میانگین زمان صدور گواهی مالکیت نرمافزار به کمتر از یک ماه کاهش یافت
رئیس سازمان فناوری اطلاعات اعلام کرد میانگین زمان صدور گواهیهای حوزه مالکیت نرمافزار از بیش…
۱۵ مهر ۱۴۰۴
۱۵ مهر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
امروزه تحول دیجیتال در صنعت مالی تنها محدود به بانکها، مؤسسات اعتباری و شرکتهای فینتک نمیشود. در این میان نهادهای ناظر نیز همانند بازیگران اصلی بازار با چالشهای بیسابقهای روبهرو هستند. افزایش حجم تراکنشها، پیچیدگی مقررات و ظهور بازیگران نوین مالی باعث شده روشهای سنتی نظارت کارایی خود را از دست بدهند. در چنین فضایی SupTech یا Supervisory Technology بهعنوان بازوی فناورانه نهادهای ناظر، نقشی حیاتی در آینده حکمرانی مالی ایفا خواهد کرد.
ساپتک به مجموعهای از فناوریها و ابزارهای نوین گفته میشود که با بهرهگیری از هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، تحلیل کلاندادهها، پردازش زبان طبیعی و حتی بلاکچین، به نهادهای ناظر مالی کمک میکند تا وظایف خود را بهشکلی سریعتر، دقیقتر و کارآمدتر انجام دهند. این فناوریها در عمل امکان میدهند که نهادهای ناظر از شیوههای سنتی گزارشگیری فاصله گرفته و به سمت نظارت دادهمحور و برخط حرکت کنند.
از جمله قابلیتهای ساپتک میتوان به گردآوری خودکار دادهها از بانکها و موسسات مالی، رصد لحظهای تراکنشها، شناسایی الگوهای ریسک در دادههای پیچیده و افزایش کیفیت تصمیمگیری مدیران اشاره کرد. به بیان ساده، ساپتک چشم دیجیتال نهاد ناظر است؛ چشمی که میتواند سریعتر از انسان، دادهها را تحلیل و نشانههای تخلف یا بحران را شناسایی کند.
رشد ساپتک در سطح جهانی اتفاقی تصادفی نیست، بلکه حاصل چند روند کلیدی است. نخست با افزایش حجم تراکنشها و دادهها و گسترش اقتصاد دیجیتال، میلیاردها تراکنش در ثانیه در سطح جهان انجام میشود که رصد دستی آنها تقریبا ناممکن است. همچنین بعد از بحران مالی ۲۰۰۸ با افزایش پیچیدگی مقررات شاهد وضع انبوهی از قوانین و مقررات جدید هستیم که نظارت بر اجرای آنها نیازمند ابزارهای فناورانه است.
از دیگر روندهای جهانی ظهور ریسکهای جدید است. پیدایش فینتکها، داراییهای دیجیتال و جرایم سایبری، فضای نظارت مالی را پیچیدهتر کرده است. افزایش انتظارات از میزان شفافیت نیز از دیگر بازیگران این عرصه است. شهروندان و دولتها خواستار پاسخگویی و شفافیت بیشتر از نهادهای مالی هستند و ساپتک این امکان را فراهم میکند.
تجربه کشورها نشان میدهد که ساپتک تنها یک مفهوم تئوریک نیست بلکه بهطور گسترده در حال اجراست. بانک مرکزی اروپا (ECB) با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، گزارشهای مالی مؤسسات را تحلیل و الگوهای مشکوک را شناسایی میکند. نهاد پولی سنگاپور (MAS) سامانههای ساپتک را برای رصد لحظهای تراکنشها و مبارزه با پولشویی توسعه داده است. سازمان FCA انگلستان پروژههایی را برای استفاده از هوش مصنوعی در تحلیل رفتار بازار اوراق بهادار آغاز کردهاست. این نمونهها نشان میدهند که ساپتک از یک ابزار حاشیهای فراتر رفته و به بخشی استراتژیک از سیاستگذاری مالی کشورها تبدیل شدهاست.
بدین ترتیب میتوان از بین مهمترین مزایای ساپتک برای نهادهای ناظر به این موارد اشاره کرد: کاهش هزینهها و زمان موردنیاز برای پردازش دادهها، امکان شناسایی سریع پولشویی، کلاهبرداری و تخلفات بانکی، شناسایی زودهنگام ریسکها قبل از وقوع بحرانهای بزرگ و ارتقای کیفیت تصمیمها بر اساس تحلیل دقیق و مبتنی بر شواهد که شفافیت بیشتر و افزایش اعتماد شهروندان به نظام مالی را در پی دارد.
البته ساپتک بدون چالش نیست و پیادهسازی آن با موانعی همراه است که برخی از آنها از این قبیل هستند: تحلیل حجم عظیم دادهها، نیازمند زیرساختهای قدرتمند سختافزاری و نرمافزاری است. تامین امنیت حریم خصوصی امروزه دغدغهای سترگ است زیرا دادههای مالی حساس هستند و نشت آنها میتواند پیامدهای جبرانناپذیری داشته باشد. وابستگی این حوزه به فناوری خارجی در کشورهایی مانند ایران خود چالشی مهم است چراکه تحریمها و وابستگی به ابزارهای خارجی میتواند تهدیدی جدی در پی داشته باشد. در این میان استفاده از ساپتک نیازمند نیروی انسانی متخصص در زمینه دادهکاوی و هوش مصنوعی بوده و از همه اینها گذشته مسائل حقوقی نیز دست به گریبان این عرصه فناوری است. زیرا قوانین سنتی نظارت مالی معمولا پاسخگوی مسائل نوین فناوری نیستند.
آنچه قطعی است این است که ایران بهعنوان کشوری با شبکه بانکی بزرگ و میلیونها تراکنش روزانه، بیش از هر زمان دیگر نیازمند ساپتک است. حجم تراکنشهای شبکه شتاب و شاپرک بهقدری بالاست که نظارت سنتی دیگر پاسخگو نیست. بانک مرکزی ایران طی سالهای اخیر با پروژههایی مانند سامانه نهاب، شاپرک و پایا تلاش کرده زیرساختهای نظارتی را تقویت کند، اما این اقدامات بیشتر در سطح جمعآوری و یکپارچهسازی دادهها باقی مانده و هنوز به مرحله تحلیل هوشمند و پیشبینی ریسک نرسیده است. همانطور که اشاره شده یکی از چالشهای اصلی، نبود چارچوب حقوقی و مقرراتی مشخص برای استفاده از فناوریهای نوین در نظارت است. همچنین موضوع امنیت دادهها و حاکمیت داده در سطح ملی نیازمند تعریف دقیقتری است تا اعتماد عمومی و پایداری سیستم مالی حفظ شود.
در آخر باید تاکید کنم که ضرورت استفاده از ساپتک دیگر یک انتخاب لوکس برای نهادهای ناظر نیست، بلکه الزامی استراتژیک در عصر دیجیتال است. همانطور که رگتک به موسسات مالی کمک میکند تا با قوانین منطبق شوند، ساپتک نیز تضمین میکند که نظارتی کارآمد و هوشمندانه بر این قوانین انجام گیرد. در ایران حرکت به سمت ساپتک نهتنها باعث کاهش هزینههای نظارت و افزایش شفافیت میشود بلکه میتواند ابزاری کارآمد در خدمت مبارزه با پولشویی، مدیریت ریسک نظام بانکی و ایجاد اعتماد عمومی در اکوسیستم مالی باشد.