پل ویریلیو مردی ۸۱ ساله است که ماشین و تلویزیون ندارد، کامپیوتر و موبایل ندارد و در خانهای دنج و ساکت زندگی میکند. کاستلز او را باستانشناس آینده میخواند، ساسن بزرگترین متفکر زنده اروپا مینامدش و برخی از نظریهپردازان جامعه اطلاعاتی به خصوص در ایالات متحده او را منتقد کماهمیت فناوری ارتباطات میدانند که ایدههای جالب و نامربوط را به هم ربط میدهد و با نثری پیچیده و غیرقابل فهم چیزهایی مینویسد که خودش هم نمیفهمد. استاد معماری که با دهها کتاب، مقاله و مصاحبه منتشرشده در چهار دهه اخیر، تاثیری پررنگ بر نظریهپردازان جامعه اطلاعاتی داشته است. او نویسنده کتابهای مشهور سرعت و سیاستها، جنگ محض و بمب اطلاعاتی است. کسی که صدها اصطلاح در حوزه مطالعات جامعه اطلاعاتی ابداع کرده که در متون مختلف استفاده میشود؛ نظریهپرداز جنگ نرم و جنگ محض، مبدع علم سرعتشناسی. متاسفانه ویریلیو به دلیل نثر پیچیده و سخت آثارش، در ایران به درستی شناخته نشده است. در این شماره تلاش کردم تا تصویری دقیق از اندیشه و نظریههای کلیدی ویریلیو ارائه و اصلیترین کتابهایش را معرفی کنم.
تعداد کسانی که در سالهای اخیر بتوان آنان را در حوزه اندیشه غول نامید، روزبهروز کمتر میشود. در زمانهای که حاشیه جای متن را گرفته است و به جای شنیدن حرفها، آرایش ظاهر و مدارک و عناوین دیده میشود، نمیتوان انتظار وجود نظریهپردازان و فلاسفه و نویسندگان برجسته را داشت. اما در این روزگار هم کسانی هستند که سنت فلسفه و اندیشه را زنده نگه دارند. پل ویریلیو بیشک یکی از آنان است. ویریلیو یکی از رادیکالترین منتقدان جامعه اطلاعاتی و فناوری ارتباطات و اطلاعات است. او به وضوح قدرت گرفتن فناوری را نادرست و مخرب میداند و اعتقاد دارد این امر به سطحیتر شدن و احساسیتر شدن جامعه منجر میشود. ویریلیو باور دارد بخش بزرگی از آنچه در نگاه غالب جامعهشناسان جامعه اطلاعاتی، امکانات حاصل از فناوری جدید محسوب میشود، در واقع صرفا در کوتاهمدت و میانمدت آثار و نتایج مثبت دارد و در درازمدت منجر به تباهی و انهدام خواهد شد و راه بازگشتی بر این مسیر وجود ندارد. او نگاه مثبت متفکران دو دهه اخیر جهان به فناوری اطلاعات و ارتباطات را خوشبینانه و سطحی میداند و در برابر منتقدانش مینویسد:«در شرایطی که بیشتر افراد شیدای فناوری جدید هستند، لازم است وجوه منفی آنچه مثبت به نظر میرسد، آشکار شود و من این را وظیفه خودم میدانم؛ چون در حوزه فناوری فقط میتوانیم از طریق شناخت اتفاق خاص و رویکرد انتقادی مشخص پیشرفت کنیم.» ویریلیو ادعا میکند که تاریخ معاصر سه دوره متمایز انتظار است: انتظار انقلاب، انتظار جنگ و انتظار سانحه. او میگوید:«در جهان سه وهله انتظار بود- سه انتظار تاریخی. نخست انتظار انقلاب بود که از انگلستان آغاز شد، به آمریکا رفت و سپس به فرانسه رسید و بعد هم به شوروی و فاشیسم که تغییر و تحول مهمی ایجاد کرد. همچنین انقلابهای مهمی در زمینه علمی و تحول در شبکه حمل و نقل صورت...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.