بانک شهر ۴۲.۵ درصد از سهام «آپ» را به ارزش ۴۶۵۳ میلیارد تومان خرید
بانک شهر با خرید ۴۲.۵ درصد از سهام آسان پرداخت، مالکیت این بخش عمده را…
۲ اسفند ۱۴۰۳
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
توسعه هوش مصنوعی در کشور نیازمند همافزایی اکوسیستم فناوری و عبور از موانع کلیدی اقتصاد دیجیتال است. درحالیکه سهم ۱۰ درصدی اقتصاد دیجیتال در برنامه توسعه هفتم هدفگذاری شده، تحقق این هدف مستلزم تأمین مالی پایدار، توسعه زیرساختهای پردازشی و بهبود حکمرانی داده است. کارشناسان و مدیران این حوزه بر ضرورت تنظیمگری صحیح، تسهیل دسترسی به دادهها و سرمایهگذاری در هستههای فناوری تأکید دارند. ایران برای رقابت در این عرصه باید از تمرکز صرف بر زیرساختهای پرهزینه فاصله بگیرد و به سمت کاربردیسازی هوش مصنوعی در کسبوکارها حرکت کند.
به گزارش پیوست؛ محمد موسیزاده موسوی، مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری اقتصاد دیجیتال، در همایش ملی هوش مصنوعی و هوشمندسازی صنعتی IRAN AI4، انسجام در فرآیندهای توسعه اکوسیستم فناوری و ایجاد همکاریهای بهتر را ضروری دانست. او با اشاره به آغاز اقدامات این صندوق در حوزه هوش مصنوعی و هوشمندسازی اکوسیستم استارتآپی و فناوری کشور از حدود یک سال پیش، گفت: پس از این مدت به این نتیجه رسیدیم که برای تحقق این هدف باید به یک گفتمان مشترک رسید. او گفت: دسترسی به داده، برخورداری از زیرساختها و تأمین مالی، از اصلیترین و جدیترین چالشهای حال حاضر اقتصاد دیجیتال است.
موسوی بیان کرد: بر اساس قانون برنامه هفتم توسعه کشور، باید سهم ۱۰ درصدی اقتصاد دیجیتال در اقتصاد ملی محقق شود. در این راستا، اگر حداقل ۱۴ میلیون دلار سرمایهگذاری صورت گیرد، دستیابی به این سهم امکانپذیر خواهد بود. تأمین مالی پایدار، تعیین اولویتها در توسعه زیرساختها و مراکز داده، و مشارکت بخش خصوصی در ارائه سرویسهای هوش مصنوعی (AI Service Level) از الزامات این مسیر است. همچنین او ادامه داد: ظرفیت زیرساختهای پردازشی و حکمرانی داده باید در وزارت ارتباطات تقویت شود و در حوزه هوش مصنوعی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. علاوه بر این، تسریع توسعه مدلهای هوش مصنوعی در وزارت علوم و سایر نهادهای مرتبط ضروری است. در نهایت، دولت باید با تسهیل فرآیندهای رگولاتوری و صدور مجوزها، موانع قانونی را کاهش داده و مسیر رشد اقتصاد دیجیتال را هموار سازد.
مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری اقتصاد دیجیتال اشاره کرد: یکی از چالشهای اساسی در مسیر توسعه اقتصاد دیجیتال، عدم اشتراکگذاری دادهها است. این مسئله که عمدتاً به بهانه حفاظت از دادهها صورت میگیرد، موجب میشود بخش خصوصی به دادههای موردنیاز خود دسترسی نداشته باشد. برخی شرکتهایی که مالک دادهها هستند نیز تمایلی به باز شدن این اطلاعات ندارند، زیرا در صورت دسترسی رقبا، مدلهای جدیدی وارد بازار خواهند شد. در این میان، تأمین امنیت سایبری دادهها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
علاوه بر این، اپراتورهای هوشمندسازی باید فرکانسهای مربوطه را در اختیار فرآیندهای هوشمندسازی قرار دهند. در حال حاضر، وزارت ارتباطات در حال ایجاد باندهای فرکانسی برای فناوریهایی نظیر اینترنت اشیا (IoT) است. بااینحال، کشور در حوزه حکمرانی داده و هوشمندسازی دچار عقبماندگی شده که باید هرچه سریعتر جبران شود؛ در غیر این صورت، این عقبماندگی به بحرانی در اقتصاد و سایر حوزهها تبدیل خواهد شد.
محمدصادق خیاطیان، مدیرعامل صندوق نوآوری و شکوفایی، در اینباره گفت: رویکرد اهمیت همافزایی در اکوسیستم فناوری میتواند اتفاقات خوبی رقم بزند. نباید ناامید شد؛ سرمایهگذاریهای کلانی در حال انجام است و همه بازی این نیست. او همچنین تاکید کرد: دولت نقش تنظیمگری، حمایتی حتی محدودکننده دارد و در حکمرانی در این حوزه تهدیدهای موجود باید با برنامهریزی جبران شود.
او گفت: چهار محور سیاستی و تشویقی در توسعه هوش مصنوعی را با عنوان زیرساخت، شبکهسازی، تجاریسازی و تأمین مالی، و توانمندسازی سرمایه انسانی میتوان مطرح کرد. خیاطیان گفت: در کشور ما، یکی از ابعاد پیشران، سرمایه انسانی است. طبق برخی آمارها، ایران در رتبه هفتم سرمایه انسانی در هوش مصنوعی قرار دارد. با این حال، برای پیشرفت، لازم است میان این چهار محور توازن برقرار شود، زیرا تمرکز بیش از حد روی یکی از آنها میتواند حرکت ما را کند کند. در حال حاضر، توجه زیادی به زیرساختها شده است، اما نباید صرفاً در این بخش متوقف بمانیم.
او اشاره کرد: تاکنون تمرکز اصلی روی تجهیزات و زیرساختهای پرهزینه و پروژههای بزرگ بوده است. با اینحال، انتظارات نامشخص و گاهی بلندپروازانه و محدودیتهای دولتی در مسیر توسعه، مانع رشد متوازن شدهاند. یکی از چالشهای بزرگ، عدم توجه به کاربردیسازی هوش مصنوعی در کسبوکارها است.
در سطح جهانی، کاربردیسازی هوش مصنوعی اولویت اصلی است. کشورها ابتدا نیازهای صنعت را شناسایی کرده و سپس از فناوری در جهت حل چالشهای واقعی استفاده میکنند.
او گفت: در انتقال تجربه و دانش ضعف داریم و هنوز همافزایی و همکاری مؤثر را یاد نگرفتهایم. شرکتها و نهادهای مختلف از اقدامات و فعالیتهای یکدیگر بیاطلاعاند، که این خود مانعی برای پیشرفت در اکوسیستم نوآوری و فناوری است.
خیاطیان گفت: سرمایهگذاری دولتها در هوش مصنوعی وابسته به اندازه اقتصاد و ارزش پول ملی آنهاست. بااینحال، پنجرههای فرصت برای کشورهایی مانند ایران وجود دارد. مدل چینی توسعه هوش مصنوعی نمونهای از این مسیر است که نشان میدهد چگونه کشورها میتوانند با استفاده از سیاستهای هوشمندانه و سرمایهگذاری هدفمند به رقابت در این حوزه بپردازند.
او اضافه کرد: نقش صندوق نوآوری در توسعه هوش مصنوعی بسیار مهم است، زیرا باید از تجاریسازی و توسعه همکاری میان شرکتهای دانشبنیان و صنایع بزرگ حمایت کند. در دنیا، شرکتهای دیجیتال بزرگ در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و اکوسیستمهای قدرتمندی ایجاد کردهاند. در ایران نیز، برای رشد هوش مصنوعی، صنایع بزرگ باید با شرکتهای دانشبنیان دیجیتال همافزایی داشته باشند تا مسیر توسعه فناوری و کاربردیسازی آن هموار شود.
مدیرعامل صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری اضافه کرد: بااینحال، بنگاههای بزرگ از شرکتهای دانشبنیان هوش مصنوعی انتظار دارند که از مرحله توسعه فناوری عبور کرده باشند و علاوه بر داشتن توانایی مالی، بتوانند پشتیبانی مناسب را نیز ارائه دهند. صرفاً توسعه یک محصول جدید کافی نیست؛ شرکتهای دانشبنیان باید تجربه و سابقهای قابل اتکا داشته باشند، نه اینکه محصولی را تازه توسعه داده باشند.
کاربردیسازی هوش مصنوعی در حوزههای صنعتی، نیازمند حمایت از همکاری میان شرکتهای دانشبنیان و صنایع بزرگ است. برای تحقق این هدف، پیشرانهای صنعتی، مراکز نوآوری و سرمایهگذاریهای خطرپذیر شرکتی (CVC) باید با ابزارهایی مانند لیزینگ و سایر روشهای تأمین مالی به توسعه این اکوسیستم کمک کنند. بدون این تعامل، رشد پایدار در هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال دشوار خواهد بود.
مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری، با تأکید بر اهمیت سرمایهگذاری در هوشمندسازی، گفت: اگر به این حوزه توجه نشود، فرصتهای موجود به تهدید و عقبماندگی تبدیل خواهند شد. او با اشاره به ساختار اقتصادی کشورهای توسعهیافته، اضافه کرد: ۶۰ درصد اقتصاد آمریکا در اختیار ۱۰ شرکت بزرگ است و شرکتهای کوچک و متوسط (SME) در زنجیره این شرکتهای بزرگ فعالیت میکنند. برای رشد استارتآپهای فناوری، سه مکانیسم اصلی وجود دارد: مقیاسپذیری بزرگ، ورود به بورس و ادغام و تملیک، که در دنیای هوش مصنوعی بیشتر شاهد آن هستیم. در نبود این دو گزینه، تشکیل کنسرسیوم راهکاری برای همافزایی خواهد بود.
محمدی در ادامه با ارائه آمارهایی درباره جایگاه ایران در اقتصاد دیجیتال، بیان کرد: ۹۴ درصد اهمیت جهانی این حوزه مشخص شده، اما در ایران هنوز درک روشنی از آن وجود ندارد. سهم ایران در این حوزه یکسوم متوسط جهانی است و نرخ پذیرش فناوری در شرکتهای بزرگ بیشتر است که علت آن، هزینههای بالا در ایران است. او همچنین گفت: مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی را توسعه محصول، بازاریابی، تولید، مدیریت منابع انسانی و خدمات مشتریان است؛ در حالی که در جهان شرکتها برای توسعه نرمافزار سرمایهگذاری میکنند، اولویت شرکتهای ایرانی توسعه داخلی است.
او به چالشهای کلیدی شرکتهای کوچک در این مسیر اشاره کرد و گفت: این موارد را شامل کوچک بودن مقیاس شرکتها در توسعه و تأمین مالی، عدم امکان جذب و توسعه منابع انسانی، فعالیتهای مجزا و غیرهمافزا، ناتوانی در برندینگ و بازاریابی قوی، عدم امکان سرمایهگذاری گسترده در زیرساختها و بیاعتمادی شرکتهای بزرگ به ظرفیتهای آنها میتوان دانست.
همچنین، عدم توانایی در چانهزنی با دولت و نهادهای تأمین مالی از دیگر مشکلات این شرکتها است. محمدی تأکید کرد: برای تعامل با نهادهای متولی، گفتوگوی استارتآپهای کوچک با آنها تقریباً غیرممکن است. تشکیل کنسرسیوم میتواند به این مشکل کمک کند. در دنیای پرسرعت تحولات، تنها راه موفقیت این است که شرکتها کنار یکدیگر قرار بگیرند و منابع محدود را بهصورت بهینه تخصیص دهند.
بازی توسعه، بهویژه در توسعههای جدید، بر پایه گسترش هستههایی است که از پیش شکل گرفتهاند. شرکتهایی مانند آمازون و گوگل نیز از چنین مسیری توانستند رشد کنند. توسعه را نمیتوان صرفاً با استارتآپها پیش برد؛ بلوکهای توسعه (Development Blocks) نیازمند ترکیب بازیگران مختلف در زنجیره اقتصاد هستند. شرکتهای کوچک و متوسط (SME) نقش مهمی در این زنجیره دارند، اما مسیر اصلی را شرکتهای بزرگ هدایت میکنند.
در این فرایند، ۷۰ درصد شرکتهای بزرگ از طریق ورود به بورس، جذب سرمایه از صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی (Private Equity) و مکانیزمهای ادغام و تملک رشد میکنند. در دنیای اقتصاد دیجیتال، غولهای فناوری، شرکتهای پیشرو در حوزه هوش مصنوعی را خریداری کردهاند تا موقعیت خود را در این اکوسیستم تثبیت کنند.
یکی از راهکارهای مهم برای تقویت شرکتهای کوچک، مکانیزم کنسرسیوم است. این روش امکان کنار هم قرار دادن مجموعهای از شرکتهای کوچک را فراهم میکند تا بهعنوان یک واحد منسجم عمل کرده و قدرت رقابتی بیشتری در بازار کسب کنند.»
«فناوریهای نوین، ازجمله هوش مصنوعی، توانمندیهای اساسی ما مانند تعقل، تفکر و خلاقیت را به چالش میکشند. این فناوری نهتنها مکمل مهارتهای انسانی است، بلکه در برخی حوزهها بهعنوان جایگزین نیز مطرح میشود.
نرخ پذیرش هوش مصنوعی در شرکتهای بزرگ بالاتر است، چراکه توانایی سرمایهگذاری در این حوزه را دارند. در سطح جهانی، مهمترین کاربردهای این فناوری در توسعه محصول، بازاریابی، خدمات مشتریان، مدیریت ریسک و زنجیره تأمین است. در ایران، اولویت تولید در جایگاه دوم قرار دارد، زیرا شرکتهای بزرگ، بهویژه در صنایع پتروشیمی و بانکداری، عمدتاً در تولید هوشمند سرمایهگذاری کردهاند.
بااینحال، یکی از چالشهای اساسی در ایران این است که فرآیند توسعه محصولات (Development) بهدرستی انجام نمیشود. شرکتها تمایلی به استفاده از سرویسهای ابری (Cloud Services) و APIها ندارند و همچنان بر توسعه داخلی تأکید میکنند، درحالیکه رشد سریع فناوری فرصتی برای توسعه از صفر باقی نمیگذارد. در سطح بینالمللی، شرکتها به بلوغ رسیدهاند و از زیرساختهای آماده استفاده میکنند.
چالش اصلی در شرکتهای ایرانی این است که صرفاً از دیدگاه مهندسی به موضوع نگاه میکنند. هوش مصنوعی فقط به پردازندههای گرافیکی (GPU) و مدلهای زبانی بزرگ (Large Models) نیاز ندارد؛ بلکه بازار، برندینگ، زنجیره تأمین و سایر عوامل کلیدی نیز باید موردتوجه قرار گیرند. بدون این نگرش جامع، نمیتوان از فرصتهای واقعی فناوری بهرهبرداری کرد.
احسان چیتساز، معاون سیاستگذاری، برنامهریزی توسعه فاوا و اقتصاد دیجیتال، گفت: وضعیت نامطلوب ایران در شاخص IDI (شاخص توسعه فناوری اطلاعات) و رکن اتصال جهانی و معنادار، یکی از مشکلات اساسی است که حتی در مقایسه با کشورهای منطقه نیز جایگاه ایران مناسب نیست. او بر لزوم افزایش آگاهی در سطوح فردی و سیاستگذاری تأکید کرد تا بتوان تحولی اساسی در این حوزه ایجاد کرد.
چیتساز به سهم ایران در اقتصاد دانشبنیان اشاره کرد و گفت: در حالی که چین با ۴۱.۵ درصد و امارات با ۹.۷ درصد سهم قابلتوجهی از اقتصادشان را به این حوزه اختصاص دادهاند، این سهم در ایران تنها ۴.۲ درصد است. او همچنین سرکوب تعرفهای مستمر را یکی از عوامل ضرر در این حوزه دانست و معتقد است که برای پیشرفت، باید تغییرات اساسی در سیاستها ایجاد شود.
وی با تأکید بر مشکلات تأمین مالی گفت: مشارکت عمومی و خصوصی باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد تا این چالشها برطرف شوند. او محدود شدن هوش مصنوعی به کاربردهای خاص را یک خطر دانست و افزود: بدون زیرساختهای رایانشی و حکمرانی داده، توسعه مدلهای بزرگ امکانپذیر نخواهد بود.
چیتساز اشاره کرد: رقابت شدید میان چین و آمریکا در جذب نخبگان و توسعه زیرساختها اشاره کرد و هشدار داد که اگر سرمایهگذاری در لایه هسته و سایر بخشهای این حوزه ادامه پیدا نکند، وضعیت فعلی حفظ خواهد شد.
طبق برنامه توسعه هفتم، سهم ۱۰ درصدی اقتصاد دیجیتال در اقتصاد ملی هدفگذاری شده است. او همچنین بر اهمیت تنظیمگری صحیح و نقش حیاتی آن در این برهه حساس تأکید کرد و هشدار داد که اگر فرصت موجود از دست برود، عقبماندگی ایران در اقتصاد دیجیتال نهتنها جبرانناپذیر خواهد شد، بلکه بر تمامی بخشهای دیگر نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت.
امین یزدی درباره نقش هوش مصنوعی در تحول دیجیتال و نوآوری پایدار توضیح داد و گفت: فناوریهای دادهمحور طیف گستردهای دارند؛ از دادههای ساده گرفته تا فرآیندکاوی (Process Mining) که میتواند تأثیر زیادی بر بهرهوری سازمانها داشته باشد.
شبکههای عصبی در پیشبینی و تحلیل دادهها دقت بالایی دارند و ابزارهایی مانند فرآیندکاوی میتوانند عملکرد واقعی کسبوکارها را با مدلهای تئوری مقایسه کرده و مسیر بهینهسازی را مشخص کنند.
فرآیندکاوی یک فناوری زودبازده است و بیش از ۶۰ درصد صنایع در کشورهایی مانند آلمان و هلند از آن استفاده میکنند. این فناوری میتواند اعتبارسنجی مراحل مختلف فرآیندهای سازمانی را انجام دهد و نشان دهد که واقعیت اجرای فرآیندها تا چه حد با انتظارات ما تفاوت دارد. این مقایسه، کلید بهینهسازی و افزایش کارایی در کسبوکارهاست.