۲۶۰ هزار مرکز خدمات سلامت به شبکه ملی سلامت متصل میشوند
وزارت بهداشت و شرکت مخابرات ایران تفاهمنامه همکاری برای توسعه زیرساختهای دیجیتال امضا کردند. انتظار…
۶ مرداد ۱۴۰۴
۷ مرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
لینکدین سرشار از پستهای «Open to Work» کارمندانی شده است که خود را قربانی تعدیلهای پس از جنگ میدانند. مدیران عامل پلتفرمهای اقتصاد دیجیتال ایران میگویند گرچه بخشی از خروجها ناشی از تنشهای اخیر است، اما در حقیقت ۳ ماهه ابتدای سال همواره دورهای برای تغییر شغل، خروج نیروها یا تصمیم به مهاجرت است و ترکیب این فاکتورها با وضعیت روانی ناشی از جنگ، باعث شده برخی این جابهجاییها را به تعدیل نسبت دهند. آنها میگویند تاثیرات بحران در اکوسیستم دیجیتال ۳ تا ۶ ماه بعد خود را نشان میدهد و احتمالا تعدیل واقعی در اکوسیستم هنوز رخ نداده است.
به گزارش پیوست، در هفتههای گذشته، با پایان جنگ کوتاه اما پرتنش ایران و اسرائیل، اخبار زیادی در مورد موجی از «تعدیل» در اکوسیستم استارتآپی به راه افتاد. فضای لینکدین سبز رنگ شده بود و آماده به کارها(Open to Work) روایات غمباری را از بیکار شدنشان سر میدادند. اما نکته اینجا بود که تمام آنها دچار تعدیل گسترده پساجنگ شده بودند یا بخشی از آن مربوط به «جابهجایی طبیعی نیروها» در فصل بهار بود؟
سعید اتحادی مدیرعامل پابلیکا پلتفرم تخصصی خدمات رپورتاژ آگهی و روابط عمومی در این باره به پیوست میگوید: «ما در حوزه تبلیغات و روابط عمومی فعالیت میکنیم و در دورههای بحران اقتصادی و چالشهای مرتبط به اینترنت، اولین سیبل برای کاهش هزینهها قلمداد میشویم. تبلیغات و روابط عمومی در بسیاری از شرکتها، نه بهعنوان ابزار سرمایهگذاری برای رشد، بلکه به چشم یک «هزینه قابل حذف» دیده میشود. درنتیجه، چه در دوران رکود اقتصادی، چه پس از تنشهای سیاسی و امنیتی، اولین ضربه به تیمهای تبلیغات، محتوا و روابط عمومی وارد میشود. پس طبیعی است که جزو آسیبپذیرترین مشاغل باشیم اما یکی از چالشهای اکوسیستم ما، نبود شفافیت در روایت خروج نیروهاست.»
او ادامه میدهد: «در نبود فضای گفتوگوی روشن، هر خروجی بهصورت پیشفرض «تعدیل» محسوب میشود. در صورتی که این مسئله نهتنها به فضای روانی کارکنان و فعالان لطمه میزند، بلکه در بلندمدت، فضای بیاعتمادی ایجاد میکند. استعفا، مهاجرت یا حتی اخراج میتوانند شامل دلایل کاملاً طبیعی باشند و نتیجه این ۱۲ روز نباشد.»
صابر خسروی مدیر مرکز نوآوری ویکست هم اصلا بر این عقیده است که تعدیلهایی که در ماه اخیر صورت گرفته لزوما ارتباط مستقیم به جنگ ندارند. طبق گفته او با وضع اقتصادی قبل از جنگ و شرایط آن زمان هم کسب و کارها امسال با موج شدیدی از تعدیل روبهرو میشدند. او توضیح میدهد: «اما حالا فضای ابهام بیشتر شده، اینکه هر لحظه نگران جنگ دوباره، فعال شدن مکانیزم ماشه و اتفاقات دیگر هستیم، شرکتها را مستاصلتر کرده و آنها را به سمت کاهش هزینهها برده است.»
حمید محمودزاده مدیرعامل دیدار در این نقطه به نقش دولت در بهبود شرایط اشاره و اضافه میکند: «در تمام دولتهای مترقی دولت بستر اقتصادی را شخم میزند، نهال سودآوری را در آن میکارد و آن را در اختیار بخش خصوصی قرار میدهد. در کشور ما بخش خصوصی زمین بایر را آباد میکند اما دولت با تکانههای مختلف آن را میلرزاند و تخریب میکند. دولت به جای اینکه نقش تسهیلگر در این بستر بکر را داشته باشد، با مجوزها، بیمه، مالیات، فیلترینگ و قوانین ناپخته مانع رشد میشود.»
طبق گفته محمودزاده استارتآپهای ایران به دلیل نبود سرمایهگذران خطر پذیر و عدم بلوغ، تبدیل به کسب وکارهای روزمزد میشوند. یعنی اینکه اگر مدت محدودی ورودی آنها با عاملی مثل جنگ مسدود شود امکان حیات ندارند. شرکتی که نتواند از عهده تامین هزینهها بربیاید مجبور است به تعدیل رو بیاورد. در ضمن همین جنگ ۱۲ روز، باعث تغییر رفتار خرید مشتریان شده است و اثرات آن احتمالا تا ماهها روی اکوسیستم استارتآپی ایران فشار خواهد آورد و محدود به این ماه نخواهد بود.»
صادق محمدی مدیرعامل مدیانا هم دقیقا روی همین مسئله با محمودزاده همنظر است و طبق گفته او تاثیرات بحران در اکوسیستم دیجیتال ۳ تا ۶ ماه بعد زمان میبرد که خود را نشان بدهد. او میگوید: «اولین کاری که بیزینسها برای تابآوری انجام میدهند این است که بدهیهای خود را برای ماههای آینده کاهش میدهند. اصولا حقوق پرسنل بین ۷۵ تا ۸۰ درصد هزینههاست. در اکوسیستم آنلاین معمولا شرایط جوری است که در بازههای ۳ ماه برنامهریزیها انجام میشود. مثل تاثیرات جنگ ۱۲ روزه خرداد به تبع تا پایان شهریور خود را نشان میدهد. برداشت من این است که اگر اوضاع همینگونه بماند و شرایط بدتر از این نشود موج تعدیل در شهریور خود را نشان میدهد و بنا به اتمام قراردادها شاید اواخر شهریور یا اوایل مهر یک موج جدید تعدیلها را مخصوصاً در یک سری صنایع خاص بیشتر خواهیم دید.»
عارف شعبانی همبنیانگذار دژینو هم فقط بخشی از تعدیلها را نتیجه خروجی نیروها در ماههای اخیر میداند و میگوید: «جدای از بحث تعدیل اصلا یک سری نیروها در هر کسب و کاری ممکن است مناسب آن سِمت نباشند و خودشان هم به این باور رسیده باشند. بدیهی است که در این شرایط اقتصادی نامناسب نیروی انسانی که در ماههای گذشته خروجی مناسبی برای خودش و آن کسب و کار نداشته، کنار گذاشته شود یا استعفا دهد. اما مشکل اینجاست که در شرایطی مثل جنگ و بحرانها همه افراد این موضوع را به عهده جنگ و تعدیل پس از آن میسپارند.»
عادل طالبی بنیانگذار آژانس منظم هم معتقد است زمانی که کسب و کارها در منگنه و فشار انواع و اقسام مشکلات مالی، تهدیدات سیاسی و اجتماعی هستند باید به ماندگاری نیروهایی فکر کنند که تجربه و توان بیشتری دارند. او در این باره توضیح میدهد: «ما کسب و کارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ هستیم و متأسفانه بسیاری از مشتریان ما که کمپینهای تبلیغاتی داشتند، پروژههای خود را متوقف کردهاند. از طرفی، به دلیل قطعی اینترنت در ایران، نتوانستیم ارتباط خود را با شرکتها به درستی حفظ کنیم و بخش مهمی از پروژههای خارج از ایران را نیز از دست دادیم. در نهایت، با توجه به چکهای پیشرو و هزینههای جاری و همچنین کاهش شدید درآمدها، به این نتیجه رسیدیم که برای بقای کسبوکار، مجبور به کاهش هزینهها هستیم.»
او اضافه میکند: «شرایط بازار دیجیتال مارکتینگ همچنان بحرانی است پروژههای سئو در حال کنسل شدن هستند، کمپینهای تبلیغاتی به دلیل فیلترینگ گوگل ادز متوقف شدهاند، بازدهی مالی بسیار پایین آمده است. به همین دلیل، مجبور به تعدیل نیرو شدیم و با حفظ نیروهای باتجربهتر که توانایی مدیریت شرایط سخت را دارند و با روال کار ما آشناترند، با برخی از همکاران تازهوارد خداحافظی کردیم.»
هادی شریفی مدیرعامل تپسل اما جابهجایی منابع انسانی را بخش طبیعی و اجتنابناپذیر از چرخه حیات سازمانها میداند و میگوید: «به استناد استانداردهای جهانی مدیریت منابع انسانی مانند مدلهای بهبود مستمر سرمایه انسانی (Continuous Talent Optimization)، ارزیابی عملکرد و تنظیم ساختار تیمی از الزامات حرفهای هر سازمانی است و همیشه باید با دقت و حساسیت انجام شود. همانطور که در استانداردهای جهانی میانگین استاندارد گردش نیروی کار یک شرکت، سالانه در محدوده ۱۰ تا ۱۵ درصد است.»
طبق گفته شریفی نگاه تپسل همچون تجربه بحران کرونا، نگاهی مبتنی بر حفظ ثبات و انسجام تیم بوده است. او تشریح میکند: ما تاکنون در تپسل تعدیل گسترده یا ساختاری نداشتهایم و تصمیمگیریها را با احتیاط و بر اساس تحلیلهای عملکردی پیش بردهایم. رویکرد ما حفظ انعطاف، ارتباط شفاف با تیم و برنامهریزی کوتاهمدت بر اساس واقعیات محیطی بوده است. البته در چنین شرایطی، فشار اقتصادی بر شرکتهای خصوصی بسیار بیشتر شده است. کاهش یا تأخیر در پرداخت بدهیهای مشتریان، از یکسو و عدم همکاری مناسب نهادهایی چون سازمان تأمین اجتماعی، از سوی دیگر، مسیر تابآوری را برای شرکتها دشوارتر کرده است. در واقع انتظار داشتیم در چنین بحرانهایی، تأمین اجتماعی با نگاهی حمایتیتر همراه بخش خصوصی باشد، اما علاوه بر اینکه حمایت موثری را شاهد نبودیم، نسبت به تاب آوری هم نقد شدیم.»
البته در مصاحبه اخیر سبحان فروغی، مدیرعامل گروه تپسل هم اشاره کرده بود که نمیتوان از بدنه نحیف و کلنگیشده توقع تابآوری داشت و در نهایت، اکوسیستم دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات، به دلیل ماهیت مستقیم وابسته به بودجههای بازاریابی، در خط مقدم تأثیرپذیری از بحرانهای اقتصادی قرار دارد.
در نهایت اینکه شاید تعدیل در برخی شرکتها واقعاً رخ داده باشد، اما اگر قرار باشد گزارشی دقیق و منصفانه از وضعیت اکوسیستم ارائه شود، باید میان تعدیل واقعی، جابجایی فصلی و مهاجرت شغلی تمایز قائل شد. در شرایطی که اقتصاد در رکود و فضای سیاسی در بیثباتی است، شفافیت در روایتها، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. در چنین وضعیتی، شرکتها و مدیران بهتر است با صداقت و شفافیت، وضعیت نیروهای انسانی خود را توضیح دهند. نه از روی اجبار، بلکه برای کمک به شکلگیری روایتی صادقانهتر از وضعیت بازار کار.