مشکل فنی بانکی موجب تاخیر در تسویه پرداختیارها شد
براساس اطلاعیه پرداختیارهای زرینپال، وندار و جیبیت، تسویه پرداختیاری امروز، یکم آذر ۱۴۰۳، با تاخیر…
۱ آذر ۱۴۰۳
۲۹ مهر ۱۳۹۹
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
اگر چیزی تنها یک «ابزار» باشد، منتظر دستور شما خواهد ماند و اقدامی نخواهد کرد؛ اما اگر فقط «ابزار» نباشد، چیزهایی را تغییر میدهد و آن وقت از شما امتیاز میخواهد. این نکته کلیدیترین موضوعی است که درباره شبکههای اجتماعی، پلتفرمهای دیجیتالی و غولهای فناوری اطلاعات دنیا گفته میشود.
تلاش پلتفرمهای شبکههای اجتماعی برای ورود به عرصههای دیگر، یکی از موضوعاتی است که در مستند تازه نتفلیکس به نام «دوراهی اجتماعی» به آن اشاره شده است.
حالا که شرکتهای بزرگ فناوری به بخش بانکداری روی آوردهاند آیا علاوه بر سلامت ذهنی که تحت تاثیر شبکههای اجتماعی است باید نگران سلامت مالی نیز باشیم؟
شرکتهای بزرگ فناوری به تازگی اولین گامها را در حوزه پرداخت برداشتهاند: خدماتی همچون گوگلپی، آمازونپی، فیسبوکپی و اپلپی. احتمالا شما هم با این اپلیکیشنها آشنایی دارید و شاید حداقل از یکی از آنها استفاده کرده باشید؛ اما این تازه شروع داستان است. به لطف بانکداری باز، مقررات PSD2 (مقررات اروپا برای تنظیم پرداختها) و ورود APIها (برنامههای واسطه میان چند پلتفرم)، شرکتهایی همچون فیسبوک، آمازون و گوگل تمایل خود را برای نفوذ بیشتر در حوزه بانکداری اعلام کردهاند و شاید حتی تمایل دارند به رابطه کاربری اصلی در این حوزه تبدیل شوند.
این کارزار در حال پیشروی است. ابتدای امسال [میلادی] شرکت فیسبوک یک خدمت پرداخت دیجیتالی را در واتسآپ برای ۱۲۰ میلیون کاربر برزیلی راهاندازی کرد. گوگل نیز در تابستان امسال اعلام کرد قصد دارد به اولین واسط کاربران با بانکداری دیجیتالی در آمریکا تبدیل شود.
شرکتهای بزرگ فناوری معتقدند درک بالای آنها از طراحی دیجیتالی برای مشتریان و اقداماتی که برپایه دادههای بدست آمده از کاربران انجام میدهند باعث برتری آنها خواهد شد؛ به ویژه در دورانی که به دلیل همهگیری کرونا، بانکداری موبایلی جذابیت بیشتری پیدا کرده است.
ممکن است این ادعا درست باشد اما آیا چیز خوبی است؟
بهتر است مشتریان ابتدا کمی در مورد انگیزه شرکتهای بزرگ فناوری تامل کنند. در پشت پرده این خدمات دیجیتالی، یک مدل تجاری نهفته است که میخواهد زمانی که شما صرف فضای دیجیتالی میکنید را افزایش دهد و با جمعآوری اطلاعات، آنچه میخواهد را به شما بفروشد.
هدف نهایی این شرکتها از ورود به خدمات مالی، نفوذ بیشتر به زندگی مشتریان است. از این طریق این شرکتها از آنچه میخرید مطلع خواهند شد و این اطلاعات به آنچه از عادتهای شما در شبکههای اجتماعی میدانند اضافه خواهد شد. این حجم از اطلاعات بسیار ارزشمند سپس به بازاریابانی فروخته خواهد شد که رفتار مشتری را دنبال میکنند و با تغییر آن شما را به خرید دوباره مجاب میکنند.
دادههای مالی برای شرکتهای بزرگ، ابزاری برای رسیدن به هدف محسوب میشود؛ البته این موضوع به طور کامل از چشم مسئولان پوشیده نمانده است. دولتها و قانونگذاران متعددی در جهان از نگرانی خود درمورد پتانسیل- و حتی سو استفاده- شرکتهای بزرگ فناوری از کسب جایگاه در بخش بانکداری، سخن گفتهاند. برای مثال فیسبوک در سال ۲۰۱۹ از قصد خود برای صدور لیبرا- ارز دیجیتالی براساس بلاکچین- برای میلیاردها کاربر فیسبوک خبر دارد. چند ماه بعد، قانونگذاران از نگرانی درباره حریم خصوصی، کنترل فیسبوک برروی ارز و پولشویی سخن گفتند و هفته پیش شاهد بودیم که رهبران G7 علنا به دلیل نبود قوانین کافی با صدور لیبرا مخالفت کردند.
البته نمیتوان انکار کرد که بانکها نیز مشکلاتی را در حوزه اعتبار و اطمینان نشان دادهاند و سابقه خوبی در زمینه نوآوری ندارند؛
اما مدلهای تجاری بانکهای سنتی با شرکتهای بزرگ فناوری، بسیار متفاوت است. این نهادهای بسیار قانونمند، دادههای مالی مشتریان را به شکلی کاملا متفاوت اداره میکنند و محافظت از اطلاعات مشتریان و در نهایت افزایش سلامت مالی یکی از اهداف اصلی آنها محسوب میشود که البته از محرک تجاری آنها نیز منشا میگیرد. در نتیجه تغییر جریان مالی- هم برای بانکها و هم مشتریان- اهمیت بسیار بالایی دارد.
شکی نیست که بانکها باید نوآوری کرده و تکامل پیدا کنند. در غیر این صورت به نهادی تبدیل خواهند شد که روابط خود با مشتریان را به شرکتهای فناوری واگذاری خواهند کرد. فینتکها میتوانند در این حوزه ایفای نقش کنند. بانکها برای نوآوری میتوانند با بازیگران کوچکی همکاری داشته باشند که توان رقابت مستقیم با آنها را نخواهند داشت و تنها خدماتی را ارائه میدهند که حضور بانکها را در فضای دیجیتالی امروزی میسر میکند. فینتکها با استفاده از دادههای دیجیتالی و ارائه راهحلهایی از طریق فناوری میتوانند در درک رفتار غیرمالی مشتریان به بانکها کمک کند.
هدف اصلی بانکها باید همپایی با واقعیتهای جدید زندگی مردم و جهان امروز باشد. بانکها باید در زمان و مکان مناسب- به شکل دیجیتالی- در جایی که مردم به خدمات مالی نیاز دارند، حضور پیدا کنند. همین مسئله باعث شده تا توجه زیادی را به بانکداری تلفیقی شاهد باشیم.
واقعیت این است که بانکها کامل نیستند؛ اما مردم برای امور مالی خود به این نهادها اعتماد دارند. آنها صدها سال این خدمات را ارائه کردهاند و همین مسئله باعث شده تا در حوزه امور مالی اعتبار بیشتری نسبت به شرکتهای بزرگ فناوری داشته باشند.
اگر بانکها به درستی روند تکامل دیجیتالی خود را طی کنند در فضای دیجیتالی نیز به سلطنت خود ادامه خواهند داد؛ اما اگر دیر عمل کنند، ممکن است به زودی به تاریخ بپیوندند و لشکرکشی شرکتهای بزرگ فناوری به سمت دنیای کهن ادامه پیدا کرده و دنیای دیجیتالی با حاکمیت مطلق این شرکتها برپا شود.
منبع: cityam