skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پرونده‌ای درباره تاب‌آوری فناورانه در جنگ؛ فناوری در برابر فروپاشی

مینا پاکدل تحریریه

۴ مرداد ۱۴۰۴

زمان مطالعه : ۱ دقیقه

شماره ۱۳۶

فناوری در برابر فروپاشی
در جهانی که تهدیدها هم می‌توانند نظامی باشند و هم دیجیتال، محیط‌زیستی یا حتی تصمیم‌محور، فناوری باید برای فروپاشی هم طراحی شده باشد، نه‌فقط برای عملکرد. تاب‌آوری فناوری، به‌ویژه در وضعیت جنگی، دیگر تنها مساله‌ای فنی نیست؛ بلکه نیازمند بازاندیشی در معماری شبکه، شیوه‌ توزیع منابع و حتی آموزش کاربران است. در این پرونده، تاب‌آوری فناوری را از وجوه مختلف بررسی کرده‌ایم: سراغ کشورهایی رفته‌ایم که درگیر جنگ بوده‌اند، به عملکرد دولت‌هایشان نگاهی انداخته‌ایم و نقش استارت‌آپ‌ها در چنین موقعیتی را مرور کرده‌ایم. از تاب‌آوری زیرساخت‌ها تا تاب‌آوری سایبری حرف زده‌ایم و نشان داده‌ایم که چگونه تاب‌آوری در حوزه فناوری را اغلب به‌اشتباه به «پشتیبان‌گیری» یا «زیرساخت مقاوم» خلاصه می‌کنیم؛ انگار همه‌چیز را می‌شود با یک سرور دوم در جای دیگر حل کرد. اما هیچ فناوری‌ای بدون مدیریتِ هماهنگ، در لحظه‌ بحران از خودش دفاع نمی‌کند. تاب‌آوری فناوری، شاید در همان‌ نقطه‌ای شکست می‌خورد که فکرش را نکرده‌ایم. سوال اصلی این است که ما تا کجا می‌توانیم زیرساخت‌هایمان را زنده نگه داریم؟

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۳۶ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۳۶ پیوست
دانلود نسخه PDF
None
مینا پاکدلتحریریه

    کارشناسی ادبیات انگلیسی را که گرفتم دیگر مطمئن بودم کلمه‌ها را اگر در گفتار شفاهی کم می‌آورم، در نوشتار توی مشتم هستند و از لای انگشت‌هایم لیز نمی‌خورند. در آن سال‌ها ترجمه می‌کردم و ویرایش. در گیرودار پایان‌نامه ارشد فلسفه بودم که برای یکی از ویژه‌نامه‌های پیوست چند گزارش ترجمه کردم و قرار شد پاره‌وقت کار کنم. آن‌موقع‌ها دفتر پیوست خانه دوطبقه قدیمی‌ای بود که حیاطش درخت داشت، ایوانش بزرگ بود و آسمان معلوم. جای‌گیر شدم طبقه هم‌کف در اتاق میثم. در واقع او و مهرک بودند که به من چم‌وخم روزنامه‌نگاری را یاد دادند؛ اینکه چطور باید یادداشت و گزارش نوشت یا کنداکتور بست؛ چطور نباید ترسید و از قالب سفت‌وسخت آکادمیک بیرون آمد. حالا تقریبا ده سالی از آن روز اول می‌گذرد. در این سال‌ها با چند ماهنامه و فصل‌نامه دیگر و نشرهای مختلف همکاری کرده‌ام و همچنان و همیشه در پیوست مشغول بوده‌ام. اینجا محل کار من نیست؛ خانه من است و آدم‌هایش کسانی‌اند که تو را همان شکلی که هستی، می‌پذیرند، با همه ضعف‌ها و قوت‌ها، با همه روشنایی‌ها و تاریکی‌ها.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو