خدمت از ما: نظافت، باربری و تعمیرات؛ پرتقاضاترین خدمات آنلاین ایرانیهاست
دادههای «خدمت از ما» نشان میدهد پرتقاضاترین خدمات آنلاین در این پلتفرم مربوط به خدماتی…
۲۶ شهریور ۱۴۰۴
۲۶ شهریور ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
اقتصاد خالقان محتوا (Creator Economy) امروز یکی از بخشهای روبهرشد اقتصاد دیجیتال جهان است. برآوردهای Goldman Sachs نشان میدهد این بازار در سال ۲۰۲۳ حدود ۲۵۰ میلیارد دلار ارزش داشته و تا ۲۰۲۷ میتواند به ۴۸۰ میلیارد دلار برسد. در حالیکه در کشورهای پیشرو این حوزه بهسرعت توسعه یافته، در ایران هنوز بحث درباره درآمد، چالشها و فرصتهای آن محدود مانده است.
پدیده خالقان محتوا همزمان با رشد پلتفرمهای دیجیتال در اوایل دهه ۲۰۰۰ شکل گرفت. یوتیوب، اینستاگرام و بعدها تیکتاک بستری شدند تا افراد عادی با تولید ویدیو، پادکست یا نوشته، مخاطب جذب کرده و از طریق تبلیغات یا همکاری با برندها درآمدزایی کنند. پیشبینی گلدمنساکس نشان میدهد تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۱۰۷ میلیون نفر در سطح جهان خود را خالق محتوا خواهند دانست؛ روندی که نشان از تبدیل شدن این حوزه به یک صنعت جهانی دارد.
کسب درآمد در این اقتصاد به دو دسته کلی تقسیم میشود: درآمدهای درونپلتفرمی یا تبلیغات برنامهریزیشده و یا خارج از پلتفرم Off-platform
تبلیغات برنامهریزیشده بهعنوان مهمترین منبع درآمدی، سهم قابلتوجهی دارد. این تبلیغات با استفاده از دادهها و الگوریتمها بهطور هدفمند به مخاطبان نمایش داده میشود و بخشی از درآمد آن به تولیدکنندگان تعلق میگیرد. در کنار آن، امکان درآمدزایی از طریق اسپانسرشیپ، ویدیوهای زنده، فروش NFT و حتی محتوای آموزشی نیز فراهم است.
در خارج از پلتفرم خالقان محتوا میتوانند دورههای آموزشی طراحی کرده و در بسترهایی مانند Teachable ارائه دهند، وبینار برگزار کنند، از پلتفرمهایی چون Patreon حمایت اشتراکی یا کمک مستقیم دریافت کنند و حتی با همکاری در فروش (Affiliate Marketing) یا ارائه محصولات دیجیتال (مانند Spri.ng) درآمدزایی داشته باشند. استفاده از ابزارهایی مانند Linktree نیز مسیر درآمدهای جانبی را هموارتر میکند.
این تنوع مدلها نشان میدهد که اقتصاد خالقان محتوا تنها به تبلیغات وابسته نیست و میتواند برای فعالان این حوزه استقلال مالی پایدارتری فراهم کند.
در ایران، تولید محتوا عمدتاً به اینستاگرام محدود مانده و تنها در سالهای اخیر یوتیوب جایگاه پررنگتری یافته است. پلتفرمهای همکاری در فروش همزمان با رشد تجارت الکترونیک توسعه یافتهاند، اما بهدلیل نبود شفافیت و ضعف اعتماد عمومی، هرگز به موفقیت مشابه نمونههای جهانی دست نیافتهاند.
مشکلات زیرساختی از جمله محدودیتهای اینترنت، هزینه بالای ترافیک و سرعت پایین پهنای باند باعث شده محتواهای کوتاه و سبک جایگزین تولیدات حرفهایتر شود. این روند خلاقیت را محدود کرده و امکان شکلگیری جریانهای پایدار درآمدی را از خالقان ایرانی گرفته است.
از سوی دیگر، افزایش روزافزون نرخ دلار در برابر ریال، تولید محتوا را برای خالقان ایرانی جذابتر کرده است. بسیاری از تولیدکنندگان میتوانند از تبلیغات درونپلتفرمی یا همکاری با برندهای بینالمللی درآمدی بهمراتب بیشتر از گذشته کسب کنند؛ درآمدی که در شرایط سخت اقتصادی کشور میتواند برای آنان حیاتی باشد. به بیان دیگر، شکاف ارزی بهنوعی انگیزهای تازه برای فعالیت در این حوزه ایجاد کرده است.
با این حال، سیاستهای حاکم بر فضای دیجیتال در کشور، بهجای حمایت از این فرصت اغلب در مسیری متفاوت حرکت میکنند بهجای تقویت زیرساختها و حمایت هدفمند، اغلب به سمت محدودسازی، فیلترینگ یا نگاه شعاری با پلتفرمهایی شده حرکت کرده است. نتیجه آن است که بسیاری از فرصتها یا به حاشیه رفتهاند یا به دست بازیگران خارجی رسیدهاند. اگر این مسیر ادامه پیدا کند، اقتصاد خالقان در ایران نیز همانند بسیاری دیگر از ظرفیتهای اقتصاد دیجیتال، با خطر «شروعی پرامید و پایانی عقیم» روبهرو خواهد شد.
اقتصاد خالقان محتوا ظرفیتی بزرگ برای نوآوری، اشتغال و استقلال فردی است. تجربه جهانی نشان میدهد این حوزه نه تنها جریان مالی قدرتمندی ایجاد میکند، بلکه میتواند تنوع فرهنگی و مهارتهای دیجیتال را نیز گسترش دهد. در ایران اما این ظرفیت بهجای آنکه به فرصتی ملی بدل شود، در سایه مشکلات ساختاری و سیاستگذاریهای نادرست به تهدیدی برای عقبماندن بیشتر تبدیل شده است. اگر رویکردی اصلاحی اتخاذ نشود، سهم ایران از این بازار جهانی چیزی جز مصرف محتوای دیگران نخواهد بود.