مقررات جدید چین برای مبارزه با شایعات و اطلاعات وارونه تولید شده با هوش مصنوعی
اداره فضای مجازی چین (CAC) به همراه سه نهاد دیگر، روز جمعه قوانین جدیدی را…
۲۶ اسفند ۱۴۰۳
۲۶ اسفند ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
هوش مصنوعی در سالهای گذشته به یکی از مهمترین حوزههای فناوری تبدیل شده و رقابت برای جذب استعدادهای برتر این حوزه داغتر از همیشه است. با اینکه فناوری ساخته شرکتهای هوش مصنوعی در برخی از موارد به دنبال انسانزدایی از نیروی کار است و مشاغل بسیاری را تهدید میکند، اما شرکتهای بزرگ فناوری و استارتاپهای نوظهور برای جذب بهترین پژوهشگران و مهندسان این حوزه رقابت سختی را در پیش دارند، مسالهای که اهمیت کلیدی انسان را حتی در خودکارترین صنعت جهان به تصویر میکشد. طبق گزارشی از مجله فورچن، شرکتهای بزرگ فناوری با پیشنهادهای میلیون دلاری وارد میدان رقابت شدهاند و یکی از مهمترین عوامل متمایز کننده استارتآپهای نوظهور، اهداف بزرگ و میزان اثرگذاری آنها بر آینده است.
به گزارش پیوست، علاوه بر این بسیاری از چهرههای مطرح این حوزه دیگر دیگر میلی به فعالیت در داخل شرکت قدیمی خود ندارند و بهترین نمونه آن خروج چندین نفر از اعضای بنیانگذار و چهرههای مطرح اوپنایآی از این شرکت است که هرکدام استارتآپی جداگانه را برای پیگیری اهداف خود تاسیس کردهاند.
میرا موراتی، مدیر ارشد فناوری سابق اوپنایآی، یکی از این موارد است که حالا استارتاپ Thinking Machines را تاسیس کرده است. در پی خروج موراتی از اوپنایآی، ۱۹ نفر از کارکنان فعلی و سابق این شرکت، از جمله جان شولمن نیز به این استارتاپ ملحق شدند. به نظر شکار استعدادها در سیلیکون ولی همانند گذشته ادامه دارد و اینبار در عرصه هوش مصنوعی شاهد رقابت تنگاتنگ فعالان این عرصه هستیم.
با داغتر شدن تب هوش مصنوعی و تغییر استراتژیهای کسبوکار، شرکتها به دنبال جذب متخصصانی هستند که از مهارتهای کمیاب و دانش فنی لازم برای توسعه مدلهای زبان بزرگ (LLM) برخوردار باشند. طبق برآوردهای صنعتی صنعت، تعداد پژوهشگران برتر این حوزه کمتر از یک هزار نفر در سراسر جهان است.
همین مساله باعث شده تا رقم پیشنهادهای مالی برای جذب این متخصصان سر به فلک بکشد. تیم تولی، یکی از شرکای شرکت سرمایهگذاری Menlo Ventures، میگوید این پژوهشگران بین ۲ تا ۴ به طور میانگین بین ۲ تا چهار میلیون دلار برای پیوستن به استارتآپ سهام دریافت میکنند، رقمی که چهار سال پیش غیرقابل تصور بود.
شرکتهای بزرگی مانند متا نیز با مداخله مستقیم مدیران ارشد از جمله مارک زاکربرگ، برای متقاعد کردن متخصصان تلاش میکنند و همین مساله باعث شده تا فعالان استارتآپی نیز با جذب سرمایه بیشتر راهی را برای نقدکردن سهام در اختیار استعداد بگذارند و از خروج آنها جلوگیری کنند. برای مثال سرمایهگذارانی مانند جاشوا کوشنر از Thrive Capital در تلاشاند تا کارکنان اوپنایآی را متقاعد کنند که ماندن در این شرکت از نظر اقتصادی به نفع آنهاست.
دهه ۲۰۱۰، میدان رقابت شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک برای جذب مهندسان فناوری بود. شرکتهای بزرگ در این دوره با ارائه مزایای بیشتر برای جذب استعدادها تلاش میکردند. شرکتها خدماتی همچون رستورانهای رایگان، ماساژدرمانی، کلاسهای تناسباندام و غذاهای گرانقیمت، را در اختیار کارکنان گذاشتند، تا به مقصدی جذاب برای بهترین مهندسان تبدیل شوند.
اما تعداد کم استعدادهای هوش مصنوعی باعث شده تا رقابت برای جذب متخصصان برتر این حوزه از منوی غذا و مزایای رایج فراتر برود. جدای از پیشنهادهای بسیار جذاب مالی، عواملی همچون ارتباط شرکت با چهرههای مطرح هوش مصنوعی یا سلبریتیهای جهان جدید فناوری یا فلسفه نگاه شرکتها به این فناوری به عواملی موثر در جذب استعدادها تبدیل شود. برای مثال انتروپیک، یکی از اولین استارتاپهایی جدا شده از اوپنایآی، به دلیل اختلاف در دیدگاه درباره امنیت و تجاریسازی هوش مصنوعی در جایگاهی رقابتی با بزرگترین استارتآپ این حوزه قرار گرفته است.
کریستوبال ونزوئلا، همبنیانگذار و مدیرعامل استارتآپی Runway که در زمینه هوش مصنوعی تولید ویدیو فعالیت دارد، نیز میگوید فرهنگ صحیح و ماموریت شرکت از اهمیت ویژهای در جذب استعدادها برخوردارند. به گفته او کسانی که جذب این استارتآپ شدهآند، «برای وجه اشتراک هنر و علم اهمیت بالایی قائل هستند.»
راب بیدرمن، از فعالان شرکت سرمایهگذاری جسورانه Asymmetric، میگوید به اهداف استارتآپ به عنوان یکی از عوامل مهم اشاره میکند. او میگوید: «با استعدادترین افراد میخواهند روی مسائل بزرگ کار کنند و باعث تغییر شوند.» از نگاه او همین مساله باعث شده تا بسیاری از استعدادها به جای همکاری شرکتهای بزرگ، به استارتآپهای کوچک اما با اهداف تاثیرگذار روی آورند.
در یکی از جدیدترین نمونه نیز شاهد بودیم که چطور وفاداری به میرا موراتی یکی مهمترین عوامل مهاجرات بسیاری از کارکنان خبره اوپنایآی به استارتاپ Thinking Machines تبدیل شد. گفتنی است که یکی دیگر از جذابیتهای استارتآپ تازهتاسیس موراتی، سهام ارزشمندی است که بدون دوره انتظار و با قیمت نزدیک به صفر به کارکنان تعلق میگیرد (بیشتر شرکتهای نوپا برای جلوگیری از فروش زودهنگام سهام خود، دوره انتظاری را در نظر میگیرند که در آن امکان فروش سهامهای اعطا شده وجود ندارد.)
با وجود اینکه ماموریت و اهداف شرکتها و حتی حضور چهرههای مطرح در استارتآپهای کوچک یکی از عوامل تاثیر گذار است، اما اهمیت دستمزد و پیشنهادهای مالی را نمیتوان نادیده گرفت. همین مساله باعث شده تا رقمهای خیرهکنندهای را در این حوزه شاهد باشیم.
گزارش فورچن نشان میدهد دستمزدها و بستههای مالی متخصصان این حوزه بهطور چشمگیری افزایش یافته است. با اینکه در گذشته حقوق پایه پیشنهادی برای متخصصان هوش مصنوعی ۲۵۰ هزار دلار بود، اکنون این رقم به ۳۵۰ هزار دلار یا بیشتر افزایش یافته است. رقمی که معادل حقوق پیشنهادی به دانشآموختگان مقطع دکترا و بالاتر با پنج سال تجربه در یکی از شرکتهای FAANG (فیسبوک، اپل، آمازون، نتفلیکس و گوگل) است.
علاوه بر این، شرکتهایی مانند اوپنایآی، متا و گوگل از مشوقهای مالی دیگری نیز برای جذب و حفظ استعدادها استفاده میکنند. برای مثال اوپنایآی چندین بار پیشنهاد خرید سهام از کارکنان را مطرح کرده است تا آنها بتوانند پیش از عرضه اولیه سهام، بخشی از دارایی سهامی خود را به پول تبدیل کنند.
پیش از انقلاب اخیر هوش مصنوعی و فراگیر شدن ابزارهای مولد، پژوهشگران و دانشمندان برجسته این حوزه معمولا در دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی فعالیت میکردند و حقوق دریافتی آنها کمتر از شرکتهای بزرگ فناوری بود. پیش از انقالب هوش مصنوعی، پردرآمدترین فعالان فناوری معمولا مهندسان نرمافزاری بودند.
اما امروزه این پژوهشگران به ستارههای جهان فناوری تبدیل شدهاند و شرکتهای فناوری برای جذب آنها با پیشنهادهای رقابتی تلاش میکنند. گزارشی فورچن میگوید شرکتهای فناوری حالا در بسیاری از موارد اسپانسر مالی تحقیقات هوش مصنوعی در دانشگاهها میشوند و پیشنهادهای جذابی برای جذب اساتید و دانشجویان فعال در این تحقیقات ارائه میکنند.
با این حال، بسیاری از پژوهشگران هنوز بر حفظ آزادی علمی خود تاکید دارند و محدودیتهای استارتآپی به یکی از عوامل مایوس کننده برای فعالان آکادمیک تبدیل شده است. در حالی که بسیاری از استارتآپهای هوش مصنوعی از جمله اوپنایآی و انتروپیک به کارکنان اجزاه انتشار و ارائه تحقیقات در موضوعاتی مثل امنیت و ایمنی هوش مصنوعی را میدهند، اما کارکنان در حوزههایی که به رقابت و دارایی ذهنی مربوط باشد با محدودیتهای جدی مواجه هستند.
متا که رویکرد متن باز در صنعت هوش مصنوعی در پیش گرفته است، سعی کرده تا همین موضوع را به یکی از برتریهای خود تبیدل کند. یان لیکان، مدیر ارشد علمی هوش مصنوعی متا، در مصاحبهای میگوید یکی از دلایل پیوستن پژوهشگران به متا، امکان انتشار آزادانه مقالات علمی است. به گفته او: «اگر به دانشمندان بگویید که بیایید برای ما کار کنید اما نمیتوانید درباره کارتان صحبت کنید… آنها احساس میکنند که در یک نوع زندان طلایی گرفتار شدهاند و اعتبار تحقیقاتی خود را از دست میدهند.»
تعداد محدود استعدادهای هوش مصنوعی باعث شده تا شرکتها و سرمایهگذاران، استراتژیهای مختلفی را برای جذب و حفظ استعدادها در پیش بگیرند. برای مثال بیش از پیش شاهد حضور نمایندگانی از شرکتها در کنفرانسهای علمی هستیم. این نمایندگان با هدف آشنایی و جذب پژوهشگران جدید به کنفرانسهای دانشگاهی و علمی مراجعه میکنند.
روشهای سنتی نیز بار دیگر اهمیت ویزهای پیدا کردهاند. برای مثال شبکههای دوستانه در این جامعه محدود به یک برتری مهم تبدیل شدهاند و برخی از استارتاپها، از جمله Safe Superintelligence، استارتاپ ایلیا ساتسکوور، یکی از همبنیانگذاران اوپنایآی که از این شرکت جدا شد، با روشهای غیررسمی و از طریق شبکههای دوستان و همکاران پیشین به استخدام میپردازند.
در حال حاضر، نشانهای از کاهش رقابت بر سر استعدادهای هوش مصنوعی دیده نمیشود. در واقع شاهدیم که با پیشرفت هرچه بیشتر هوش مصنوعی، ارزش متخصصان نیز رو به افزایش است. راب بیدرمن، مدیر شرکت سرمایهگذاری Asymmetric، میگوید: «هرچه زمان بیشتری را در بخش فناوری سپری کنید متوجه میشود که استعدادها تنها مساله مهم هستند. بهترین شرکتها روی استعدادها انحصار دارند.»
با توجه به شدت رقابت و سرمایهگذاریهای عظیم در این حوزه، به نظر میرسد که نبرد برای جذب نخبگان هوش مصنوعی تازه آغاز شده است و رقابت شدیدتری را میتوان برای آینده پیشبینی کرد.