چرا شرکتهای ورشکسته، جذابترین مخاطبان تحول دیجیتالاند؟
در گفتوگوهای روزمره مدیران و مشاوران، «تحول دیجیتال» اغلب با مفاهیمی چون هوش مصنوعی، بلاکچین،…
۱۱ آبان ۱۴۰۴
۲۴ آبان ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
هوش مصنوعی دیگر یک نهاد خارجی و متمرکز نیست، بلکه بصورت ذاتی و جاسازیشده در سختافزارها و سیستمهای فیزیکی یکپارچه میشود. این یک تغییر پارادایم بنیادین است که یک «انقلاب نهفته» در فناوری و صنعت ارزیابی میشود. انقلاب نهفته از دو دیدگاه فنی و مفهومی معنادار است.
انقلاب نهفته از دید فنی بدان معناست که این هوش، در سیستمهای نهفته (Embedded Systems) مانند بردهای آردوینو سری Q، انویدیا جتسون، میکروکنترلرها و تراشههای تخصصی مستقر شده است. این سیستمها، مغز متفکر دستگاههای هوشمند هستند. اما از دید مفهومی نیز این انقلاب، آشکار نیست. بلکه به آرامی و در لایههای زیرین فناوری و صنعت نهفته شده و در حال تغییر بنیادین شیوه تعامل ما با دنیای فیزیکی است.
با هوش مصنوعی در لبه آینده پردازش هوشمند، نه در مراکز داده عظیم، بلکه در نزدیکی همان جایی است که داده تولید میشود. این تغییر پارادایم، زیرساخت فناوری را از بنیاد بازتعریف میکند و مرز میان «مرکز» و «محیط» را از میان برمیدارد. سه بُعد اصلی این انقلاب به شرح زیر است:
بازتعریف رابطه ما با ابر: این فناوری، مدل «همه چیز به ابر» را به چالش میکشد. به ما میگوید که همهچیز نیازی به پردازش در یک نقطه متمرکز ندارد. این یک تغییر انقلابی در تفکر است.
توانمندسازی دستگاهها: به جای اینکه دستگاهها فقط جمعآورنده داده باشند (گوش)، یا تنها اجراکننده دستورها (دست)، به آنها «مغز» میدهد. این یک جهش کیفی از اینترنت اشیا (IoT) به هوشمندی اشیا (AIoT) است.
بازکردن قفل کاربردهای غیرممکن: بسیاری از کاربردهای حیاتی به دلیل تأخیر، پهنای باند یا حریم خصوصی با مدل ابری غیرممکن بودند. بعنوان نمونه خودروهای خودران نمیتوانند در یک موقعیت بحرانی منتظر پاسخ ابر بمانند یا در جراحی از راه دور به رباتهایی با تأخیر نزدیک به صفر نیاز هست و یا اینکه دادههای پزشکی یک بیمار را بدلیل حفظ حریم خصوصی نمیتوان براحتی به ابر فرستاد. هوش مصنوعی در لبه، این محدودیتها را از بین میبرد و دنیای جدیدی از امکانپذیری را ایجاد میکند. بنابراین این تحول، هوش را از آسمان ابرها به زمین زندگی روزمره ما میآورد و آن را در دسترس، سریع و امن میسازد.
بطور کلی به دلایل زیر میتوانیم بگوییم تحول برآمده از هوش مصنوعی در لبه، یک انقلاب نهفته است:
غیرمتمرکز و نامرئی است: هوش مصنوعی ابری همیشه در حال «صحبت کردن» است. دادهها به یک مرکز بزرگ و قابل رؤیت (مرکز داده) میروند و نتایج برمیگردند. اما هوش مصنوعی در لبه، در سکوت و در دل هزاران دستگاه روزمره (دوربینها، ماشینها، رباتها، تجهیزات پزشکی) جریان دارد. شما آن را نمیبینید، اما در حال کار کردن است.
بدون سر و صدای ارتباطی است: یک دستیار صوتی مبتنی بر ابر مانند الکسا برای هر درخواست، باید به اینترنت متصل شود، داده بفرستد و پاسخ بگیرد. این یک گفتوگوی پرسر و صدا با ابر است. اما یک دستگاه مجهز به هوش مصنوعی لبه میتواند بسیاری از وظایف (مثل تشخیص چهره برای باز کردن قفل) را آفلاین و در سکوت کامل انجام دهد، بی آنکه نیازی به «حرف زدن» با سرور مرکزی داشته باشد.
تغییر در پارادایم است نه فقط یک ارتقا: انقلابهای پرسر و صدا، نسخههای بهتر چیزی هستند که از پیش وجود دارد برای نمونه مدل GPT بعدی بزرگتر و قویتر شد. اما هوش مصنوعی لبه معماری اساسی سیستمها را تغییر میدهد. این تغییر از مرکزگرایی بسوی توزیعشدگی، یک تحول بنیادی و «خاموش» در زیرساخت فناوری است، بی آنکه تیتر اول خبرها باشد.
این تحول بزرگ بر چند پایه استوار است:
معماری توزیعشده و غیرمتمرکز: هوش از مراکز داده ابری خارج شده و بطور مستقیم روی دستگاههای لبه قرار میگیرد، این امر، یک شبکه عظیم و توزیعشده از گرههای هوشمند ایجاد میکند.
یکپارچهشدن نرمافزار و سختافزار: طراحی تراشهها و سختافزارها (مانند واحدهای پردازش تنسور – TPUs) بگونهای است که به طور بومی برای اجرای مدلهای یادگیری ماشین بهینه شدهاند. این همگرایی، کارایی و سرعت را به حداکثر میرساند.
هوشمندی درونی: دستگاهها دیگر فقط جمعآورنده داده نیستند. آنها اکنون دارای «مغز» محلی هستند که میتواند در لحظه درک، تحلیل و تصمیمگیری کند. این هوشمندی ذاتی، قابلیت اطمینان و استقلال عملیاتی دستگاهها را به شدت افزایش میدهد.
این انقلاب در نمونههای زیر آشکارا قابل مشاهده است:
خودروهای خودران: در این خودروها، سیستمهای پیچیده بینایی کامپیوتر و پردازش حسگرها بصورت نهفته در خود وسیله انجام میشود.
رباتهای صنعتی: این رباتها میتوانند بصورت مستقل و در کسری از ثانیه، محیط خود را درک کرده و واکنش نشان دهند.
دستگاههای پزشکی قابل کاشت: این دستگاهها توانایی نظارت بلادرنگ بر وضعیت سلامت بیمار و ارائه هشدارها یا درمانهای فوری را دارند.
شهرهای هوشمند: شهری که در آن چراغهای راهنمایی، سیستمهای نظارتی و مدیریت ترافیک، بصورت محلی و هوشمند عمل میکنند.
این انقلاب تحولآفرین، برخلاف بسیاری از روندهای زودگذر، ویژگیهایی دارد که آن را به تحولی ماندگار و تأثیرگذار تبدیل میکند:
هوش مصنوعی در لبه، یک انقلاب نهفته است زیرا هوشمندی را از قلمرو انتزاعی ابرها، به جهان ملموس و فیزیکی ما منتقل کرده و آن را بصورت توزیعشده در بطن دستگاهها و سیستمهایی که زندگی روزمره ما را میسازند، جاسازی میکند و امکان ایجاد کاربردهای نوآورانهای را فراهم میکند که تا دیروز غیرممکن به نظر میرسید. این تحول، نه یک تغییر سطحی و زودگذر، بلکه یک دگرگونی بنیادین در معماری فناوری است که آیندهای مستقل، هوشمند و کارآمد را برای صنایع مختلف رقم خواهد زد.
آینده، آیندهای است توزیعشده، هوشمند و متصل و به نظر میرسد این آینده، همین حالا آغاز شده است.