skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

کارگزاران داده در خدمت ماشین نظامی؛ نقش جامعه اطلاعاتی آمریکا در شکل‌گیری اقتصاد داده‌محور

۹ مرداد ۱۴۰۴

زمان مطالعه : ۱۷ دقیقه

ارتباط دولت ایالات متحده با شکل‌گیری اینترنت که از دل پروژه‌های دفاعی این کشور بیرون آمد بر کسی پوشیده نیست، با این حال شاید کمتر کسی با نگاه موشکافانه (و گاه با چاشنی بدبینی) به بررسی روند شکل‌گیری یکی از ثمره‌های مهم این فناوری و شکل‌گیری اقتصاد مبتنی بر داده جهان امروز و ارتباط آن با پیکره اطلاعاتی ایالات متحده پرداخته باشد. مارک گودوین، سردبیر سابق Bitcoin Magaznie و مولف کتاب « The Bitcoin-Dollar: An Economic Monomyth» طی گزارشی در نشریه مستقل Unlimitedhangout روایتی متفاوت از ابعاد کمتر بازگو شده پیدایش و ظهور غول‌های سیلیکون‌ولی آمریکا برای شکل‌دهی به جهان دیجیتال امروز ما ارائه کرده است.

به گزارش پیوست، گودوین در این مقاله که ترجمه آن را در ادامه مطالعه می‌کنید به داستان پیدایش کارگزاران بزرگ داده در بخش‌های مختلف جهان دیجیتال و ارتباط آنها با نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده می‌پردازد. داستانی که از گوگل و فیس‌بوک تا پی‌پل و Palantir (شرکتی که در حال حاضر به دلیل همکاری نزدیک با دولت ترامپ سر و صدای زیادی به پا کرده است) را در بر می‌گیرد.

اقتصاد امروز جهان دیگر نه مبتنی بر نفت، بلکه بر مبنای داده‌ها است. کمی پس از اختراع ریزپردازنده ظهور اینترنت را شاهد بودیم و آن به خلق حجم عظیمی از داده منجر شد که از شاه‌راه‌های فیبر نوری کف اقیانوس‌ها و ماهواره‌ جابجا می‌شوند. با اینکه معمولا از اینترنت به عنوان آزادی‌بخش بشریت در قبال دولت‌های سرکوب‌گر، پدیده‌ای برای ارتباط متقابل و سازماندهی اجتماعی میان فرهنگ‌های دور از یکدیگر برای عبور از خشونت دولت‌ها یاد می‌شود، اما به شکل طنزآمیزی این فناوری خود زاده بزرگترین امپراتور نظامی جهان مدرن است: ایالات متحده آمریکا.

آرپانت و تولد اینترنت

لحظه تولد اینترنت را باید آرپانت (ARPANET) دانست، پروژه‌ای در دل آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته (Advanced Research Projects Agency یا به اختصار ARPA) که در سال ۱۹۷۲ به آژانس پروژه‌های تحقیقات پیشرفته دفاعی (Defense Advanced Research Projects Agency یا به اختصار DARPA) تغییر نام داد و در حال حاضر بخشی از وزارت دفاع ایالات متحده محسوب می‌شود.

ARPA در سال ۱۹۵۸ توسط آیزنهاور (۳۴امین رئیس جمهور آمریکا) به عنوان بخشی از دفتر وزیر دفاع (OSD) متولد شد و پاسخ مستقیم ایالات متحده به پرتاب ماهواره اسپاتنیک (Sputnik) با امکان مخابره اطلاعات، از سوی بزرگترین رقیب نظامی‌اش یعنی اتحاد جماهیر شوروی (USSR) بود. با اینکه از این لحظه در تاریخ به عنوان شروع رقابت فضایی یاد می‌شود، اما در واقع راه‌اندازی ARPA به تسلیحاتی شدن کارگزاران داده انجامید و فرایندی که حالا چند‌دهه‌ای از عمرش می‌گذرد، خیلی سریع به تحولات بنیادینی مثل خلق سیستم مکان‌یاب جهانی (GPS)، کامپیوتر شخصی، شبکه‌های پردازش اطلاعات رایانشی (اشتراک‌گذاری زمانی)، نسخه اولیه هوش مصنوعی و پهپاد بدون سرنشین نظامی منجر شد.

در اکتبر سال ۱۹۶۲، نهاد تازه‌تاسیس ARPA فردی به نام جی.سی.آر. لیکلایدر، استاد سابق دانشگاه MIT و نایب‌رئیس شرکت Bolt Beranek and Newman (معروف به BBN که در حال حاضر تحت مالکیت شرکت پیمانکار دفاعی Raytheon قرار دارد) را به ریاست اداره ترفند‌های پردازش اطلاعات (Information Processing Techniques Office یا به اختصار IPTO) برگزید. لیکلایدر اولین ایده‌پردازی‌های یک شبکه جهانی کامپیوتری را در شرکت BBN رقم زده بود و با انتشار چندین یادداشت در آگوست ۱۹۶۲ مفهوم «شبکه کامپیوتر میان‌کهکشانی» یا « Intergalactic Computer Network» خود را پایه‌ریزی کرد. او ۶ ماه پس از آغاز به کار در ARPA، با توزیع یادداشتی میان همکاران خود در IPTO (یادداشتی که برای «اعضا و همکاران شبکه کامپیوتر میان‌کهکشانی» نوشته شده بود) یک «شبکه اشتراک‌گذاری زمان برای کامپیوتر‌ها» را توصیف کرد (این شبکه بر مبنای تعریف مشابهی از جان فوربز نش در مقاله سال ۱۹۵۴ خود به نام «کنترل موازی» یا «Parallel Control» بود که پیمانکار دفاعی دولت آمریکا به نام RAND از آن حمایت مالی کرده بود.) در نهایت این یادداشت و شبکه توصیف شده در آن به مفاهیم پایه آرپانت، اولین نمونه از اینترنت امروزی، شکل دادند.

پیش از نوآوری‌های لیکلایدر و همکارانش در ARPA، انتقال داده (که در آن زمان بیشتر از طریق خطوط تلفن انجام می‌گرفت) وابسته به اتصال مداری بود که در آن هر تماس تلفنی به صورت دستی و توسط یک اوپراتور با یک اتصال الکتریکی آنالوگ میان دو طرف، برقرار می‌شد. از این رو شرکت RAND متعلق به پل باران و پس از آن هم ARPA، شروع به فعالیت روی روش‌هایی برای انتقال داده‌های سخت کردند تا در صورت قطع موقت اتصال، از جمله در صورت حمله هسته‌ای یا آغاز جنگ، شبکه نامتمرکزی از گره‌های خودکار و بدون نیاز به انسان بتواند اطلاعات مورد نظر را به بلوک‌های کوچکتری از داده (که امروزه به نام بسته‌های داده یا Packet شناخته می‌شوند) تبدیل کرده و سپس آنها را به صورت جداگانه ارسال کنند. این بلوک‌های داده تنها زمانی که به مقصد مشخص خود برسند برای مخابره پیام در کنار یکدیگر قرار گیرند.

در نهایت اگرچه دانشمندان و فعالان فناوری تصورش را نمی‌کردند، اما خلق شبکه توزیعی هدایت داده و استقرار سراسری که به لطف بسته‌های داده ممکن شد، به خلق یک کالای نو اما بسیار ارزشمند انجامید: داده‌های دیجیتالی.

تاریخچه مختصری از کاربرد تسلیحاتی اطلاعات مالی

سال‌ها پیش از آنکه به تحریک اتحاد جماهیر شوروی، ARPA به ترس از کاربرد‌های نظامی پرتاب ماهواره اسپاتنیک در ایالات متحده شکل گیرد، کارگزاران داده نقش مهمی در جنگ و به ویژه بازارهای پیرامون آن ایفا می‌کردند.

یکی از اولین موارد مشهور این پدیده مربوط به جنگ‌های ناپلئونی در قرن ۱۹ام است، ‌زمانی که خانواده بانکدار روتشیلد از کبوتر‌های نامه‌بر و راکب برای برتری اطلاعاتی در اطلاع از خروجی جنگ و ارتباط سریع با معامله‌گران خود در لندن استفاده کردند.کارگزاران خانواده روتشیلد با انتقال سریع اطلاعات از طریق حیوانات، جنگ افروزی فرانسه را به قمار‌های موفق ارزی و کالایی تبدیل کردند.

پس از آن نیز چهره‌هایی همچون مارک ریچ (از افراد مرتبط با موساد) از ترفندی مشابه اما مدرن در دهه ۱۹۸۰ استفاده کردند. ریچ با استفاده از تلفن‌های ماهواره‌ای و ترفند‌های تصویربرداری نوری توانست جریان تانکر‌های نفتی بین کشور‌ها را ردیابی و مخابره کند و از آن برای معامله در سیستم پترودلار کمک بگیرد.

شرکت سرمایه‌گذاری Moore Capital متعلق به لوئیس بیکون نیز با رویکردی مشابه در اولین سال فعالیت خود به سود ۸۶ درصدی رسید. دلیل این موفقیت خیره‌کننده، پیش‌بینی درست حمله صدام حسین به کویت به لطف منابع نظامی بود که به این شرکت اجازه داد روی افزایش قیمت نفت و در عین حال ریزش سهام‌ها قمار کند.

پررنگ‌تر شدن نقش سفته‌بازی‌های مالی در تسلیحات جنگی نسبت به رویارویی مستقیم نظامی باعث شد تا ارزش بازار داده هم‌تراز بودجه دفاعی قرار گیرد. به همین دلیل است که داده‌های مطمئن به مهمترین مساله امنیت ملی تبدیل شده‌اند و دلالان پیشرفته داده از دل DARPA و جامعه اطلاعاتی متولد شدند؛ چیزی شبیه به پروژه منهتن قرن بیست و یکم.

پروژه سن خوزه: گوگل، فیس‌بوک و پی‌پل

با ظهور منابع مالی قدرتمند همچون این-کیوتل (In-Q-Tel)، بازوی سرمایه‌گذاری جسورانه سازمان سیا و تعداد زیادی صندوق‌ سرمایه‌گذاری جسورانه در سیلیکون‌ولی و گرد آمدن آنها در جاده سندهیل در پالو آلتو کالیفرنیا، فرایند تامین مالی پیکره تازه‌ای از کارگزاران داده در آمریکا کلید خورد.

اولین شرکتی که به بذل و بخشش در سندهیل پرداخت Kleiner Perkins Caufield & Byers یا KPCB نام داشت. این شرکت در تامین مالی پیشگامان اینترنت یعنی آمازون، AOL و کامپک (Compaq) مشارکت به عمل آورد و یکی از پایه‌گذاران مستقیم Netscape و گوگل بود. شرکای KPCB را افرادی همچون ال گور، معاون سابق رئیس جمهوری آمریکا، کالون پاول، وزیر کشور سابق آمریکا و تد شلاین (از اعضای هیات مدیره این-کیوتل و عضو هیات مشاوره آژانس امنیت ملی آمریکا) تشکیل می‌دادند. KPCB همچنین ارتباط نزدیکی با شرکت Sun Microsystems داشت که به دلیل ساخت اکثریت سوئیچ‌های شبکه و دیگر زیرساخت مورد نیاز برای اقتصاد پهن‌باندی، شناخته می‌شد.

علاوه بر اهمیت زیرساخت شبکه که این شرکت را به جز مهمی از اقتصاد داده‌محور تبدیل کرد، بیل جوی، یکی از اولین کارکنان شرکت سان مایکروسیستمز و از شرکای آینده KPCB، نرم‌افزار محبوبی برای توزیع فایل سیستمی به نام NFS یا Network File System را ثبت اختراع کرد.

شرکت سان همچنین یک زیرشاخه متمرکز بر مسائل دولتی به نام سان فدرال (Sun Federal) را در ابتدای دهه ۱۹۹۰ راه‌اندازی کرد. سان فدرال در سال ۱۹۹۱ به ارائه دهنده بیش از نیمی از ورک‌استیشن‌های دولت‌های محلی، ایالتی و فدرال آمریکا تبدیل شد. علاوه بر این باید گفت که بذر یکی از مهمترین کارگزاران داده یعنی گوگل، که بنیان‌گذارانش از دانشگاه استنفورد بودند، را نیز اندی بچتولشیم (Andy Bechtolsheim)، بنیان‌گذار سابق سان مایکروسیستمز و شریکش دیوید چریتون (David Cheriton) از شرکت Granite System (که بعدها توسط Cisco خریداری شد)، به همراه اریک اشمیدت، مدیرعامل اسطوره‌‌ای گوگل، که در آن زمان مدیر ارشد سابق مالی سان مایکروسیستمز بود، کاشتند.

ظهور سیلیکون‌ ولی از حلقه آکادمیک شمال کالیفرنیا را نباید یک اتفاق دانست. شکل‌گیری دره‌ سیلیکون در واقع متاثر از طرح غیرمحرمانه‌ای به نام پروژه سیستم‌های عظیم داده دیجیتالی (Massive Digital Data Systems یا به اختصار MDDS) بود. پروژه MDDS با مشارکت مستقیم سیا،‌ آژانس امنیت ملی آمریکا و DARPA در دل برنامه‌های علوم کامپیوتر دانشگاه استنفورد، موسسه فناوری کالیفرنیا یا CalTech و همچنین دانشگاه‌های MIT،‌ هاروارد و کارنگی ملون پایه‌ریزی شد.

براساس گزارشی از نشریه Quartz، این تحقیقات که به وضوح کاربرد‌های امنیت ملی داشتند را عمدتا «آژانس‌های غیرمحرمانه علمی همچون NSF (بنیاد ملی علوم آمریکا) تامین مالی و مدیریت می‌کردند تا این ساختاربندی در بخش خصوصی توسعه یابد» و هدف از این اقدام «تحقق اهداف جامعه اطلاعاتی» عنوان شده است.

سپیدنامه MDDS در سال ۱۹۹۳ منتشر شد و پس از چند سال، NSF با چندین کمک چند میلیون دلاری آغاز به حمایت از امیدوارکننده‌ترین پروژه‌ها کرد؛ با این هدف که مالکیت ذهنی این تحولات تحت کنترل رژیم رگولاتوری ایالات متحده باقی بماند.

در سپید‌نامه MDDS آمده است که «نه تنها پیچیدگی فعالیت‌ها در حال افزایش است، بلکه جامعه اطلاعاتی باید با توجه به تقاضاهای جدید، انواع مختلف و حجم بیشتری از داده‌ها را پردازش کند. در همین راستا، جامعه اطلاعاتی به عنوان شتابدهنده تحقیقات در مدیریت بهینه دیتابیس‌های عظیم و اطمینان از اینکه اهداف مد نظر جامعه اطلاعاتی را می‌توان در محصولات تجاری جای داده و تعمیم داد، وارد عمل شده است. از آنجایی که این چالش‌ها منحصر به هیچ آژانس خاصی نیست، کارکنان مدیریت جامعه (CMS) کارگروهی به نام سیستم‌های عظیم داده دیجیتال را برای رفع نیاز‌ها و شناسایی و ارزیابی راه‌حل‌های ممکن، در دستور کار قرار داده‌اند.»

اولین شرح غیرمحرمانه این طرح با عنوان «توضیح پرندگان یک پر» (birds of a feather briefing) در اختیار پژوهشگران قرار گرفت و در کنفرانس سال ۱۹۹۵ سن جوزه کالیفرنیا با عنوان «دوره پرندگان یک پر پیرامون طرح جامعه اطلاعاتی برای سیستم‌های عظیم داده دیجیتال» (Birds of a Feather Session on the Intelligence Community Initiative in Massive Digital Data Systems) ماهیت رسمی پیدا کرد.

در همان سال، اولین کمک‌های مالی MDDS در حالی به دانشگاه استنفورد اعطا شد که این دانشگاه پیش از آن هم کمک‌های مالی بسیاری از NSF و DARPA دریافت کرده بود.

هدف اصلی این کمک مالی «بهینه‌سازی جستجو‌های بسیار پیچیده اطلاعاتی» بود و خیلی زود کمک مالی دیگری با هدف ساخت یک کتابخانه دیجیتالی عظیم در اینترنت نیز دنباله آن شد. این کمک‌ها حامی تحقیقات سرگی برین و لری پیج، بنیان‌گذاران آینده گوگل و دانشجویان آن زمان دانشگاه استنفورد، شد. دو مدیر سازمان اطلاعات آمریکا زمانی که برین در استنفورد بود، مرتب با او دیدار می‌کردند و این تحقیقات که در نهایت به پایه‌گذاری گوگل انجامید با کمک‌های مالی NSA و سازمان سیا از طریق پروژه MDDS به سرانجام رسید.

اگرچه معمولا در داستان پیدایش گوگل اشاره‌ای به آن نمی‌شود، اما بازرس ارشد طرح حمایت مالی MDDS از گوگل به عنوان نتیجه مستقیما این تحقیقات یاد می‌کند. جفری اولمان می‌نویسد: «فناوری اصلی آن، که امکان پیدا کردن صفحات را با دقت بسیار بیشتری نسبت به دیگر موتور‌های جستجو فراهم می‌کرد، تا حدی ریشه در این کمک مالی داشت.»

وب‌سایت پایگاه اطلاعات استنفورد نیز این نگاه را تایید کرده و توضیح می‌دهد که «توسعه الگوریتم‌های گوگل با استفاده از کامپیوتر‌های متعددی که بیشترشان را پروژه کتابخانه دیجیتال استنفورد با حمایت مالی NSF-DARPA-NASA ارائه کرده بود، انجام گرفت.»

گوگل بدون شک نمادی از موفقیت در دوران حباب دات‌کام است. اما کمی پس از شکل‌گیری این شرکت، دو شرکت دیگر نیز با روابط نزدیک با جامعه اطلاعاتی آمریکا از دل دانشگاه‌های عضو MDDS در سیلیکون‌ولی متولد شدند: پی‌پل و فیسبوک.

پی‌پل در ماه دسامبر ۱۹۹۸ توسط پیتر تیل و مکس لوچین با همراهی لوک نوزک و کن هاوری با نام Confinity پایه‌گذاری شد. این شرکت سعی داشت توانایی فنی لازم برای حفظ امنیت تراکنش‌های اقتصادی آنلاین و از راه دور را از طریق رمزنگاری در اختیار موسسات مالی بگذارد (این فناوری در آن زمان تا حد زیادی تحت سلطه قانونی ایالات متحده بود.) تیل سال ۱۹۹۲ از دانشکده حقوق استنفورد فارغ‌التحصیل شد و مدت کوتاهی نیز در شرکت حقوقی Sullivan & Cromwell (فعال حقوقی که به روابطش با نهاد‌های اطلاعاتی ایالات متحده شهرت داشت) در وال‌استریت فعالیت کرد. شرکت Confinity پس از فعالیت کوتاه در دفتری مشترک با x.com ایلان ماسک،‌ فعالیت خود را در خیابان 165 University در پالو آلتو کالیفرنیا آغاز کرد؛ در همان ساختمانی که پیشتر گوگل نیز «اولین سال‌های شکل‌گیری» خود را در آن سپری کرده بود.

در همین سال‌های آغازین بود که تیم پی‌پل همکاری نزدیکی با جامعه اطلاعاتی آمریکا داشت. لوچین بعدها در مصاحبه‌ای با چارلی رز گفت: «من فکر می‌کنم همکاری دولت با بخش خصوصی چیز فوق‌العاده‌ای است. وقتی ما در پی‌پل روی اقدامات امنیتی و ضد کلاهبرداری کار می‌کردیم، با هر آژانس سه حرفی و چهارحرفی که فکرش را بکنید تعامل داشتیم و آنها یکی از بهترین و کارآمدترین روابطی بودند که من به عنوان یک فعال تجاری دیده‌ام… به نظرم ما به عنوان بخش خصوصی اگر توان کمک به آنها را داریم، باید این کار را انجام دهیم.»

مهندسان پی‌پل به دلیل رشد خیره‌کننده کاربران بخش مهمی از دوره شکل‌گیری شرکت را به ساخت نرم‌افزاری برای شناسایی تراکنش‌های تبهکاران اختصاص دادند تا از هزینه روز افزون کلاهبرداری در این اکوسیستم بکاهند. این تلاش‌ها در نهایت به ساخت یک الگوریتم انطباق‌پذیر به نام «Igor» انجامید؛ الگوریتمی که نامش از یک تبهکار روسی دردسرساز برای بخش امنیتی پی‌پل گرفته شده بود.

در سال ۲۰۰۳، یک سال پس از اینکه پی‌پل به eBay فروخته شد، تیل با طرح یک ایده جدید به سراغ الکس کارپ، از هم‌دانشگاهی‌های خود در استنفورد رفت: «چرا از Igor برای ردیابی شبکه‌های تروریستی از طریق تراکنش‌های مالی استفاده نکنیم؟» تیل پول به‌دست آمده از فروش پی‌پل را صرف پایه‌گذاری این شرکت کرد و پس از چند سال برای جذب سرمایه شرکت تازه‌تاسیس خود، Palantir، دست به کار شد و حدود ۲ میلیون دلار از این-کیوتل، بازوی سرمایه‌گذاری جسورانه سیا، را جذب شرکت کرد.

هم‌بنیان‌گذاران Palantir با جان پویندکستر (John Poindexter) که رهبری طرح طرح نظارت و رصد Total Information Awareness در DARPA را برعهده داشت، برای خصوصی‌سازی این تلاش‌ها مشورت کردند. در سال ۲۰۲۰ طی مصاحبه‌ای با نشریه Intelligencer، یکی از مقامات سابق اطلاعاتی که در این سرمایه‌گذاری حضور داشت، مدعی شد که سازمان سیا امیدوار بود با «استفاده از تخصص فنی سیلیکون ولی» بتواند «منابع چندپاره داده را با هر فرمتی که هستند» در یکدیگر ادغام کند.

لیست مشتریان شرکت Palantir تا سال ۲۰۱۳ نهاد‌هایی همچون «سازمان سیا، اف‌بی‌اس، NSA، مرکز کنترل بیماری، نیروی دریایی آمریکا، نیروی هوایی آمریکا، فرماندهی عملیات‌های ویژه آمریکا، [آکادمی نظامی] وست‌ پوینت، و IRS (اداره کل خدمات درآمد داخلی آمریکا)» را شامل می‌شد و حدود «۵۰ درصد از کسب‌وکار آن» وابسته به قرارداد‌های دولتی بود. شرکت Palantir ارتباط نزدیکی با دولت آمریکا دارد اما زیرشاخه مالی این شرکت به نام Palantir Metropolis نیز بر ارائه «ابزارهای تجزیه‌تحلیل» به «صندوق‌های پوشش ریسک، بانک‌ها و شرکت‌های خدمات مالی» برای سبقت‌ از یکدیگر، متمرکز است. گزارشی از گاردین در وصف قدرت این شرکت می‌گوید: «شرکت Palantir نه تنها یک ماشین نظارت جهانی و جنگ داده‌محور در اختیار پنتاگون می‌گذارد، بلکه وال‌استریت را نیز اداره می‌کند.»

فیس‌بوک نیز شبیه به Palantir یکی از ابزارهای خصوصی‌سازی پروژه نظارت ایالات متحده پس از ۱۱ سپتامبر بود که از دل دانشگاه هاروارد، یکی از شرکای پروژه MDDS، بیرون آمد. پیتل تیل، هم‌بنیان‌گذار پی‌پل و Palantir نیز به خواسته شان پارکر، از پیشگامان حوزه اشتراک‌گذاری فایل، به یکی از اولین سرمایه‌گذاران بزرگ فیسبوک تبدیل شد (پارکر در سن ۱۶ سالگی برای اولین با سازمان سیا ارتباط داشت.) فیسبوک پس از حضور تیل و پارکر ماهیتی شبیه به یکی از پروژه‌های تعطیل شده DARPA پیدا کرد. معمار و مدیر پروژه تعطیل شده دارپا نیز به شباهت‌های فیسبوک با این پروژه که LifeLog نام داشت، اشاره کرده است. یکی از موضوعات عجیبی که حتی مدیر این پروژه نیز اشاره‌ای به آن نکرده است این بود که فیسبوک درست همان روز تعطیلی LifeLog راه‌اندازی شد. ارتباط دیرینه فیسبوک با جوامع اطلاعات و نظامی تنها محدود به تولد این شرکت نیست و موارد متعددی از همکاری با آژانس‌های جاسوسی که در افشاگری‌های اسنودن به آن اشاره شده را شامل می‌شود (شرکت گوگل و Palantir نیز در برخی از این عملیات‌ها مشارکت داشتند.)

یکی از نتایج شهرت جهانی فیس‌بوک، ساخت اولین سیستم هویت دیجیتالی بود (سیستمی که یکی از ملزومات اقتصاد دیجیتالی محسوب می‌شد.)کاربران با ساخت حساب کاربری در شبکه اجتماعی حجم زیادی از اطلاعات شخصی را در اختیار فیس‌بوک می‌گذاشتند و این شرکت می‌توانست از داده‌ها برای ایجاد شبکه‌ای از ارتباطات پیش‌تر ناشناخته میان‌گروه‌های اجتماعی استفاده کند.

علاوه بر این شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد فیس‌بوک برای افرادی که در داده‌های دیگر کاربران حضور داشته اما خودشان حساب کاربری نداشتند نیز حساب‌های نیابتی ایجاد کرده است. گوگل و پی‌پل نیز از طریق روش‌های مشابه هویت دیجیتالی، هویتی برای ورود به دیگر وب‌سایت‌ها در اختیار کاربران می‌گذارند و ماحصل این فرایند سیستم‌های هویتی تعامل‌پذیری است که در حال حاضر اینترنت را در بر گرفته است.

در بخش امور مالی نیز دگردیسی مشابهی در حال رخ دادن است و دلالان داده (از جمله فیس‌بوک و پلتفرم ایکس ایلان ماسک)، خود را به عنوان آینده شرکت‌های خدمات مالی معرفی می‌کنند. این ایده زمانی منطقی به نظر می‌رسد که در نظر داشته باشید پول خود یک فناوری ارتباطی است و به راحتی می‌توان آن را در پلتفرم‌های ارتباطی موجود ادغام کرد (به ویژه آنهایی که داده‌های کاربران وسیستم‌های هویتی را در اختیار دارند.) در همین حال شاهدیم که بخش خدمات مالی از جمله شرکت تتر، بزرگترین ارائه دهنده رمزارز پایدار (که روابط متعددی با پی‌پل دارد)،  میلیون‌ها دلار روی نسل بعدی فناوری‌های کارگزاری داده سرمایه‌گذاری کرده‌اند. تتر به تازگی از شرکت ارائه دهنده ماهواره‌ به عنوان خدمت Satellogic، شرکت چیپ مغزی Blackrok Neurotech، شرکت رایانش هوش مصنوعی Northern Data و حتی Rumble، رقیب یوتیوب که توسط تیل تامین مالی شده، حمایت کرده است.

از دولتی-خصوصی به خصوصی-دولتی

طبق آنچه تا اینجا توضیح دادیم، جامعه اطلاعاتی دولت آمریکا به وضوح از قدرت بخش خصوصی برای ایجاد انگیزه‌های مالی و اپلیکیشن‌های تجاری با هدف شکل‌دهی به اقتصاد مدرن داده‌محور استفاده کرده است. نیم‌نگاهی به هفت سهام ارزشمند اقتصاد آمریکا تصویر روشن‌تری را ترسیم می‌کند.

در حال حاضر متا (فیس‌بوک)، آلفابت (گوگل) و آمازون (که بنیان‌گذارش جف بزوس نوه لاورنس پرستون گایز، بنیان‌گذار ARPA، است) در بخش نرم‌افزاری پیشتازند و مایکروسافت، اپل، انویدیا و تسلا نیز پیشتازان سخت‌افزار محسوب می‌شوند. با اینکه بسیاری از این شرکت‌ها در ابتدای روند شکل‌گیری خود روابط نزدیکی با جوامع اطلاعاتی و بخش دولتی داشتند، اما حالا این شرکت‌های بخش خصوصی هستند که حرکت جهانی و منافع امنیت ملی بخش دولتی را مشخص می‌کنند.

آینده اقتصاد داده‌محور آمریکا بر دو ستون اصلی استوار است: یکی هوش مصنوعی و دیگری فناوری بلاک‌چین. با توجه به ارتباط نزدیک مشاوران دولت ترامپ با پی‌پل، تتر، فیس‌بوک، Palantir، تسلا و اسپیس‌اکس، به وضوح می‌توان گفت که کارگزاران داده به ریشه خود در خیابان پنسیلوانیا (خیابانی که کاخ سفید در آن واقع است) بازگشته‌اند.

هوش مصنوعی برای کارآمدی نیازمند حجم زیادی داده مطمئن است و داده‌هایی که این غول‌های خصوصی (بدون شک پس از انعقاد قرارداد‌های هنگفت دولتی) ارائه می‌کنند، برای آموزش مدل‌ها به کار گرفته می‌شود. استفاده شرکت‌های خصوصی از بلاک‌چین‌های عمومی برای ضرب توکن نیز نه تنها فرصتی بزرگ برای رفع بحران بدهی دولت آمریکا است، بلکه به گفته رئیس سابق سازمان سیا یک «موهبت نظارتی» نیز محسوب می‌شود.

استقبال دولت ترامپ از بلاک‌چین (که خود آخرین دگردیسی بهره‌کشی اقتصادی از داده با همکاری بخش دولتی و خصوصی اما با شعار آزادسازی است) جدید‌ترین نمود حرکت چندده‌ساله اسب تروجان تکنوکرات‌ها است. تقریبا تمام فناوری‌های بنیادین مورد نیاز برای حرکت جهان به این سیستم جدید مالی در پشت پرده توسط جامعه اطلاعات و نظامی بزرگترین امپراتوری تاریخ توسعه یافته است. با اینکه فناوری می‌تواند راه‌حل‌هایی برای کارآمدی و شکوفایی اقتصادی ارائه کند، می‌توان از همین ابزارها برای به بردگی گرفتن شهروندان جهان استفاده کرد.

گذر زمان نشان داد آنچه زمانی به عنوان نوری هدایت‌گر برای رسیدن به آزادی بیان و آزادی مالی ظهور کرد، چیزی جز درخشش پوتین عموم سام (نمادی از دولت آمریکا) در حال برداشتن گام بعدی خود نبود.

https://pvst.ir/lwd

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو