سالهاست که شرکت خدمات انفورماتیک و مدل درآمد منحصر به فرد آن به صورت یک مساله چالشی در صنعت بانکی و پرداخت مطرح است. پس از به وجود آمدن شتاب و افزایش درآمدهای شتاب این شرکت فاصله شرکت خدمات از بانکها به خصوص بانکهای ملی و صادرات بیشتر شد و سبد درآمدهای این شرکت نیز نشان میدهد بیش از 85 درصد درآمدهای این شرکت از درآمدهای شتاب و شاپرک به عنوان زیرساختهای حاکمیتی است. پیشنهادهای زیادی برای اصلاح مدل درآمدی و ساختاردهی مجدد این شرکت مطرح شده که یکی از آنها تجزیه این شرکت به دو شرکت است. اینکه یکی از این شرکتها حاکمیتی باشد و پروژههای بانک مرکزی را پیش ببرد و دیگری پروژههای بانکی و پرداختی را انجام دهد و با بقیه شرکتهای صنعت رقابت کند. خارج از اینکه این راهحل، راهحل درستی باشد یا نه، در ابتدا بهتر است پیچیدگیهای موجود در رابطه با شرکت خدمات انفورماتیک را از جنبههای مختلف بررسی کنیم و نخست ببینیم وضعیت موجود و ادامه آن چه مشکلات و معضلاتی را در صنعت بانکی و پرداخت و کلان اقتصاد کشور پدید آورده است. همچنین در نظر داشته باشیم که این جداسازی میتواند به بدی جداسازی شرکتهای پرداخت از بانکها صورت گیرد که با ایجاد شاپرک نه تنها مشکلات قبلی حل نشد بلکه معضلات جدیدی نیز به وجود آمد. مواردی مانند گرانفروشی، بورسی بودن، به هم زدن تعادل در بازار رقابتی، ضعف شرکت خدمات در فضای رقابتی و پایین آمدن کیفیت خدمات این شرکت و تمرکز بیش از حد زیرساختهای آن از مواردی است که لازم است در نظر گرفته شود. گران فروشی شرکت های حاکمیتی: وقتی خدمتی گران ارائه شود هزینه آن در کل به نفع کشور نیست. اگر این هزینه توسط دولت داده شود، با توجه به کسر بودجه دولت تبدیل به تورم میشود. اگر از طرف بانکها پرداخت شود، تبدیل...