مدیرعامل صبانت: شهرداری در کابلکشی فیبر دستاندازی میکند
صبانت با همکاری ایرانسل کار پوشش ۷۰۰ هزار خانوار و کسبوکار به فیبر نوری…
۳۰ اسفند ۱۴۰۳
در شرایطی قدم به سال ۱۴۰۴ میگذاریم که مسیر آینده برای بسیاری از کسبوکارها مشخص نیست، نگران افزایش نرخ ارز، طلا و تورم هستند. نمیدانند سرانجام نیروی انسانیشان چه میشود و با چه سرعتی میتوانند برنامههای توسعهای خود را آغاز کنند. شاید به نظر برسد در تمامی این سالها کسبوکارها و سیاستگذاران و سیاستمداران با نگرانیهای مشابهی سال را نو میکردند و وارد سال جدید میشدند و این اتفاقها جدید نیست اما حوادثی که سال گذشته پشت سر گذاشتیم بیشتر شبیه یک فیلم حادثهای و اکشن بود تا زندگی روزمره افرادی که در یک کشور زندگی میکنند.
وقتی روزهای پایانی سال رسید و تقویم را جلوی خود گذاشتم تا حوادث را مرور کنم، از تعداد و تنوع این حوادث شوکه شدم چراکه بیشک این حوادث میتوانست طی یک دهه و حتی بیشتر برای یک کشور اتفاق بیفتد. اما واقعیت این است که اینجا منطقه خاورمیانه است و ما به اینکه در جریان حوادث قرار بگیریم عادت داریم. با این همه، درهمتنیدگی حوادث بهگونهای بود که ما برای جدا کردن آنها از نام فیلم «بهار، تابستان، پاییز، زمستان و بهار» کیمکیدوک وام گرفتیم؛ هرچند این فیلم داستان زندگی یک راهب بودایی را در معبدی شناور روی دریاچه بازگو میکند که هر کدام نمادی از مراحل مختلف زندگی انسان در مراحل کودکی، جوانی، بزرگسالی، پیری و مرگ است اما شخصیت اصلی فیلم در هر فصل با چالشهای اخلاقی و عاطفی مواجه میشود و از طریق تجربیاتش چرخه زندگی را درک میکند. از همین روست که ما نیز از همان فصلبندی استفاده کردیم و خواستیم چرخه اتفاقات را مرور کنیم، چرخهای که هر کدام نتیجهبخش اتفاقات فصل بعد از آن بود و در نهایت ورود به سال ۱۴۰۴.
در بهار ۱۴۰۳، درست زمانی که بسیاری از ما در تعطیلات نوروزی بودیم، بازی همستر کامبت بازار را در دست گرفت، بهگونهای که تا ماههای بعد از آن همه در حال کلیک کردن روی صفحههای موبایل خود بودند با این تصور که هر کدام از این کلیکها میتواند ثروتی برای آنان به ارمغان آورد. حال در این میان اگر شما منتقد این بازی میشدید و میگفتید این بازی عملی نیست و با کلیک کردن روی این همستر به ثروتی نمیرسید، نگاهی عجیب به شما میانداختند و میگفتند تو متعلق به این نسل نیستی. با این حال این بازی توانست مدتها مردم را سرگرم کند و در دوران بیخبری در سرتیتر اخبار رسانهها قرار گیرد. در همان دوران بود که خبر خروج از تحریم ابرآروان نیز منتشر شد.
فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ گرچه با اخباری از پروژه فیبر نوری یا دستورالعمل توزیع اینترنتی دارو داغ بود اما روند عادی اخبار را پشت سر میگذاشت تا ۳۰ اردیبهشتماه که همه اخبار کنار رفتند و یک خبر تمامی اخبار کشور را تحتالشعاع قرار داد و سرعت اخبار و اتفاقات را دوچندان کرد: هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در حالی که از مراسم افتتاح سد در مرز جمهوری آذربایجان برمیگشت سقوط کرد.
طبق قانون باید بهسرعت امکان برگزاری انتخابات فراهم و رئیسجمهور جدید انتخاب میشد و وزرای خود را تعیین میکرد. از این رو، وزرایی که تصور میکردند هنوز یک سال تا نتیجه دادن طرحها و پروژههایشان باقی مانده است دچار مشکل شدند. بسیاری از طرحهایی که اجرایی شده بود هنوز به نتیجه نرسیده بود یا وعدههایی داده شده بود که هنوز زمان تحققشان نرسیده بود. با این حال، کارها باید انجام میشد، حکم ریاست سازمان نظام صنفی رایانهای که قرار بود به امضای ریاستجمهوری، ابراهیم رئیسی، برسد به امضای محمد مخبر معاون اول ریاستجمهوری رسید. بنا بر قانون در شرایطی که مشکلی برای ریاستجمهوری پیش بیاید، مسئول برگزاری انتخابات و اداره دولت معاون اول رئیسجمهور خواهد بود. از همین رو بود که مخبر در این دوره بیش از هر زمان دیگر در سرتیتر اخبار قرار گرفت، چراکه علاوه بر مهیا کردن شرایط انتخابات، باید دولتی را اداره میکرد که هنوز آمادگی انتقال قدرت به دولت بعدی را نداشت.
اما در این میان بسیاری از کارهای اجرایی در حال انجام بود و پروژه ریال دیجیتال که تقریباً نهایی شده بود در کیش به صورت آزمایشی اجرایی شد، البته هنوز تا کاربردی شدنش زمان زیادی باقی است و باید کاربردهای زیادی برای آن تعیین شود. در کنار تمامی این موارد بهار ۱۴۰۳ در حالی به پایان رسید که رقابتهای ریاستجمهوری آغاز شده بود و هفت روز بعد از گذشت بهار قرار بود انتخابات برگزار شود.
*نام فیلمی از اریک رومر