این صحنه واقعی را در نظر بگیرید: مدیرعامل جدید تولیدکننده انگلیسی، با توجه به لحظات سخت هفته، احساس خشم کرد. توجه او مدام به تنشی جلب میشد که در ملاقاتهای مختلف تیم اجرایی وجود داشت. دلش میخواست لرزهای به جان تیم شرکت بیندازد و برخی از اعضا را که با مشکلات قدیمی دست و پنجه نرم میکردند ترغیب کند جنگ درگرفته را متوقف کنند تا بتوانند برای حل مشکلات واقعی شرکت همکاری کنند. او همچنین متوجه شد که رویکرد خشک اجباری به احتمال زیاد ره به جایی نمیبرد. بنابراین باید سراغ بینشهای نوآورانهای میرفت که شرکت به آنها نیاز داشت تا بتواند در محیط رقابتی که سریعاً تغییر میکند به کار خود ادامه دهد. او خود را آرام کرد، سرزنش تیمش را متوقف کرد و از خود پرسید که آیا میتواند با دنبال کردن رویکردهای کاملاً جدید مشکلات شرکت را حل کند. سپس ذهن او از بین همه چیز سراغ هوش مصنوعی رفت. مدیرعامل شرکت مانند بسیاری از رهبران در تلاش برای مقابله با استرس ناشی از عدم قطعیت، افزایش پیچیدگی و تغییر سریع بود. همه اینها بخشی از محیط کسب و کار امروز است. در اینجا میخواهیم رابطه بین برخی از ایدهها و تکنولوژی را توضیح دهیم که در نگاه اول به نظر میرسد پیچیدگی را افزایش داده، اما در واقع میتواند مانند روشی درمانی عمل کند: هوش مصنوعی. در واقع چابکی درونسازمانی و هوش مصنوعی ممکن است به نظر عجیب و غریب بیایند، اما هنگامی که واقعیتهای مهمی را در مورد دومی میدانید میتوانید پتانسیل آن را برای کمک به رهبری شفاف، ویژه و نوآورانه خود مشاهده کنید. هوش مصنوعی میتواند کمکی بزرگ برای رهبری باشد که سعی دارد چابکی درونسازمانی کافی و بالایی داشته باشد و رویکردهای خلاقانه را برای ایجاد تحول به کار گیرد اولین واقعیت مهم در مورد هوش مصنوعی این است که شما نمیدانید...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.