مدیرعامل سفرمارکت: سازوکار ارائه تسهیلات دولت باید شفاف باشد
مدیرعامل سفرمارکت، مهدی نجفی، از نبود شفافیت در اعطای تسهیلات به کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال خبر…
۳۱ تیر ۱۴۰۴
۳۱ تیر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
فعالان اقتصادی معتقدند تاب آوری بدون اصلاحات جدی در ساختار حکمرانی اقتصادی، نهتنها ممکن نیست، بلکه بحرانها هر بار با شدت بیشتر بازمیگردند. از نگاه این فعالان همچنین، عبور از وضعیت کنونی تنها با بازنگری در نقشآفرینی بازیگران اصلی اقتصاد و کاهش تمرکز قدرت ممکن خواهد بود.
به گزارش پیوست در نشست «اولویتهای مهم اقتصادی کشور پس از جنگ دوازه روزه» که در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد، حسین سلاحورزی، رییس سازمان ملی کارآفرینی ایران، با اشاره به نبود قطعیت در جامعه امروز به دلیل آنچه در کشور اتفاق افتاد میگوید:«بخشی از نبود قطعیتها از سمت مردم و بخشی دیگر مربوط به سیاستگذار است».
به گفته او شرایط امروزه کشور به نوعی است که بسیاری از مردم در موقعیت شغلی خود درگیر اختلال شدند و دولت نیز در لایههای سیاستگذاری به چالش افتاده است. او میگوید که در این شرایط سیاستگذار به نوعی درگیر انفعال شده و نقشی شبیه به «آتشنشان» پیدا کرده است.
سلاحورزی میگوید که نبود قطعیت در کشور با ناترازیهای از قبل موجود همراه شده و شرایط نامناسبی را در کشور به وجود آورده است. او ادامه میدهد:«این شرایط موجب شده بحرانهایی که از قبل وجود داشتند مانند ناترازی در بودجه نظام بانکی یا مشکلات تجارت خارجی مجددا تشدید شود».
به گفته او در سهماهه ابتدایی سال گذشته، از ابتدای سال تا ۳۰ تیرماه ۱۴۰۳، میزان تامین ارز به ۲۱ میلیارد و ۴۴۵ میلیون دلار رسید، و این درحالی است که در مدت مشابه امسال، یعنی از ابتدای سال تا ۲۷ تیر، تنها ۱۵ میلیارد و ۳۲۸ میلیون دلار ارز تأمین انجام شده است.
طبق گفته رییس سازمان ملی کارآفرینی ایران بر این اساس در چهار ماه نخست امسال نسبت به سال گذشته، تأمین ارز با کاهش حدود ۳۰ درصدی همراه بوده است. او اضافه میکند:«این شرایط در ماههای آینده تاثیر خود را خواهد گذاشت. در چنین شرایطی باید به دنبال راهحلی بود که بتواند شرایط کشور را به شکلی ساختارمند مدیریت کند و نه مسکنهای موقت».
صادق فرامرزی، کارشناس حوزه اقتصاد دیجیتال، با اشاره به اینکه جنگ ۱۲ روزه نه فقط یک بحران امنیتی، بلکه زلزلهای ژئوپلیتیکی بود میگوید:«بر این اساس دیگر بیثباتی منطقهای امری استثنایی نیست و زنجیرههای تأمین، سرمایهگذاری و حتی آموزش در معرض تهدیدهای همزمان هستند. همچنین تابآوری باید نه در حرف، بلکه در ساختارهای واقعی اقتصادی بازتعریف شود».
به گفته او در روزگار پس از بحران، مسئله اصلی چگونگی بازسازی است. «بازسازی در صورتی که هوشمندانه و بر اساس ریشهها شکل گیرد میتواند ما را به سه نقطه کانونی زیرساخت فناوری، سرمایه انسانی و نوآوری پایدار برساند».
این کارشناس حوزه اقتصاد دیجیتال با تاکید بر اینکه دیگر نمیتوان با سیاستهای دیروز به استقبال تهدیدهای امروز و فردا رفت میگوید: «نوآوری نهادساز، نه فقط یک راهحل، بلکه راه بقا است. تا چند سال پیش، فناوری را صرفا ابزار میدانستیم. اما امروز فناوری، بستر تمدن ما است. جایی برای زیست دیجیتال، برای حافظه جمعی و ارتباط ملی. اما همین بستر در بحرانها، به دست برخی سیاستها قطع میشود».
به گفته او اینترنت، فقط اتصال بوده و جریان زندگی است و قطع اینترنت، هیچ دشمنی را متوقف نکرد، اما هزاران کسبوکار را تعطیل کرد، امید نسل خلاق را از بین برد و قطار مهاجرت را شتاب داد.
فرامرزی همچنین میگوید که اینترنت آزاد و پایدار، یک مطالبه لوکس یا غربزده نبوده و پیشنیاز اقتصاد ملی و نوآوری بومی است.
او در خصوص فرصتهای بازسازی میگوید:«در ابتدا باید نوسازی سرمایه انسانی با تأکید بر آموزش مهارتهای دیجیتال و چابکسازی سازمانی مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر تثبیت زیرساختهای دیجیتال از مسیر قانونیشدن منشور پایداری اینترنت و ممنوعیت رسمی اختلال در آن و طراحی دوباره سیاستهای حمایتی از نوآوری، با تأسیس صندوقهای ریسکپذیر و مناطق آزاد فناوری برای استارتآپهای جسور نیز اهمیت زیادی دارد».
فرامرزی اضافه میکند:«در دل این اصلاحات، نیروی انسانی نقش کلیدی دارد. بیش از ۷۰ درصد شرکتهای دانشبنیان با مهاجرت نیروهای کلیدی مواجهاند. آینده را نمیتوان فیلتر کرد و نوآوری را نمیشود در قفس گذاشت. انسان توانمند را نیز نمیتوان پشت دیوارها نگه داشت. ما در یک بزنگاه تاریخی ایستادهایم. یا همین حالا انتخاب میکنیم که بهسمت مقاومسازی هوشمند برویم، یا در چرخهای از تکرار بحران و بازسازی بیفایده گرفتار میمانیم».
به گفته محمود اولیایی، رئیس کمیسیون تخصصی مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی اتاق بازرگانی، شرایط امروزی کشور لزوما به واسطه جنگ ۱۲ روزه ایجاد نشده و ناشی از عوارض تصمیمها و سیاستهای اتخاذی در ۱۰ سال گذشته است.
به عقیده او باید شرایط امروز را در ۴ بخش به شکل تحولخواه دنبال کرد:«در ابتدا، مقاومت فعال نیازمند بازتعریف روابط کشور با سایر کشورهای جهان است و به همین دلیل نیاز است مدل ذهنی خود را در مورد جایگاه کشور در جهان و سیاست خارجی بازبینی کنیم. بعد از آن باید رویکرد اجتماعی را مورد توجه قرار داد. رویکرد اجتماعی در کشور نباید به این شکل باشد که در نقطه نیاز از مردم استفاده کرده و در سایر مباحث آنها را فراموش کنیم».
او در ادامه میگوید:«امروزه شاخص کارایی اداری کشور ۱۴.۵ درصد است و بر همین اساس لازم است که رویهای اصلاحی برای نظام اداری کشور در نظر گیریم. محور آخر نیز مربوط به داشتن دیدگاهی پایدار به توسعه است. در کشور هیچ برنامهای برای توسعه پایدار وجود نداشت و بحرانهای اخیر در حوزه محیط زیست نیز به همین دلیل امروز بیش از قبل مشهود هستند.»
به گفته او تمام بحرانهای امروزی کشور به دلیل ناترازی مدیریت در کشور است و مهمترین راهحل امروز تغییر در مدلهای ذهنی و حکمرانی موجود در این حوزه است.
به گفته عیسی منصوری، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران، بررسی شاخصهای کلیدی مالی چهار صنعت در بازه زمانی ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۳ نشان میدهد تابآوری اغلب بنگاههای تولیدی ایران در برابر بحرانهای اقتصادی و شوکهای بیرونی شکننده و ناپایدار است.
او میگوید که قفل شدن سرمایه در گردش، دوره طولانی وصول مطالبات و کاهش توان پاسخگویی به نیازهای نقدی از جمله نشانههای این وضعیت است. «وابستگی بالا به بدهی و رشد این نسبت، بیانگر اتکای ناپایدار به تامین مالی خارجی و افزایش ریسک نکول است. همزمان، بیشتر صنایع با بحران مزمن نقدینگی مواجهاند و توان کافی برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت را ندارند».
طبق گفته منصوری، روند حاشیه سود نیز نشان میدهد که شوکهای هزینهای، همراه با کاهش فروش، بهسرعت حاشیه سود بنگاهها را از بین میبرد.
او در ادامه به سه سناریوی احتمالی کشور در این شرایط میپردازد:«با در نظر گرفتن ایران به عنوان کشوری که طی این سالها با مقاومت همراه بوده است سناریوی اول شکست در برابر فشار ترکیبی است که ژاپن در این شرایط قرار گرفت. سناریوی دوم بقا بدون توسعه ماندگار مانند کشور کوبا است. در این وضعیت مقاومت به صورت فرسایشی بوده و در بهترین حالت بقا را به همراه دارد. در حالت سوم نیز مقاومت فعال و گذار به هژمونی مشابه آنچه در هلند اتفاق افتاد همراه است».
به گفته رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران برای گذار از این دوره تنها دو ابزار اصلاح ساختار و تابآوری وجود دارد. او حین شوخی با واژه تابآوری میگوید: «دیگر در کشور تابی برای آوری وجود ندارد».
منصوری با تاکید بر اینکه ما نیازمند بازآفرینی اکوسیستم اقتصادی هستیم، میگوید:«در ساختار امروز قدرت و سودآوری در دایرهای بسته متمرکز شده و بخش خصوصی با سهمی ناچیز از امکان رشد و اثرگذاری محروم مانده است. تا زمانی که این ساختار تغییر نکند و اصلاحات جدی در نظام حکمرانی و قوانین صورت نگیرد، نمیتوان انتظار تابآوری، توسعه یا خروج از وضعیت فعلی را داشت».
طبق گفته او همچنین تقویت بخش خصوصی، کاهش نفوذ هستههای سودجو و باز کردن فضا برای مشارکت واقعی، اولین گام برای عبور از بحران است.