skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

وضعیت کارآفرینی زنان خاورمیانه؛ هزارویک ‌شب بی‌خوابی، هزارویک ‌روز پشتکار

مینا پاکدل تحریریه

۹ آبان ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۱ دقیقه

شماره ۱۲۸

هزارویک ‌شب بی‌خوابی، هزارویک ‌روز پشتکار
داده‌های بانک جهانی نشان می‌دهند هرچند زنان کارآفرین عموماً عملکرد بهتری نسبت به همتایان مرد خود دارند (با نرخ دو برابر تمام دیگر شرکت‌ها رشد می‌کنند) اما هنگام جذب سرمایه به حاشیه می‌روند. زنان در سال ۲۰۲۳ مجموعاً ۱۹ میلیون دلار سرمایه جذب کردند در حالی که سال ۲۰۲۲ این مبلغ ۵۲ میلیون دلار بود. شکاف در جذب سرمایه و میزان پرداخت حقوق، تفاوت در ارتقای شغلی، سیاست‌های ریشه‌دار و فرهنگ مبتنی بر تبعیض‌های جنسیتی موانعی جهانی به حساب می‌آیند که زنان کارآفرین در همه جا و در هر منطقه تا سطحی پشت سر می‌گذارند. در این شماره وضعیت کارآفرینی زنان در خاورمیانه را بررسی کردیم و با اتکا به آمار و ارقام، روند روبه‌رشد حضور زنان در دنیای کارآفرینی فناوری را در برخی از کشورهای خاورمیانه به تصویر کشیدیم. همچنین نظر رهبران را درباره تاثیر نقش‌آفرینی زنان مطرح کردیم. سراغ سیاست‌ها و طرح‌هایی مثل empowerME رفتیم که راه را برای زنان باز می‌کنند و فرصتی برای رشد اقتصادی فراهم می‌آورند. در نهایت از موانع گفتیم و راه‌حل‌هایی را برشمردیم که شاید بتوانند نقشی در کوچک‌تر کردن شکافی ایفا کنند که گریبان‌گیر منطقه است.

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۲۸ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۲۸ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/jcy
مینا پاکدلتحریریه

    کارشناسی ادبیات انگلیسی را که گرفتم دیگر مطمئن بودم کلمه‌ها را اگر در گفتار شفاهی کم می‌آورم، در نوشتار توی مشتم هستند و از لای انگشت‌هایم لیز نمی‌خورند. در آن سال‌ها ترجمه می‌کردم و ویرایش. در گیرودار پایان‌نامه ارشد فلسفه بودم که برای یکی از ویژه‌نامه‌های پیوست چند گزارش ترجمه کردم و قرار شد پاره‌وقت کار کنم. آن‌موقع‌ها دفتر پیوست خانه دوطبقه قدیمی‌ای بود که حیاطش درخت داشت، ایوانش بزرگ بود و آسمان معلوم. جای‌گیر شدم طبقه هم‌کف در اتاق میثم. در واقع او و مهرک بودند که به من چم‌وخم روزنامه‌نگاری را یاد دادند؛ اینکه چطور باید یادداشت و گزارش نوشت یا کنداکتور بست؛ چطور نباید ترسید و از قالب سفت‌وسخت آکادمیک بیرون آمد. حالا تقریبا ده سالی از آن روز اول می‌گذرد. در این سال‌ها با چند ماهنامه و فصل‌نامه دیگر و نشرهای مختلف همکاری کرده‌ام و همچنان و همیشه در پیوست مشغول بوده‌ام. اینجا محل کار من نیست؛ خانه من است و آدم‌هایش کسانی‌اند که تو را همان شکلی که هستی، می‌پذیرند، با همه ضعف‌ها و قوت‌ها، با همه روشنایی‌ها و تاریکی‌ها.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو