۹ آبان ۱۴۰۳
عضو هیات عامل سازمان فناوری اطلاعات
در مورد معماری شبکه ملی اطلاعات سوءبرداشت وجود دارد
بیش از یک دهه از عمر شکلگیری طرحی به نام اینترنت ملی که بعدها نامش به شبکه ملی اطلاعات تغییر پیدا کرد میگذرد؛ اما همچنان ماهیت و چیستی آن چه از سوی مسئولان دولتی و چه از سوی نمایندگان مجلس و کاربران مورد سوال است. بهزاد اکبری، عضو هیات عامل سازمان فناوری اطلاعات اعلام میکند که سوءبرداشتهای مختلف از چیستی این شبکه باعث شده در مورد بود و نبود و فعالیت آن در کشور اختلاف نظراتی شکل بگیرد. اکبری از جمله مدیران فنی و جوان وزارت ارتباطات است. چه از زمانی که عضو هیاتمدیره شرکت زیرساخت بوده و چه حالا که عضو هیاتعامل سازمان فناوری اطلاعات است در جزئیات طراحی و شکلگیری معماری این شبکه نقش کلیدی داشته است. اکبری مقاطع لیسانس، فوقلیسانس و دکتریاش را در دانشکده کامپیوتر دانشگاه شریف به پایان رسانده و برعکس اکثر فارغالتحصیلان این دانشگاه به جای مهاجرات، تخصصش در حوزه شبکه را در شرکتهای ایرانی کامل کرده است. او نقش کلیدیای در طراحی شبکه هستهای زیرساخت در سال ۸۶ داشته و مدیریت پروژه شبکه IP همراه اول در سال ۸۸ را در کارنامه کاریاش دارد. در نهایت نیز در دولت یازدهم به دعوت نصرالله جهانگرد که در آن زمان رئیس سازمان فناوری اطلاعات بوده به عنوان مشاور برای پیشروی شبکه ملی اطلاعات در کنار این سازمان فعالیت کرده است. با او درباره چیسیتی شبکه ملی اطلاعات، وضعیت فعلی آن و چرایی مناقشه در مورد بود و نبود این شبکه به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
حدود ۱۵ سال از مطرح شدن طرحی به نام اینترنت ملی که بعدها به شبکه ملی اطلاعات تغییر نام داد میگذرد؛ اما همچنان در مورد بودن یا نبودن این شبکه بحثهایی جدی وجود دارد. از نظر شما، به عنوان مسئول فعلی این شبکه در سازمان فناوری اطلاعات، شبکه ملی اطلاعات چیست؟
شبکه ملی اطلاعات مصوبه دارد. به ایجاد این شبکه هم در برنامه پنجم توسعه اشاره شده و هم شورای عالی فضای مجازی برای آن در سال ۹۲ یک مصوبه تصویب کرده است. در آذرماه سال ۹۵ هم مجدداً مرکز ملی فضای مجازی سندی تحت عنوان سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات را تهیه و به تصویب شورای عالی فضای مجازی رساند. در این سند هم برای این شبکه تعریفی در نظر گرفته شده و هم در شش محور الزاماتی برای ایجاد آن اعلام شده است. بر اساس این تعریف شبکه ملی اطلاعات زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور است. وقتی میگوییم زیرساخت شبکه ارتباطی فضای مجازی کشور یعنی این شبکه، یک شبکه عمومی است نه اختصاصی و همه شهروندان قرار است به آن متصل شوند. وقتی شهروندی به این شبکه متصل میشود پس خدمات اینترنت هم دریافت میکند.
یعنی اینترنت یکی از سرویسهای شبکه ملی اطلاعات است؟
اینترنت یکی از سرویسهایی است که شهروندان روی این شبکه دریافت میکنند. قرار نیست شبکه ملی اطلاعاتی داشته باشیم و در کنارش یک سرویس دیگر به نام اینترنت. در واقع تعریف شبکه ملی اطلاعات هم همین نکته را میگوید. شبکه ملی اطلاعات مانند هر شبکه دیگری در دنیا شبیه شبکه پهن باند ملی است اما یکسری ملاحظات به لحاظ مدیریتی، امنیتی و داخلی بودن محتوا و خدمات دارد؛ یعنی این یک شبکه عجیب و غریب نیست. همین الان میگویند شبکه ملی اطلاعات پیادهسازی نشده است اما بر اساس تعریف سند تبیین میگوییم که کاربران در حال استفاده از آن هستند.
بر اساس همین تعریف و الزامات شبکه که در سند تببین به آن اشاره شده، آیا معتقدید که الزامات راهاندازی این شبکه شامل امنیت، مدیریت، استقلال و غیره را در این شبکه پیادهسازی کردهاید؟
از ابتدا که شروع به طراحی این شبکه کردیم این شش الزام را به کمک کارگروهی در سازمان فناوری اطلاعات متشکل از تیمهای خبره از بخشهای مختلف وزارتخانه مورد بررسی قرار دادیم؛ یعنی آمدیم و مشخص کردیم که هر کدام از این شش الزام به لحاظ فنی به چه معنی است. حتی برای آنها یک سند تفسیر به نگارش درآمد و این سند مبنای کار ما قرار گرفت.
و این سند به تایید یا تصویب شورای عالی فضای مجازی هم رسید؟
زمانی که طراحی انجام شد برنامهای هم تحت عنوان برنامه اقدام تهیه کردیم. یک همایش خبرگانی در بهمن ۹۴ در سالن شهید قندی با حضور تعدادی از اعضای حقیقی و حقوقی شورای عالی فضای مجازی و کارشناسان این حوزه برگزار کردیم که در این همایش سند تفسیر و برنامه اقدام ارائه شد. در نهایت هم از حاضران خواستیم بازخوردشان از این برنامه را به ما اعلام کنند و در مرحله بعد بازخوردهای دریافتی در برنامه اقدام در نظر گرفته شد. از ابتدای سال ۹۵ هم آقای واعظی، وزیر ارتباطات دولت یازدهم، اعلام کردند میخواهند شبکه ملی اطلاعات را در سه مرحله به اجرا بگذارند. در همین راستا هر هفته روزهای دوشنبه ایشان با مدیران اپراتورهای ثابت، همراه و شرکتهای تولیدکننده محتوا جلسه داشتند. در ادامه همین پیگیریها هم المانهای کلیدی معماری شبکه ملی اطلاعات در دولت یازدهم شکل گرفت و راهاندازی شد. در لایه دسترسی با ایجاد پوشش سراسری رشد خیلی خوبی را در همان دوران تجربه کردیم و این رشد در دولت دوازدهم تکمیل شد؛ یعنی توانستیم دسترسی پهنباند را به ۱۲۴۲ شهر (پوشش سراسری شهری) برسانیم. البته مشکلی در این شبکه وجود دارد و آن اینکه توسعه زیرساختی در ایجاد دسترسی پهنباند ثابت همپای پهنباند سیار ما رشد پیدا نکرد.
اخیراً وزیر ارتباطات اعلام کردند ۸۰ درصد شبکه ملی اطلاعات را بر اساس وظایفی که سند تبیین برعهده این وزارتخانه گذاشته انجام دادهاند؛ اما در مقابل نمایندگان مجلس این اظهارات را قبول ندارند و از طرف دیگر شورای عالی فضای مجازی به عنوان نهاد ناظر بر اجرای این شبکه اعلام میکند هیچ آمار و مستنداتی دریافت نکردهاند که این ادعای آقای وزیر را تایید کند.
امسال گزارشی را آقای جهرمی به مرکز ملی فضای مجازی ارسال کردند که این گزارش شامل مجموعه اقدامات و دستاوردهای شبکه ملی اطلاعات بر اساس سند تببین، از زمان شروع به کار دولت دوازدهم تا اسفندماه سال ۹۷ بود. این گزارش به ازای تکتک بندهای سند تبیین تهیه شده بود؛ یعنی اینکه مثلاً بر اساس بند ۱-۱-۴- این سند، چه اقداماتی انجام شده، وضعیت فعلی اجرای بند به چه صورتی است و چه دستاوردهایی نیز حاصل شده. در نهایت هم یک ارزیابی داشته که این بند از سند چند درصد تحقق پیدا کرده است. ۸۰ درصدی که اعلام میشود، یک درصد کلی برای همه بندهای سند است. برخی از بندها به صورت صد درصدی تحقق پیدا کرده و برخی بندها تنها ۶۰ درصد محقق شدهاند.
پس چرا شورا اعلام میکند که این گزارش شما قابل استناد نیست؟
زمانی من میخواهم موردی را ارزیابی کنم، پس بر اساس شاخصی که برای این مورد وجود دارد و قابل اندازهگیری هم هست این مورد را ارزیابی میکنم. ولی وقتی شما سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات را مطالعه میکنید، علاوه بر اینکه برخی بندهای آن کلی است شاخصهای مشخص و واحدی هم برای ارزیابی هر بند آن در نظر گرفته نشده است. ما انتظار داریم که مرکز ملی فضای مجازی این شاخصها را تهیه و به ما ابلاغ کند تا ما هم بر اساس آن روند پیشروی هر بند را اندازهگیری و اعلام کنیم.
مرکز ملی فضای مجازی اعلام میکند تا زمانی که وزارت ارتباطات معماری شبکه را در اختیار این مرکز نگذارد، آنها امکان تعیین شاخص را ندارند.
ما معماری شبکه را به این مرکز ارسال کردهایم.
اما اعلام میکنند که هیچ معماریای از سمت وزارت ارتباطات به مرکز ارائه نشده است.
مستندات مربوط به این کار به مرکز ملی ارسال شده است. پیادهسازی و اجرای این شبکه بر اساس طراحی و معماری آن رخ داده است، پس نمیتوان گفت این شبکه معماری ندارد. یک نکتهای را هم باید در نظر داشته باشید و آن اینکه شبکه ملی اطلاعات یک شبکه متمرکز و تحت مدیریت واحد به لحاظ فنی نیست. معماریای هم که ما از این شبکه داریم در یک سطح کلان است. ضمن اینکه شبکه ملی اطلاعات یک مفهوم است؛ چون هم لایههای مختلفی را در نظر میگیرد و هم بازیگران متعددی در آن حضور دارند.
به نظر شما همین شرایط باعث اختلاف نظر بین شما و شورا نمیشود؟ اینکه شبکه ملی اطلاعات از دید شما یک مفهوم است و مدل معماری غیرمتمرکز دارد، در حالی که از نظر مرکز ملی فضای مجازی باید یک شبکه متمرکز باشد.
نمیتوان انتظار داشت که معماری شبکه متمرکز باشد چون بازیگران آن در لایههای مختلف متفاوت است. همراه اول، ایرانسل، رایتل، مخابرات ایران، دارندگان پروانه FCP، مراکز داده، شرکت زیرساخت یا مرکز تحقیقات فیزیک نظری هر کدام بازیگران مجزا برای شکل دادن به زیرساخت این شبکه در لایههای مشخص به حساب میآیند.
همین معماریای که از آن صحبت میکنید برای ادامه کار به تصویب و تایید شورا رسیده است؟
وظیفه ما نبوده که معماری را به تصویب شورا برسانیم. اگر مرکز خودش لازم بداند، باید این طرح را تصویب کند.
چرا با وجود سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات، هماهنگیای بین شما و مرکز ملی فضای مجازی برقرار نیست؟
شاید به خاطر برخی از ابهاماتی که در سند تبیین وجود دارد چنین مشکلاتی را از نظر دیدگاهی شاهد هستیم. سند از جزئیات دقیقی برخوردار نیست.
منظورتان این است که تنها وزارت ارتباطات را مجری پیادهسازی این شبکه معرفی کرده است؟
خیر در سند اعلام نشده که وزارت ارتباطات به تنهایی مجری پیادهسازی این شبکه است.
اما به صورت مشخص در سند اعلام شده که مجری اصلی پیادهسازی این شبکه، وزارت ارتباطات است.
مجری اصلی در بخش ایجاد و توسعه زیرساختهای مورد نیاز وزارت ارتباطات است. شبکه ملی اطلاعات لایههای دیگری هم به جز زیرساخت دارد. در واقع روی لایه زیرساخت که خودش به لایههای دیگر تقسیم میشود، لایه خدمات و لایه محتوا وجود دارد. البته در این سند علاوه بر زیرساخت، در لایه خدمات هم وظایفی تحت عنوان توسعه خدمات پایه بر عهده وزارت ارتباطات گذاشته شده تا به شکلگیری آنها کمک کند؛ برای مثال کمک به شکلگیری جویشگرهای بومی، پیامرسانها یا خدمات ابری؛ اما به صورت کلی سند به حوزه محتوا و خدمات وارد نشده و تکلیف وزارت ارتباطات در این بخشها را مشخص نکرده است.
و همین امر محلی برای مناقشه ایجاد کرده است؟
درست است. از سمت دیگر هم واقعیت این است که در لایه محتوا و خدمات وزارت ارتباطات شرایط را برای شکلگیری محتوا و خدمات داخلی و همچنین رشد کسبوکارهای بومی فراهم کرده است. یکی از رویکردهای مهم شبکه ملی اطلاعات شکلگیری محتوا و خدمات فضای مجازی به صورت داخلی و بومی است. انصافاً در مقایسه با سایر کشورها در زمینه شکلگیری انواع کسبوکارهای دیجیتالی و خدمات فضای مجازی به صورت بومی در رده کشورهای پیشرو قرار میگیریم.
بر اساس گزارش مرکز ملی فضای مجازی، همچنان ۹۰ درصد جستوجوی کشور از طریق گوگل انجام میشود و نزدیک به ۹۰ درصد پیامهای کاربران از طریق پیامرسانهای خارجی مانند تلگرام و واتساپ رد و بدل میشود. با اتکا به این آمار هم مرکز ملی اعلام میکند که ادعای وزارت ارتباطات در مورد راهاندازی شبکه ملی اطلاعات محقق نشده است.
اگر در زمینه موتورهای جستوجو این ادعا مطرح باشد، درست است و خدمات جستوجوی وب ما در اختیار گوگل قرار دارد. این شرایط هم تنها محدود به ایران نیست، در تمام دنیا به جز چین بازار جستوجو در اختیار گوگل است. در حوزه پیامرسان و شبکههای اجتماعی هم اوضاع به همین صورت است. البته این بدان معنا نیست که وزارت ارتباطات برای تغییر در این بازارها کاری نکرده باشد؛ اما باید آسیبشناسی صورت گیرد که چرا در کسب اعتماد کاربران در برخی خدمات پایه با مشکل مواجه هستیم. از سمت دیگر اگر در برخی از خدمات پایه از سرویسهای خارجی استفاده میکنیم، در سایر حوزهها مانند پرداخت بانکی، خرید آنلاین، سفارش آنلاین غذا، تماشای فیلم آنلاین، حملونقل هوشمند و غیره سرویسهای خوب داخلی داریم.
و معتقدید سرویسهای داخلی بدون اینترنت هم امکان ارائه خدمات به کاربرانشان را دارند؟
اینها سرویسهای داخلی هستند؛ یعنی اینترنت هم وجود نداشته باشد به کار خودشان ادامه میدهند.
اما قطعی اخیر اینترنت که در شهریور ماه شاهد آن بودیم، باعث شد بسیاری از خدمات بانکی یا استفاده از سرویسهای تاکسی آنلاین یا خرید آنلاین از دسترس کاربران خارج شوند.
اگر اینترنت قطع شود، ارائه سرویسهای داخلی به هیچوجه دچار مشکل نمیشود مگر اینکه در نرمافزارهای خود ازAPIهای مربوط به تولیدکنندگان سیستمعاملهای خارجی استفاده کرده باشند. برای نمونه تاکسیهای آنلاین چون یک سرویس مکانمحور هستند، برای ارائه خدماتشان وابستگی بالایی به سرویسهایی مانند نقشه دارند. تا پیش از تحریمهای سال گذشته کسبوکارهای ما از خدمات نقشه گوگل یا ویز استفاده میکردند، پس وقتی اینترنت بینالملل دچار اختلال و قطعی میشد کاملاً طبیعی بود که اپلیکیشن تاکسی ایرانی هم دچار مشکل و محدودیت در ارائه سرویس شود. خوشبختانه از چندین سال پیش شرکتهای نقشه داخلی شروع به کار کردند و از سال گذشته با شدت گرفتن این تحریمها فعالیتهایشان به ثمر نشست و برخی کسبوکارهای ما نیز به سمت استفاده از نقشههای داخلی برای ارائه خدمات خود سوئیچ کردند. از سمت دیگر ممکن است شاهد این موضوع باشیم که یک سرویس کاملاً داخلی که از نقشه هم استفاده نمیکند با قطعی اینترنت از دسترس خارج شود. در اینجا ممکن است آن سرویس داخلی از نام دامنهای تحت دامنه .com استفاده کرده باشد که مدیریت آن خارج از ایران بوده و در اختیار ما نیست؛ اما اگر کسبوکاری تحت نام دامنه .ir باشد- که مدیریتش با مرکز تحقیقات فیزیک نظری است- پس با قطعی اینترنت دچار هیچ مشکلی نخواهد شد.
پس با این شرایط هم نمیتوانیم بگوییم در حال حاضر ما یک شبکه ملی اطلاعات مستقل داریم که در صورت قطع اینترنت، کاربران میتوانند سرویسهای داخلی گوناگونی را که بر بستر این شبکه شگل گرفته دریافت کنند.
وابستگی سرویسهای داخلی به سرویسهای خارجی در حال کاهش است. برای نمونه در بحث نقشه، DNS و خدمات ابری این اتفاق افتاده است؛ اما به صورت کلی قطع این وابستگی باید از سمت خود کسبوکارهای اینترنتی صورت بگیرد. در این زمینه وزارت ارتباطات کاری نمیتواند انجام دهد. ضمن اینکه چون وابستگی در سیستمعاملها و برخی از ابزارهای کلیدی نظیر مرورگرها وجود دارد استقلال کامل چالشبرانگیز است، که البته در سند تبیین الزامات هم این شکل از استقلال مورد نظر نبوده است.
منظور شما این است که باید تفکیکی بین تابآوری شبکه ملی اطلاعات و تابآوری کسبوکارهایی که روی این شبکه قرار دارند قائل شد؟
باید این تفکیک صورت بگیرد. ما به عنوان وزارت ارتباطات روی تابآوری این شبکه کار کردهایم اما وقتی یک شرکت فروش آنلاین داخلی برای ارائه خدمات خود از سرورهای ابری یک شرکت خارجی استفاده میکند یا نام دامنه خارجی دارد و در صورت قطع اینترنت بینالملل دچار مشکل میشود، این قطعی دیگر ربطی به آماده نبودن شبکه ملی اطلاعات ندارد؛ این معضلی است که کسبوکار داخلی باید در بخش زیرساختی شبکه خود آن را رفع کند. برای نمونه سال گذشته به دلیل مشکلات تحریمی نگرانیهایی در زمینه دامنه .ir وجود داشت، به همین خاطر مانوری برای تابآوری ترجمه آدرس دامنههای .ir اجرا کردیم که اگر اینترنت دچار مشکل شد یا آیکن دامنههای .ir را تحریم کرد، به نحوی که سرورهای TLD مربوط به .ir را از پایگاه داده سرورهای ریشه حذف کرد یا سرورهای ریشه به درخواستها از سمت ایران پاسخ ندادند، با چه شرایطی مواجه خواهیم شد. این مانور یک هفته بدون هیچ مشکل و بدون اینکه کاربران متوجه شوند با همکاری اپراتورها و مرکز تحقیقات فیزیک نظری و تحت نظر پدافند غیرعامل با موفقیت برگزار شد و شبکه به خوبی به فعالیت خود ادامه داد؛ بنابراین شبکه ملی اطلاعات به لحاظ کارکردی استقلال لازم را دارد.
آقای ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات، اخیراً در یادداشتی اعلام کردهاند که عدهای نمیخواهند معماری شبکه ملی اطلاعات را درک کنند. آیا این دید درستی نسبت به ماجراست؟
به نظر من یک سوءبرداشت در این زمینه وجود دارد. واقعیت این است که در بخش شبکههای اجتماعی، پیامرسان و جستوجوگر وابستگی به خارج را داریم و برخی این وابستگی برایشان یک دغدغه است، همانطور که برای ما هم چنین وابستگیای یک دغدغه به حساب میآید. از طرفی هم تنها ایران نیست که چنین وابستگیای را در این بخشها دارد؛ اما کشورهای دیگر از طریق انجام کارهایی سعی میکنند این وابستگی را نظاممند کنند و کاهش دهند. ما هم باید آسیبشناسی کنیم که چرا پیامرسانهای داخلیمان مورد استقبال قرار نمیگیرند و با صبر برای آن راهحل پیدا کنیم. در مورد جستوجوگر هم نباید به دنبال رقیب شدن با گوگل بگردیم، چراکه در خود آمریکا هم سرویسهایی مانند بینگ مایکروسافت با سرمایهگذاری عظیم شروع به فعالیت کردند، اما نتوانستند با گوگل رقابت کنند. چراکه در خدمات جستوجو که مبتنی بر یادگیری ماشین است مقیاس کاربران در کیفیت ارائه خدمت بسیار مهم است. باید در این بخش به دنبال شکل دادن به جستوجوگرهای خاص در حوزههای تخصصی باشیم. به اعتقاد من در این دو بخش اگر حوصله به خرج داده شود، میتوانیم سهم قابل توجهی از بازار را در اختیار داشته باشیم.