از شرکتی با ساختار نامنعطف که تیمی از خانهبهدوشهای دیجیتالی را استخدام میکند چه انتظاری در ذهنتان شکل میگیرد؟ این شرکت تحت شرایطی خاص میتواند با ایدهای خلاقانه یا الهامبخش به حفظ موقعیتش در بازار کمک کند. اما در اکثر موارد این تیمهای دیجیتالی میتوانند در محدوده مرزهای سلسلهمراتب و بوروکراسی سازمان گیر بیفتند و آزادی تصمیمگیری از آنها سلب شود. این تیم در این شرایط دو گزینه دارد: یا با شرایط کنار میآید (که البته امری زمانبر است) یا به دلیل عدم سازگاری شرکت را ترک میکند. به زبان سادهتر، این تیم از این رو آزار میبیند که خلاقیت و عملکردش تحت تاثیر فرهنگ سازمانی جدید قرار میگیرد. انواع فرهنگ سازمانی برای درک اینکه فرهنگ چطور بر عملکرد تیمها اثرگذار است باید در ابتدا نگاهی به انواع فرهنگهای سازمانی بیندازیم. فرهنگ سازمانی بر اساس شیوه «تصمیمگیری» و «ساختارهای پاداش» به چهار مقوله قابل تقسیمبندی است. هر یک از این انواع فرهنگ سازمانی نقاط قوت و ضعف مخصوص به خودشان را دارند؛ جینا اوریش (Jeanne Urich) و دیوید هافربرت (David Hofferberth)، پیشنهاددهندگان این نظریه، این ویژگی فرهنگ سازمانی را «شکل نامتعادل فرهنگ» نامیدهاند. ۱- فرهنگ سازمانی خلاق در این فرهنگ رهبران به کارکنانشان امکان میدهند از خلاقیتشان استفاده کنند و تفکر خارج از عرف در اینجا ترغیب میشود. در این ساختار سازمانی تیمهای خودسازمانده و گروههای پروژهای مشارکتی زیاد دیده میشوند. نظر به اینکه این شرکتها بر تحقیق و توسعه و خدمات حرفهای متمرکزند، هدف اصلی آنها رقابت از طریق نوآوری است. مالکان تجاری این شرکتها مدیرانی «سنتی» تلقی نمیشوند بلکه در عوض کارآفرین و حتی رویاگرا هستند. شکل نامتعادل «فرهنگ خلاق» ایجاد نوعی محیط شبهفرقهای است که کارکنان را مجبور میکند نسبت به «خدایان»، یعنی موسس (یا مدیرعامل)، وفادار بمانند. بهترین مثال از این نوع فرهنگ شرکت اپل و فرقهای است که برای شخصیت استیو جابز ساختند. ۲- فرهنگ...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.