارد. سهام یک ادعای باقیمانده است که میتواند به طور نامحدود تقسیم شود. هزینه نهایی انتشار سهام نزدیک به صفر و عرضه محدودیتی ندارد. همه سهامداران به تیمهای مدیریتی که اطلاعات کمی نسبت به آنها دارند تکیه میکنند، بدون اینکه بدانند مشوقهای این تیمهای مدیریتی چقدر متفاوت است. اگر مدیر مالی احساس کند قیمت سهام شرکتش بیش از حد ارزش دارد یا با انتشار سهام جدید درآمد کسب میکند یا از آن سهام برای خرید داراییهایی که شرکت ممکن است به آن نیاز داشته باشد یا حتی داراییهای بلااستفاده برای بالا بردن هزینهها، استفاده خواهد کرد. تنها یقینی که سهامداران دارند این است که رفاه آنها آخرین الویت و قوانین بازی همچنان در حال تغییر است.
در این بین مردم همچنان برای حفظ ارزش سرمایه خود که در ازای کار پرزحمت بدست آوردهاند تلاش میکنند.
برای کسی که دنبال روشی برای حفظ ارزش پول خود است ایستگاه بعدی املاک و مستغلات خواهد بود.
املاک و مستغلات به ویژه مسکونی هرگز به عنوان دارایی برای ذخیره ارزش در نظر گرفته نشدهاست. از جمله مسائلی که املاک و مستغلات را از ذخیره بلند مدت ارزش بازمیدارد، اتکای آن به سیاستهای پولی است.
تغییرات جمعیتی دیگر مشکلی است که باعث میشود املاک و مستغلات ابزار ذخیره ارزش نباشد. تغییرات قیمت املاک و مستغلات باید بگونهای باشد که نسل جوان جامعه که ثروت چندانی ندارند، بتوانند این خانهها را خریداری کنند.
همچنین یکی دیگر از مشکلات املاک و مستغلات زمانبر بودن فرآیند انتقال و نیازمندی این فرایند به چندین واسطه است.
میزان عرضه بیتکوین مشخص است. تنها ۲۱ میلیون واحد بیتکوین میتواند وجود داشته باشد. خرید و فروش آن راحت و غیرمتمرکز است.
در تلاش برای ارزشگذاری بیتکوین میتوان دید، مشکلاتی که طلا با آن روبهرو است را حل میکند. به این ترتیب میتوان ارزش بازار بیتکوین را حداقل ۱۰ تریلیون دلار معادل ارزش بازار طلا در نظر گرفت.
اما از آنجا که طلا نسب به بازار سهام روش ذخیره ارزش ناموفقی است، ارزش بازار بیتکوین را میتوان معادل ارزش بازار سهام که بسته به منابع مختلف چیزی در حدود ۱۳۰ تا ۳۰۰ تریلیون دلار است، در نظر گرفت. بنابراین ارزش ۱۳۰ تریلیون دلار برآوردی ایمن و محافظه کارانه برای چارچوب ارزش گذاری بیتکوین است. که بر اساس ارزش دلار آمریکا، قیمت هر سکه نسبت این ارزش بازار ۱۳۰ تریلیون دلاری تقریباً ۶/۵ میلیون دلار برای هر سکه تعیین میشود.
بیتکوین مشکل ذخیره ارزش را برطرف میکند. توانایی ذخیره ارزش بدون نیاز به دست و پنجه نرم کردن با خطر مدیریتی، هنگام خرید یک بیتکوین، دارنده این اطمینان را دارد که یک بیست و یک میلیونیم از یک شبکه پولی را برای آینده نامحدود در اختیار دارد. سطحی از قطعیت که هرگز در هیچ سهم قابل تکرار نیست.
بزرگترین نگرانی مردم برای برای سرمایهگذاری در بیتکوین، خطر هک شدن و کلاهبرداری است. بیتکوین این ریسک را همانند هر نوع دارایی دیجیتال دیگری دارد. اغلب جرایم در حوزه رمزارزها شامل کلاهبردارانی است که درخواست پرداخت با رمزارز یا ارسال پیشنهادات برای کمک به شما در کسب درآمد یا افزایش دارایی شما را دارند. یکی از نشانه های مطمئن کلاهبرداری کسی است که می گوید باید با ارز رمزنگاری شده پول پرداخت کنید. همچنین باید از هرگونه پیشنهاد ناخواسته مربوط به رمزنگاری اجتناب کنید. تحقیقات خود را انجام داده و سکههای خود را با استفاده از صرافی رمزارز معتبر خریداری کنید.
از دیگر نگرانیها برای بیتکوین افزایش و کاهش ناگهانی قیمت است.
گروه کوچکی از سرمایه گذاران که حجم نقدینگی بالایی دارند، ممکن است پول زیادی را در جهت رشد قیمت وارد کرده و به طور کاذب قیمت را افزایش دهند در حالی که سرمایهگذاران خرد را نیز متقاعد به سرمایهگذاری کنند. سپس سرمایهگذاران اصلی قبل از سقوط مجدد قیمت، بیتکوینهای خود را برای کسب سود میفروشند. البته این مشکل در سرمایهگذاریهای سنتی هم وجود دارد.
بیتکوین باوجود اینکه یک فناوری انقلابی است، در عمر ۱۲ ساله خود با این همه مزیت نسبت به روشهای سنتی سرمایهگذاری، توسعه، فراگیری و رشدی که پیدا کرده هنوز بطور کامل مشکلات سرمایهگزاری را حل نکرده. بخشی زیادی از مشکلات با اگاهی کاربران و بخشی با توسعه این فناوری برطرف میشود. همانند اینترنت، بیتکوین نحوه تعامل و تجارت افراد در سراسر جهان را تغییر خواهد داد.
منبع: bitcoinmagazine