skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پیوست جهان

آلن پی وب

رابرت ساتن

هایاگریوا رائو

درس نوآوری از پیکسار: گفت‌وگو با برد برد (Brad Bird)، کارگردان برنده اسکار

باور به ناممکن

آلن پی وب
رابرت ساتن
هایاگریوا رائو

۲۵ شهریور ۱۳۹۴

زمان مطالعه : ۱۵ دقیقه

شماره ۱۳

تاریخ به‌روزرسانی: ۷ آبان ۱۳۹۸

اگر نوآوران موفق در این سال‌ها یک مساله را ثابت کرده باشند، این است که ایده‌های عالی از مکان‌های غیرعادی نشات می‌گیرند. چه کسی پیش‌بینی می‌کرد مکانیک‌های دوچرخه، هواپیما بسازند یا وزارت دفاع آمریکا منبع ظهور پلتفرم ارتباطی مانند اینترنت باشد؟مدیران اجرایی عالی که به دنبال ایده‌هایی برای نوآور کردن شرکت خود می‌گردند نیز از منابع عجیبی الهام می‌گیرند. نمونه اول: برد برد، کارگردان برنده دو جایزه اسکار در پیکسار. روش برد در توسعه نوآوری، درس‌های مهمی برای تمامی مدیران امیدوار به توسعه ابتکار در سازمان‌ها و تیم‌هایشان دارد. برد در سال 2000 به پیکسار پیوست؛ زمانی که این شرکت با انتشار اولین فیلم بلند انیمیشنی کاملا کامپیوتری- داستان اسباب‌بازی- در اوج قرار داشت. فیلم‌های بعدی - زندگی حشره و داستان اسباب‌بازی2- نیز موفق بودند. مدیران اجرایی این شرکت یعنی استیو جابز، اد کاتمول و جان لستر از برد که روی غول آهنی و سیمپسون‌ها کار کرده بود، خواستند به این شرکت بپیوندد و همه چیز را تغییر دهد. این عضو قدیمی والت دیزنی، وارنر برادرز و فاکس توانست جایزه اسکار را برای دو فیلم بلند خود- شگفت‌انگیزان و راتاتویی- ببرد.10 روز پیش از اینکه راتاتویی جایزه اسکار را از آن خود کند، در مجتمع پیکسار که اکنون زیرمجموعه دیزنی است، با برد دیدار کردیم. او درباره اهمیت هدایت تیم کاری‌اش به سمت کارهای دشوار، ترغیب تغییر و ایجاد اخلاقیات صحبت کرد. وی همچنین ارزش «گوسفند سیاه» - اعضای متهوری که ایده‌های نامعمول دارند- را برایمان توضیح داد. هرچند شبیه‌سازی خلاقیت انیمیشن‌سازان در حوزه‌های برنامه‌نویسی، ایده‌های تولیدی یا پیشرفت‌های فناوری بسیار دشوار به نظر می‌رسد اما داستان‌های برد، خلاقیت هر مدیر نوآور در هر صنعتی را به کار می‌اندازد.

چه چیزی شما را جذب پیکسار کرد؟ یک مورد عجیب در مورد این شرکت آن بود که آنها نگران معمولی شدن بودند. وقتی به اینجا آمدم، سه فیلم داستان اسباب‌بازی، زندگی حشره، داستان اسباب‌بازی۲ را ساخته بودند که همگی کارهای موفقی بودند. من به تازگی فیلمی به نام غول آهنی را تمام کرده بودم که به لحاظ مالی شکست خورده بود. استیو جابز، اد کتمول و جان لستر در واقع به من گفتند:«تنها چیزی که ما از آن می‌ترسیم معمولی شدن است – احساس اینکه همه کارها درست است. می‌خواهیم همه چیز را تغییر بدهی. اگر احساس کنیم اشتباه می‌کنی نظرمان را مطرح خواهیم کرد اما اگر بتوانی ما را قانع کنی، روش‌مان را تغییر خواهیم داد.» وقتی شرکتی که جز موفقیت چیزی نداشته به کسی که تازه از شکست برگشته می‌گوید بیا و همه چیز را تغییر بده، مسلما تامل نخواهید کرد. اولین پروژه‌تان در پیکسار – شگفت‌انگیزان – چطور همه چیز را تغییر داد؟ شگفت‌انگیزان کل کارهای دشوار در انیمیشن کامپیوتری را در خود داشت. کاراکترهای انسانی، مو، آب، آتش و کلی نماهای مختلف. اعضای نوآور از ایده این فیلم هیجان‌زده بودند اما وقتی نمای داستانی را به صورت دقیق برایشان نمایش دادم، تیم‌های فنی رنگ از رخسارشان پرید. نگاهی کردند و گفتند:«این کار ۱۰ سال طول می‌کشد و ۵۰۰ میلیون دلار هزینه دارد. چطور می‌خواهید چنین کاری انجام دهید؟» من هم گفتم:«گوسفند سیاه را به من بدهید. من هنرمندانی می‌خواهم که ناامید هستند. کسانی می‌خواهم که روشی متفاوت دارند و کسی به حرف‌شان گوش نمی‌دهد. باید تمامی کسانی را که در آستانه اخراجند، بیاورید.» بسیاری از آنها کسانی بودند که مسائل را به گونه‌ای دیگر می‌دیدند اما فرصت به آنها داده نشده بود، چون کارها به روش معمول پیش می‌رفت. به گوسفند سیاه فرصت دادیم نظریات خود را ثابت کنند و روش انجام برخی امور را تغییر...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۳ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۳ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/1im

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو