معاون وزیر ارتباطات: رفع فیلتر «کمدا» منوط به انجام تعهدات وزارت بهداشت است
معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات احسان چیتساز نسبت به فیلترینگ کمدا واکنش نشان داده…
۶ آبان ۱۴۰۴
۶ آبان ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
در سالهای اخیر، صنعت «الان بخر، بعداً بپرداز» (BNPL) یکی از نوآورانهترین بخشهای فینتک ایران بوده است؛ مدلی که با ترکیب فناوری مالی و رفتار مصرفکننده، توانست الگوی تازهای از خرید اقساطی آنلاین را ایجاد کند. این مسیر در ایران با اسنپپی آغاز شد و رشد کرد؛ سرویسی که بهتدریج نگاه کاربران و فروشگاهها را نسبت به اعتبار، اعتماد و پرداخت تغییر داد و زمینهساز شکلگیری دهها پلتفرم مشابه شد.
اما در میانه این رشد و رقابت، رأی اخیر شورای رقابت علیه اسنپپی، نشانهای نگرانکننده از درک ناکافی نسبت به منطق اقتصادی کسبوکارهای پلتفرمی و مدل BNPL است؛ تصمیمی که اگر اصلاح نشود، میتواند نهتنها این صنعت، بلکه آیندهی نوآوری مالی در کشور را با وقفه و بیاعتمادی روبهرو کند.
مدل BNPL برخلاف تصورات سنتی از بازارهای مالی، بر پایهی رقابت باز و دسترسی برابر شکل گرفته است. در این فضا، هیچ پلتفرمی انحصار عرضه یا تقاضا را در اختیار ندارد. فروشگاهها به دلخواه خود تصمیم میگیرند با کدام ارائهدهنده سرویس اعتباری همکاری کنند و از سوی دیگر، کاربران هم آزادانه پلتفرمی را انتخاب میکنند که تجربه کاربری، سقف اعتبار یا تسهیلات پرداخت بهتری ارائه میدهد.
در چنین محیطی، سخن گفتن از قرارداد انحصار و اخلال رقابت، که محور اتهام شورای رقابت به اسنپپی بوده، اساساً بیمعناست. در این صنعت، پلتفرمها و فروشگاهها برای دستیابی به بیشترین سود، هرکدام راهبرد ویژه خود را برگزیدهاند. برخی فروشگاهها با تمرکز بر یک پلتفرم مشخص میکوشند کاربران آن و ظرفیتهای بازاریابی و فنیاش را جذب کنند؛ برخی دیگر با همکاری همزمان با چند پلتفرم، شانس دستیابی به سود را افزایش میدهند. در سوی پلتفرمها نیز گروهی به ارائه صرف اعتبار بسنده کردهاند و برخی مانند اسنپپی، علاوه بر اعتبار، به ارائه خدمات گستردهتر و توانمندسازی فروشگاههای همکار پرداخته و با انعقاد قرارداد همکاری اختصاصی، بر توسعه فروشگاه و تقسیم سود حاصل تمرکز کردهاند. در نهایت مسیر رقابت در این صنعت هموار و فرصت برای همگان فراهم است و با توجه به گستردگی آن در مقیاس کشور، عملاً ایجاد انحصار یا سد راه رقابت شدن غیرممکن است.
واقعیت این است که جریان ترافیک در بازار BNPL همیشه یکطرفه نیست. در بسیاری از موارد، کسبوکارها کاربران خود را به پلتفرمهای اعتباری معرفی میکنند تا نرخ تبدیل فروششان افزایش یابد. اما در مقابل، گاهی پلتفرمها نیز کاربران خود را به فروشگاهها هدایت میکنند؛ کاربرانی که در محیط اپلیکیشن یا سوپراپلیکیشن با فروشگاه آشنا شدهاند و حالا بهواسطهی اعتباری که از آن پلتفرم دریافت کردهاند، از فروشگاهی که در پلتفرم یافتهاند بهصورت مستقیم خرید میکنند.
در چنین حالتی، طبیعی است که پلتفرم مایل باشد از ظرفیت کاربری و ترافیکی خود بهصورت اختصاصی استفاده کند و آن را با پلتفرم دیگری شریک نشود، چرا که کاربر، مهمترین سرمایهی هر پلتفرم آنلاین است. با اینحال، حتی در این شرایط نیز محدودیتی برای همکاری فروشگاهها با سایر پلتفرمها وجود ندارد. بهگفتهی اسنپپی، فروشگاههای این پلتفرم میتوانند همزمان با دیگر ارائهدهندگان BNPL کار کنند؛ تنها تفاوت این است که در صورت همکاری با رقبا، از دسترسی به ظرفیت اختصاصی کاربران اسنپپی محروم خواهند شد. این سازوکار، نه مصداق انحصار، بلکه شکلی از مدیریت منابع و مالکیت داده در مدلهای پلتفرمی است.
از سوی دیگر، شورای رقابت در رأی خود اسنپپی را به دلیل مطرح بودن میان عموم مردم (شهرت)، در وضعیت مسلط بر بازار تشخیص داده است؛ تفسیری غیرعلمی و برخلاف مبانی اقتصاد و حقوق رقابت. مسلطبودن در یک بازار زمانی معنا دارد که ورود بازیگران جدید دشوار یا با مانع روبهرو باشد، قدرت تأثیرگذاری بر دیگران محرز باشد و، ضمن داشتن سهم بسیار بالای بازار، جایگزین مؤثری برای آن وجود نداشته باشد. در حالی که در حوزهی BNPL هر ماه پلتفرمهای جدیدی مانند تکنوپی، تربپی، جیبک و دهها استارتاپ دیگر آغاز به کار میکنند و با مدلهای متنوع، از تقسیم ریسک تا تسویههای لحظهای و همکاری با طیف بسیار گستردهای از فروشگاهها و واحدهای صنفی موجود در کشور، هم از بازار موجود سهم میگیرند و هم به گسترش آن کمک میکنند. بنابراین، تعبیر «تسلط اسنپپی بر این بازار» اساساً با ماهیت پویای این صنعت در تضاد است.
افزون بر این، باید به ساختار پلتفرمی و وابستگی سازمانی این کسبوکارها نیز توجه کرد. اسنپپی بخشی از اکوسیستم سوپراپلیکیشن اسنپ است و بخشی از ترافیک و کاربران خود را از آن دریافت میکند. اما این وابستگی الزاماً به معنای تسلط بر بازار نیست؛ چراکه تقریباً تمام بازیگران اصلی صنعت BNPL در ایران به جریانهای بزرگتر اقتصادی متصلاند. دیجیپی به گروه دیجیکالا وابسته است، تارا با حمایت تپسی و گروه گلرنگ فعالیت میکند و ازکیوام نیز جزئی از گروه مالی ازکی و زیرمجموعهی گروه ماموت به شمار میآید؛ بهگونهای که ازکی در کمپین اخیر خود اعلام کرده است: «ازکی دو برابر مبلغِ خرید بیمه، اعتبار خرید کالا میدهد.»
بنابراین، اتصال به یک اکوسیستم بزرگ، ویژگی مشترک این صنعت است، نه نشانهای از تسلط بر بازار. رشد اسنپپی نیز نه حاصل محدودسازی رقبا، بلکه نتیجهی حضور در بستری پرترافیک و قابل اعتماد بوده است؛ عاملی طبیعی که در هر بازار رقابتی بهعنوان مزیت رقابتی مشروع شناخته میشود.
رأی شورای رقابت در این پرونده از این جهت محل پرسش است که بهجای تکیه بر دادهها و منطق بازار و توجه به مبانی حقوق رقابت، بر برداشتی سطحی از مفاهیم حقوق رقابت استوار شده و انحصار در بازار را به انحصار در روابط قراردادی بسیار جزئی تقلیل داده است. در حقوق رقابت، انحصار صفت بازار است، نه صفتی برای یک یا چند قرارداد محدود در بازاری بیکران؛ در حالی که چنین قراردادهایی دارای کاراییاند و به رشد فروشگاههای طرف قرارداد کمک میکنند و اسنپپی نیز در قبال این همکاری اختصاصی، ضمنِ هدایت کاربرانِ خود به فروشگاههای همکار، دانش فنی و امکانات بازاریابی را در اختیار آنان قرار میدهد. بااینهمه، شورای رقابت با نگاهی سطحی از آثار مثبت این قراردادها برای فروشندگان و مصرفکنندگان و کلیت صنعت و بازار چشمپوشی کرده است. این شورا در پروندههای مشابه نیز بارها نشان داده که در مواجهه با پلتفرمهای دیجیتال از مدلهای سنتی و ابتدایی تحلیل بازار استفاده میکند؛ مدلهایی که متناسب با ساختار چندوجهی (multi-sided) پلتفرمها نیستند. در نتیجه، تصمیمهایی از این دست نهتنها به رقابت کمک نمیکند، بلکه با ایجاد نااطمینانی، مسیر رشد را برای کل صنعت دشوار میسازد.
بازار BNPL در ایران هنوز در ابتدای مسیر بلوغ است و هر تصمیم اشتباه میتواند بر اعتماد سرمایهگذاران، رفتار کاربران و نوآوری استارتاپها تأثیر بگذارد. انتظار میرود شورای رقابت با بازنگری در رویکرد خود، میان سلطه و شهرت تفاوت قائل شود و بهجای محدودکردن بازیگران فعال، با درک عمیقتر از منطق پلتفرمها، به توسعهی رقابت واقعی در این صنعت کمک کند.