در دنیایی مملو از اخلالهای مداوم، نه استراتژیها یا نرمافزارها، اعتماد است که میتواند تاثیرگذار باشد. اعتماد به رسالت مجموعه. اعتماد به همکاران. اعتماد به رهبری. این اعتماد اما نه با خوشرفتاری بلکه با واقعگرایی حاصل میشود. این موضوع اصلی کتاب جدید مایک پیترسون، نویسنده آمریکایی، به نام «رهبری در عصر اختلال دیجیتال» (Leading in the Age of Digital Disruption) است. پیترسون بهتازگی گفتوگویی با وبسایت فوربس انجام داده درباره اشتباهات مغفولمانده رهبران که سبب از میان رفتن اعتماد میشود، اینکه چگونه میتوان پاسخگویی سازنده داشت و چرا آسیبپذیری مهجورترین ثروت رهبران است. آنچه این اثر پیترسون را متمایز ساخته، استفاده او از شیوه روایت داستانی است. او بهجای مطرح کردن اصول انتزاعی، با استفاده از داستان «ایتن» به این اصول جان بخشیده است. ایتن مدیرعاملی خیالی است که وظیفه بازسازی کامل یک شرکت را بر عهده دارد و گرچه این داستان ساختگی است، برداشتها از آن کاملاً حقیقی است. صمیمیت به معنای قابل اعتماد بودن نیست یکی از اولین اظهاراتی که پیترسون در گفتوگوی خود مطرح کرد این بود: «رهبران اغلب در دسترس بودن یا صمیمیت را با اعتمادسازی اشتباه میگیرند. در حالی که اعتماد با ثبات قدم و شفافیت شکل میگیرد.» با نگاهی به علت مشارکت اندک کارکنان در بسیاری از سازمانها پی میبریم که یک عامل اصلی این مساله فقدان شفافیت و جسارت در رأس مجموعه است. بسیاری از رهبران بیش از رهبری و هدایت، دنبال کسب محبوبیت هستند. آنها از مشارکت اندک کارکنان چشمپوشی میکنند، از گفتوگوهای دشوار دوری میکنند و از توضیح «دلیلی» که در پس تصمیماتشان وجود دارد ناتواناند. و همانطور که از گذشته گفتهاند: «شما مشوق همان چیزی هستید که از آن چشمپوشی میکنید.» در کتاب، ایتن وارث مجموعهای است که چنین رفتارهایی در آن روحیه و شوق را از کارکنان سلب کرده است. ایتن اما این مشکل را با سخنرانیهای انگیزشی برطرف...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.