تپسی زمینه کاری: سامانه هوشمند درخواست خودرو و پیک نیروی انسانی: بیش از ۱۰۰۰ نفر سال تاسیس: ۱۳۹۵ تپسی به عنوان یکی از بازیگران اصلی حوزه حمل و نقل هوشمند مدتی است که تمایل خود را برای ورود به بازار بورس اعلام کرده است. در حقیقت تغییرات مدیریتی ماههای گذشته و حتی جابهجایی مکانی شرکت تپسی هم خبر از همسو شدن اهداف این شرکت برای ورود به بازار سرمایه میدهد. به نظر میرسد ورود تاکسیهای آنلاین به بازار سرمایه که در مقایسه با دیگر کسب و کارهای اینترنتی شرایط موفقیتآمیزتری را تجربه میکنند چشمانداز خوبی را همزمان برای بورس و این صنعت به ارمغان آورد. در واقع تاکسیهای اینترنتی یکی از تاثیرگذارترین اتفاقاتی بودند که با تسهیل حمل و نقل شهری و ایجاد اشتغال توانستند در رشد صنعت حمل و نقل آنلاین ایران نقش مهمی ایفا کنند. حالا تاکسیهای اینترنتی به عنوان یکی از ضروریترین اپلیکیشنها برای برطرف کردن نیازهای روزمره در گوشیهای هوشمند به خوبی جا خوش کردهاند و دروازه ورود به بازارهای موازی بسیاری مانند خردهفروشی و سفارش غذای آنلاین به شمار میآیند. [caption id="attachment_93860" align="aligncenter" width="907"] میلاد منشیپور: ورود به بازارهای سرمایه گذاری باید با نگاهی منطقی و بلند مدت باشد.[/caption] مبدأ سعادتآباد، مقصد بورس همه ماجرا از یک ساختمان شیک در سعادتآباد آغاز شد. ساختمانی بزرگ که باید ظرفیت هدفهای بزرگ را هم داشته باشد. حدوداً یک ماهی از جابهجایی تپسی به سعادتآباد میگذرد. هنوز فضا بوی اسبابکشی و تازگی میدهد. گویا اینجا قرار است مبداء اتفاقات جدیدی برای تپسی باشد، اولین تاکسی اینترنتی ایران که میخواهد طعم بورس را بچشد. اگر پیگیر احوالات تپسی از شبانههای پیوست باشید، میدانید که در تیرماه ۹۹ بود که «میلاد منشیپور» مدیرعامل تپسی خبر از اتفاقات جدیدی داد. در واقع تپسی با نقل مکان به فضایی بزرگتر و با در سر داشتن اهدافی بزرگ، یک پیشرفت اساسی یا...
همیشه نوشتهام آدم خاطرهبازی نیستم. نوستالژیک بودن برای روزنامهنگار مثل این است که سمشناس باشی و هر بار با ساختن یا شناختن یک زهر کمی هم خودت از آن بچشی! کولهبار روزمرگی میتواند از بار روزها و سالهایی که به نوشته تبدیل کردهای چنان سنگین شود که کمرت را بشکند. این روزها این بار را فقط میتوان بر دوش سایت ماهنامه انداخت؛ جایی که خیلی زیبا و خوش آب و رنگ چنان نسخه سپیدکاریشده و مدرنی از نوشتههای قدیمیات نشان میدهد که خودت هم میمانی این نوشته تر و تمیز کار چه کسی بوده.
سعید امامی مثل همه سالهایی که میشناسمش با کت و شلوار و کراوات خوشتیپ و عطرزده وارد آسانسور ماهنامه پیوست میشود. دیدن تحریریه خالی که به دلیل دورکاری تحمیلی کرونا تعطیل است غمانگیز است، اما با دیدن همان خوشمشربی و وقتشناسی که در کمیسیون نرمافزارهای پیشرفته سازمانی مشخصهاش است ناخواسته زیر ماسک لبخند میزند. میدانم هنوز هم وقتی جایی میداند به ظاهرش گیر میدهند خیلی بیسروصدا غایب میشود. اینکه نوه حاج میرزا آقاامامی چهره جاودانی مینیاتور اصفهان و روحانی هنرمند جلدهای سوخت حالا یک کراواتی است که احتمالاً مشهورترین چهره ERP کشور به حساب میآید خودش به خودی خود برای اثبات گذر تاریخی کافی است. سعید امامی آن روز در مقابل دوربین و پشت فنجانهای قهوه، چهره حتی متفاوتتری از خود نشان داد که بیانگر آن بود که با چه صعود و سقوطی یکی از اولین سری فارغالتحصیلان مدرسه عالی کامپیوتر ایران توانست جزو موسسان شرکت تاریخی پارس سیستم باشد. در روایت این سرگذشت شخصی با ما همراه باشید.
0 نظر