هر انقلاب تکنولوژیکی با فقدان همراه است. سقراط در فایدروس افلاطون میگوید نوشتن حافظه را نابود کرد و باعث شد مردم چیزهای زیادی بشنوند اما هیچچیز یاد نگیرند. اخیراً ماشین تحریر کمک کرد چاپ بسیار گسترش یابد. این موضوع باعث شد نگرانیهای عمیقی در مورد از دست رفتن یا جابهجا شدن اسناد به وجود آیند. جوامع دیجیتالی امروز این الگوهای تاریخی فقدان، غفلت و ناهنجاری را بازتاب میدهند. اما بازیگران و سازوکارهای جدیدی نیز وارد صحنه شدهاند. فضاهای عمومی حالا به طرز خطرناکی در معرض شرکتهای رسانههای اجتماعی قرار میگیرند. و هر روز، شرکتهایی مانند آمازون، آلفابت و متا تحت قراردادهای فریبدهنده دادههایمان را استخراج، ذخیره و به پول تبدیل میکنند. این واقعیت که تصمیمهای مهم درباره حفظ یا نابودی دادهها در دست بازیگرانی با انگیزههای مالی، اهداف خودخواهانه یا سایر منفعتطلبیهاست، پیامدهای عظیمی نهتنها برای افراد بلکه برای کل فرهنگ در پی دارد. بسیاری از موارد نبود داده پیامدهایی برای تولید فرهنگی، نگارش تاریخ و در نهایت تمرین دموکراسی دارند. برخی سیاستمدارها از جمله افرادی که بر بودجه آرشیوهای دیجیتالی نظارت میکنند روابط نامطلوبی با بهترین راهکارهای حفظ اسناد دارند. واتساپ به این دلیل در دادگاه دولت از مقامات بریتانیا شکایت کرد که این مقامات از برنامههای پیامرسانی خودحذفکننده استفاده میکنند تا از نظارت و مسئولیتپذیری شانه خالی کنند. شرکتهای فناوری نیز گاهی سیاستهای بحثبرانگیزی درباره داده، تعدیل محتوا و سانسور دارند. این شرکتها انگیزههای خودشان را دارند و در یک اکوسیستم پیچیده سیاسی و رگولاتوری زندگی میکنند. برای مثال، مدل کسبوکار مبتنی بر تولید مجموعهدادههای متفاوت و همچنین مدل کسبوکار مبتنی بر منسوخ شدن سختافزار و نرمافزار جزو انگیزههای شرکتها به شمار میروند. اکوسیستم مذکور اغلب مشوقهای نادرستی برای به حداکثر رساندن سود از طریق ذخیره گزینشی برخی دادهها و کاهش فشار رگولاتوری از طریق حذف دسترسی به دادههای دیگر دارد. جوامع حاشیهای شاید به طور ویژه آسیبپذیر...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.