متن کدام یک از بیلبوردهای تبلیغاتی در ذهن شما مانده است؟

امروزه استفاده از تبلیغات محیطی یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های بازاریابی در کسب‌وکارها است. ویژگی‌های مناسب این نوع تبلیغات باعث شده تا اولین و سریع‌ترین انتخاب مدیران برای معرفی محصول و خدماتشان باشد. پس هر شرکتی  که بتواند شناخت بهتری از انواع تبلیغات محیطی و همچنین خلاقیت بیشتری در اجرا و ارائه این تبلیغات به مشتریان داشته باشد،‌گامی بلند در راستای ایجاد شناخت، و افزایش محبوبیت در میان مشتریان خود برداشته است. در ادامه به بررسی چند نمونه از تبلیغات محیطی ایرانی می‌پردازیم:

دیجی‌کالا؛ رکورددار تبلیغات محیطی ایران

دیجی‌کالا بزرگترین فروشگاه آنلاین ایران کمپین اخیر خود را در دی ماه ۹۹  با حضور بهترین و مرغوب‌ترین محصولات ایرانی در راستای معرفی و حمایت از این برند‌ها برگزار کرد. گستردگی این تبلیغات در سراسر شهر از بیلبوردها گرفته تا مترو و غیره نشان از برنامه‌ریزی دقیق در خصوص این کمپین دارد.

ترکیب رنگ،‌شعار تبلیغات متناسب،‌ کیفیت تصاویر و غیره از نکات جذاب در بیلبورد‌های دیجی‌کالا است.این شرکت توانسته با همکاری بیش از ۲۴ برند ایرانی و استفاده‌ بیش از ۱۶۰ بیلبورد، استرابورد، CLB  و عرشه پل به صورت ثابت، رکوردی متفاوت و جدیدی در این بخش ایجاد کند.

 بایا؛‌ «سلام،‌ من سیامک انصاری هستم»

بایا پرسر و صداترین پلتفرم معرفی کالا و خدمات است که توانسته با هزینه‌های بالایی که در تبلیغات تلویزیونیی انجام دهد، خود را به جامعه چندصد میلیونی معرفی کند. استفاده از چهره‌ها و صداهای معروف مانند آقایان « سیامک انصاری» و « بهنام تشکر» بر جذابیت این تبلیغات افزوده بود؛ اما قطعا شما هم از تکرار این تبلیغ گاهی خسته شده‌اید و سریع شبکه را عوض ‌کرده‌اید.

با همه این اوصاف این تبلیغات گسترده زمینه‌ساز معرفی این برند جدید شد، تا جایی که شوخی‌های صورت گرفته با این تبلیغ در شبکه‌های مجازی وایرال شد و این دقیقا همان چیزی است که یک برند نوظهور نیاز دارد و آن ایجاد توجه است. فارغ از تمامی موضوعاتی که در مورد تبلیغات بایا گفته می‌شود،‌ اکثر افراد جامعه با نام این برند آشنا هستند و این گامی بزرگ برای شروع مقتدرانه یک برند است.

اسنپ؛ در تلاش برای ایجاد حس تمایز در ذهن مخاطب

کمپین «اسنپ جوابه» در راستای معرفی هر چه‌ بیشتر سوپراپ اسنپ طراحی شده بود. با توجه به اینکه دیگر اسنپ صرفا یک اپلیکشین ارائه دهنده خدمات تاکسی اینترنتی نیست،‌ این نیاز حس می‌شود که با تغییر شعار تبلیغاتی خود در راستای معرفی تنوع محصول و سرویس‌های خود به کاربران اقدام کند و این دقیقا کاری بود که در کمپن « اسنپ جوابه» به خوبی انجام داده شد. این کمپین که به صورت گسترده در سرتاسر ایران برگزار شد؛ باعث بهبود ارتباط مشتریان با خدمات مختلف اسنپ شد.

کمپین ۳۶۰ درجه اسنپ به کمک تبلیغات محیطی و آنلاین قصد دارد در ذهن مخاطبان خود حس تمایز را ایجاد کند. از این رو باید منتظر بمانیم تا ببینیم تیم تبلیغات گروه اسنپ در این مسیر تا چه میزان به موفقیت دست پیدا خواهند کرد.

کالاتیک؛ به دنبال بخش‌های دنج بازار

در بازار به شدت رقابتی این روز‌های فروشگاهای اینترنتی و حضور بزرگان و مراجعی مانند دیجی‌کالا و غیره بهترین گزینه برای ورود، هدف قرار دادن بخش‌ دنج بازار است. کالاتیک این فروشگاه آنلاین با قرار دادن تمرکز خود در حوزه فروش گوشی‌های تلفن همراه، ‌تبلت‌ها،‌گجت‌ها،‌ لوازم جانبی و غیره به صورت تخصصی توانسته دیدگاه‌های مثبتی از کاربران به خود جذب کند. مناسب بودن قیمت‌ها و خدمات پس از فروش  مطلوب این فروشگاه توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند.

کالاتیک با استفاده از رسانه‌های آنلاین و آفلاین و همچنین تبلیغات محیطی که با طراحی جذاب،‌شعاری به یاد ماندنی و حضور روی بیلبوردهای سطح شهر،‌ قصد در معرفی خود به عنوان عضوی جدید در این بازار دارد.

فیلیمو؛ بی احتیاطی یا زیرکی؟!

فیلیمو اولین سینمای خانگی آنلاین کشور است و به کاربران این امکان را می‌دهد تا به سادگی از میان متنوع‌ترین سرویس‌ها، اثر مورد علاقه ‌خود را انتخاب کنند و آنها در هر زمان و مکان بتواند روی تلفن همراه، تبلت، رایانه‌ی شخصی یا تلویزیون هوشمند خود تماشا کنند.

فیلیمو نیز مانند یک فروشگاه اینترنتی نیاز داشت که مخاطبان خود را با چند کلیک ساده به دنیایی از فیلم و سریال‌های ایرانی و خارجی هدایت کند. از این رو با حضور در فضاهایی مانند تبلیغات محیطی،‌دیجیتال و ویدئومارکتینگ سعی در ارائه اطلاعات به مخاطبین خود است.

در کمپین‌های گذشته فیلیمو که به صورت ویروسی،‌سمپلینگ و محیطی بوده،‌ به نظر میرسد اقبال بهتری در مورد تبلیغات محیطی داشته‌اند، ‌همانطور که در بیشتر اتوبان‌ها تبلیغات فیلیمو را با ‌ترکیبی از رنگ‌های جذاب،‌ چهره‌شاخص بازیگران،‌ جهت معرفی جدیدترین سریال‌ها، فیلم‌ها وغیره بارها مشاهده کرده‌ایم. یکی از کارهای هوشمندانه تبلیغات محیطی فیلیمو باندلینگ با دیگر برند‌ها درتبلیغات است، که علاوه بر معرفی محصولات به نظر می‌رسد در هزینه‌های تبلیغاتی خود حسابی صرفه‌جویی می‌کنند.

اما در آخرین تبلیغات محیطی خود که کاملا اذهان عمومی را به واکنش واداشت، ‌شاهد این موضوع هستیم که افرادی تابلوهای تبلیغاتی را بر پشت خود قرار داده و در سطح شهر تردد می‌کنند. استفاده از این مدل تبلیغات که به نام تبلیغات پارتیزانی یا گوریلا مارکتینگ (Guerrilla marketing)  مشهور است در تمامی دنیا امری رایج  است و ما برندهای بزرگی مانند فولوکس واگن،‌ نایک و غیره را می‌بینیم که از این نوع تبلیغات استفاده می‌کنند، ‌حتی فیلیمو در بدو حضور و جهت معرفی خود از این گونه تبلیغات استفاده کرده‌؛ اما ایده جدید فیلیمو در این تبلیغ به نظر می‌رسد که به اندازه کافی پخته نیست و ممکن است نتایج جبران ناپذیری برای این برند به همراه داشته باشد.

علی‌بابا؛ توانمند در داستان سرایی

علی‌بابا یکی از بهترین استراتژی‌های تبلیغاتی را برای خود در نظر گرفته است. به عنوان نکته اول می‌توان به فازبندی این کمپین اشاره کرد که علاوه بر همراه کردن مخاطبین پیامی واحد را منتقل می‌کند. این شرکت در فاز اول کمپین خود تمرکز در راستای شخصیت‌دهی به کاراکتر علی بابا داشت.

در ادامه و در فاز دوم تمرکز خود را روی معرفی محصولات شامل بلیط هواپیما، قطار و اتوبوس که متناسب با محل حضور مخاطبان دسته‌بندی شده است. به عنوان مثال بیلبورد‌هایی که تبلیغات هتل را دارند را در نزدیکی فرودگاه می‌بینیم یا برای مخاطبان در تبلیغات شهری، محصولات اصلی خود شامل، بلیط هواپیما، قطار و اتوبوس را معرفی می‌کند.

در ادامه رنگ‌بندی اختصاصی و کاراکتر نوستالژیکی که معرف برند علی‌بابا است، توانسته در کمپین اخیر خود، باعث اضافه شدن روزانه بیش از ٣ هزار مشتری جدید به علی‌بابا شود و این همان هدف‌گذاری و پیاده‌سازی مناسب تبلیغات محیطی است.

بیمیتو؛ تغییر روش در نوع تبلیغات

بیمیتو به عنوان یک وب‌سایت و اپلیکیشن مقایسه، خرید و مدیریت آنلاین بیمه کار خود را شروع کرد و با ارائه خدماتی مانند قیمت، میزان پوشش بیمه و سطح کیفیت خدمات شرکت‌های مختلف بیمه وغیره توانست به عنوان یک برند موفق در این زمینه خود را به مخاطبان معرفی کند؛ اما طولی نکشید که با تغییر در نوع تبلیغات و استفاده از جملات با ساختاری متفاوت و منتشرکردن ویدئوهای ساخته شده توسط اینفلوئنسرها که سراسر توهین  و استفاده از الفاظی که باعث دلزدگی مخاطبین در این موضوع می‌شد، ‌نام خود را سر زبان‌ها انداخت و در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد. بیمیتو همزمان  با این اتفاقات بیلبوردهای تبلیغاتی خود را با همان مضمون نیز در سرتاسر شهر منتشر کرد و این فاجعه تبلیغاتی را دو چندان در معرض دید مخاطبان قرار داد. کاری که ممکن است به ظاهر باعث شناخته شدن و دیده شدن برند بیمیتو بوده باشد؛ اما تاثیر منفی خود را در ذهن مخاطبان بر جای گذاشت.

حالا، بیمیتو مجدد دست به تبلیغات محیطی زده است؛ اما اینبار به شکلی کاملا متفاوت و ساده. دیگر خبری از آن جملات دوپهلو، شوخی‌های جنسی وغیره وجود ندارد و صرفا در تلاش است با همان کاراکتر جذاب خود و دو خط متن ساده خدمات ویژه خود را معرفی کند. باید منتظر ماند که آیا بیمیتو مجدد به همان تبلیغات جنجالی خود باز خواهد گشت یا دیگر خبری از آن نوع تبلیغات نخواهد بود.

کلام آخر:

هرچند به دلیل محدویدت‌های موجود،‌امکان پیاده‌سازی بسیاری از ایده‌ها وجود ندارد،‌ با این حال شاهد نمونه‌های موفق داخلی نیز هستیم که توانسته‌اند با وجود مشکلات فراوان همچنان بهترین بیلبورد‌ها را طراحی و اجرا کنند و از پتانسیل این ابزار مهم دنیای بازاریابی نهایت استفاده را ببرند.