اخیراً میزبان یکی از اتاقهای کلابهاوس بودم و از مردم درخواست کردم تا درباره مفید بودن و بهرهوری حرف بزنند. این موضوع کتاب جدیدم است و میخواستم درباره آن با مخاطبان گفتوگو کنم. گفتم که مفید بودن راهی برای مقابله با حواسپرتی و استرس مزمن است. قصد داشتم توضیح دهم که نوشتن 15 هزار مقاله در طول 20 سال چه مزهای دارد. مردم را چپ و راست به اپلیکیشن دعوت کردم. چند ماه قبل کلابهاوس را آزمایش میکردم و درباره آن مینوشتم؛ همین کار باعث شد دهها و گاهی صدها نفر وارد بحث شوند. این روزها اکثر مردم گزینه دریافت پیامها را خاموش کردهاند یا آنها را نادیده میگیرند و به اتاقهای دیگر میپیوندند. و تعداد افراد مثل سابق زیاد نیست. همچنین متوجه شدم چند کاربری که همیشه میتوانستم رویشان حساب باز کنم دیگر عضو کلابهاوس نیستند. وقتی اپلیکیشنی با این سرعت به محبوبیت میرسد و همه درباره اینکه حضور در میزگرد تعاملی از طریق گفتوگوی صوتی جالب است حرف میزنند، دم را باید غنیمت شمرد. من از گفتوگوی دوستانه با اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی و مصاحبه با نویسندگان کتابها لذت میبردم. من هم مثل بسیاری از شما از کلابهاوس دور شدم و یکی از دلایل آن باز شدن درهای دنیا بود. وقتی میتوانم با فردی واقعی و زنده که در دنیای واقعی میشناسمش و یک سال است ندیدهامش ملاقات کنم، چرا باید با غریبهها در یک اپلیکیشن گپ بزنم؟ مهمتر از آن، کلابهاوس در چند ماه اخیر واقعاً هیچ کار جدید و متفاوتی انجام نداده است. همچنان نمیتوانید گفتوگو را ضبط کنید. انتشار نسخه اندروید این اپلیکیشن تنها نوآوری اخیر بوده است. اگر افراد زیادی را به کلابهاوس دعوت کنید، سیستم دعوت، شما را تنبیه خواهد کرد. در نتیجه، بیآنکه کاری از دستتان بربیاید با یک یا دو نفر گوشهای مینشینید تا اتفاقی بیفتد. کلابهاوس قربانی رشد خودش است. وقتی...