۹ آبان ۱۴۰۳
آیا اکوسیستم استارتآپی در غیبت سرمایه خارجی، محکوم به زوال است
سرآوای دهل شنیدن از دور خوش است
«هیچ پولی نبود اما باران زیادی میبارید، نه یک روز و یک شب، هفت شبانهروز میبارید.» چندان پربیراه نیست اگر بگوییم این قطعه شعر چارلز بوکوفسکی، شاعر و داستاننویس آمریکایی، فضای کودکی او را بهتر از هر شعر دیگرش به تصویر کشیده است. قطعهای که در خلال شرح زندگی نهچندان خوشایند، در دوران بحران بزرگ اقتصادی اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی، یکسان نماندن روزگار سخت و به ثمر رسیدن امیدواری و تلاش را نوید میدهد. شاید سیاهنمایانه به نظر بیاید اما سیل نومیدی حاصل از رکود تورمی و نوسانات اخیر ارز در ایران نیز تابلوی دلگرمکنندهتری را نسبت به شرایط اقتصادی آن دوران به تصویر نمیکشد. دومینوی شومی که با بازگشت تحریمهای آمریکا آغاز شده گریبان کسبوکارهای مختلفی را گرفته است، با این حال هیچکس انتظار نداشت وخامت اوضاع به حدی برسد که برخی از پایههای مهم اکوسیستم استارتآپی کشور به عنوان پیشروان نوآوری و کارآفرینی نیز به لرزه درآیند. حال سوالی که مطرح میشود این است که با شروع دوباره تحریمهای بینالمللی و بحرانهای اقتصادی، اکوسیستم استارتآپی کشور چه وضعیتی پیدا کرده است؟ «بارانْ شدید، مصمم و منظم میبارید» برای مدتهای طولانی پول خارجی نقش مهمی در شروع و ادامه کسبوکارهای این اکوسیستم داشته است. هرچند سرمایهگذاری پامگرنت در ایران از طریق افزایش سرمایه و خرید بخشی از سهام سرآوا انجام شده است اما تردیدی نیست که سرآوا و راکت اینترنت منشاء تزریق سرمایه خارجی به اکوسیستم استارتآپی ایران تلقی میشوند. شیپور، دیجیکالا، کافهبازار و کاروانرو تنها تعدادی از استارتآپهایی هستند که سرآوا در آنها سرمایهگذاری کرده است. علاوه بر این، نگاهی به سرمایهگذاریهای خارجی انجامشده تنها در دو سال گذشته نیز ثابت میکند با وجود جذب سرمایه داخلی برای راهاندازی برخی از کسبوکارها، نمیتوان منکر نقش تعیینکننده سرمایههای خارجی در توسعه و حفظ بقای بسیاری از آنها بود؛ مانند سرمایهگذاری ۲۰ میلیون یورویی MTN در گروه اینترنت ایرانیان (IIG)...