نشان: بهجای انتساب دستاوردهای بخش خصوصی به فیلترینگ دلایل واقعی محدودیتها را بگویید
نشان در بیانیهای نسبت به صحبتهای رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی که رشد…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۱۴ آبان ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۱۶ دقیقه
مایکل دل، بنیانگذار و مدیرعامل Dell Technologies، در مصاحبهای با مککینزی از تجربیات چهل ساله خود در دنیای فناوری و درسهای ارزشمند رهبری میگوید. او در این مصاحبه به آینده هوش مصنوعی، نقشی که در تغییر کسبوکارها ایفا میکند و چالشهای پیشروی شرکتها در این مسیر میپردازد. مایکل دل معتقد است که موج نوآوریهای هوش مصنوعی جهان را به سمت یک انقلاب عظیم اقتصادی و پیشرفتهای علمی بیسابقه هدایت خواهد کرد.
به گزارش پیوست، تنها تعداد محدودی از افراد توانستهاند یک استارتآپ را از صفر به درآمد ۸۸ میلیارد دلاری برسانند و همچنان آن را تا امروز رهبری کنند؛ مایکل دل یکی از این افراد است. بنیانگذار، مدیرعامل و رئیس Dell Technologies طی چهار دهه تغییرات و موجهای پیدرپی از روندهای فناوری، شرکت خود را هدایت کرده است. بنابراین با پیشرفتهای غیرمنتظره هوش مصنوعی در دنیای امروز و شوک ناگهانی که به برخی از مدیران شرکتهای فناوری وارد شده است، بد نیست راهکارهایی را از زبان یک مدیر موفق، مایکل دل، برای پیشبرد این موضوع بدانیم. او با توانایی مدیریتی خود در نوسانات ترندهای تکنولوژیکی، شرکتی که در سال ۱۹۸۴ در خوابگاه دانشجوییاش تأسیس کرد؛ به غولی تبدیل کرد که قدرت ماندگاری قابلتوجهی دارد.
در دنیای تکنولوژی امروز برخی از ترندها تاثیرات مهمی را ایجاد میکنند، در حالی که برخی دیگر بعد از مدتی محو میشوند. مایکل دل معتقد است که هوش مصنوعی یک ترند بینظیر از نوآوری و فناوری است؛ روندی که شیوه عملکرد، سازماندهی و تجارت شرکتها را متحول خواهد کرد. آخرین تحول شرکت دل تکنولوژی به عنوان «یک شرکت چند ملیتی ارائهدهنده خدمات و محصولات فناوری»، تبدیل شدن به یک ارائهدهنده کامل راهحلهای هوش مصنوعی برای شرکتها است.
از میان سازمان و شرکتهایی که به سرعت در به کار گرفتن هوش مصنوعی در حال بررسی هستند، ۷۲ درصد از آنها اکنون هوش مصنوعی را پذیرفتهاند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۳، به میزان ۵۵ درصد بوده است. در عین حال ورود به این مسیر باعث شده است شرکتها با چالشهایی همچون هزینهها، استعدادها، امنیت و ریسکها دستوپنجه نرم کنند. درحالی که زمان زیادی از تحول اقدامات و تصمیمهای شرکت دل نگذشته است؛ تحقیقات مککینزی نشان میدهد که کمتر از ۱۰ درصد از شرکتها از هوش مصنوعی در مقیاس وسیع سود قابل توجهی از نظر معیار مالی EBITDA کسب کردهاند.
شرکت Dell Technologies در راستای این چالش، مجموعهای از سرورهای پردازش سریع برای هوش مصنوعی، ذخیرهسازی دادههای بدون ساختار، رایانههای هوش مصنوعی و پورتفولیوهایی از شبکهسازی و خدمات را به کار گرفته است. تمامی این اقدامات برای این است که شرکتهایی که به دنبال حرکت سریع و محافظت از دادههای با ارزش خود هستند، هوش مصنوعی را در دسترس داشته باشند.
مایکل دل باتوجه به موقعیت منحصربهفرد خود میتواند تصویری روشن از پتانسیل هوش مصنوعی و هوش مصنوعی مولد (Gen AI) ارائه دهد. گفتگوی اخیراً مدیرعامل شرکت دل تکنولوژی با طارق المصری، یکی از کارشناسان ارشد مککینزی، درمورد این موضوع و زمینههای مشابه دیگر به قدرت روزافزون دادهها، اشاره کرده است. آنها در این نشست با هدف ایجاد تاثیرگذاری و ماندگاری رایانههای شخصی و درسهای رهبری که از ساختن یک شرکت فناوری در طول ۴۰ سال تغییرات فناوری به دست آمده، پرداختند.
ما از رایانههایی که قدرت پردازش دارند به رایانههایی رسیدهایم که توانایی یادگیری دارند.
شما اخیراً گفتید که ما هنوز در مرحله پیشمقدماتی هوش مصنوعی مولد هستیم. ما از رایانههایی که قدرت پردازش دارند به رایانههایی رسیدهایم که توانایی یادگیری دارند. در این راستا فکر میکنید در پنج تا ده سال آینده تا چه حد میتوانیم پیش برویم؟
حدود ۶۰ سال پیش ما این مسیر را با رایانههایی که محاسبات انجام میدادند، آغاز کردیم و از آن زمان تا به امروز به همین کار مشغول بودهایم. اکنون، با پیشرفتهای هوش مصنوعی و هوش مصنوعی مولد، به سمت شناخت و هوشمندی پیش میرویم و با این همه نوآوری، قدرت دادهها را افزایش میدهیم. این نقطه جدید در منحنی «تخریب خلاق» شومپیتر است، به طوری که نظمهای موجود در ساختار اقتصاد و نوآوری به شکل چشمگیر و سریعی در حال ازبین رفتن است.
او گفت: توانایی استدلال با استفاده از تمام دانش جهان در هر موضوعی و تبدیل دقیقتر آن به نتایج و درکهای جدید، سرعت و پیشرفت اکتشافات علمی را افزایش خواهد داد. این موضوع باعث میشود انسانها شادتر، سالمتر و موفقتر شوند. این بهبود فرآیند در همه چیزهایی که انسانها میخواهند به آن دست یابند، تأثیر خواهد داشت. من از این بابت بسیار هیجانزدهام. مثل هر چیز جدیدی، سوالات و عدم قطعیتهای زیادی در این حوزه وجود دارد. از جمله اینکه همه اینها چگونه اتفاق خواهد افتاد، هیچکس نمیداند. اما ما به شدت علاقه داریم که در وسط این ماجرا نقشی تاثیرگذار ایفا کنیم.
مشتریان Dell چه کارهای هیجانانگیزی با هوش مصنوعی انجام میدهند؟
نکته جالب سوال شما این است که تقریباً هر چیزی در دنیا که هیجانانگیز و جالب باشد، به نوعی به دادهها مربوط میشود. اگر بخواهیم کارهای جالب را در ساخت یک خودروی خودران تعریف کنیم یا متخصصان در زمینه کشف دارو با واکسنهای mRNA پیشرفت کنند، یا حتی برخی کاربران بخواهند یک شرکت جدید در حوزه مالی ایجاد کنند، همه این کارها حول محور دادهها میچرخد. تمام مشکلات حلنشده دنیا به قدرت پردازشی بیشتر و حجم دادههای بیشتر نیاز دارند، به همین دلیل است که من برای انجام اینکار اشتیاق دارم.
حتی در جلساتی که من با شرکتهایی دارویی داشتم؛ درباره این موضوع صحبت کردیم که هوش مصنوعی چگونه میتواند به آنها در کشف دارو، در فرایند یافتن افراد برای آزمایشهای دارویی، در مستندسازی و حتی پیشبینی زنجیره تأمین کمک کند. مانند بسیاری از شرکتهای حوزههای دیگر، آنها هم تازه در ابتدای راه هستند. به طورکلی هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و مدلهای پیشبینی مدتی است که وجود دارند، اما به خاطر توجه زیادی که به هوش مصنوعی مولد شده، حالا همه چیز در این موضوع دوباره مورد بازبینی قرار میگیرد.
سازمانها به طور فزایندهای دادههای بیشتری در اختیار دارند و همه این دادهها نیاز به مدیریت دارند. تقریباً همه آنها معتقدند که دادههایشان هم در فضای ابری و هم به صورت داخلی نگهداری خواهند شد. شما چگونه به این موضوع نگاه میکنید؟
ما معتقدیم که بیشتر دادهها در دنیای واقعی و فیزیکی ایجاد میشوند و اکثر اقداماتی که بر روی آن دادهها انجام میشود نیز در دنیای فیزیکی اتفاق میافتد. یک مرکز داده یا فضای ابری جایی است که شما دادهها را از دنیای فیزیکی خارج میکنید تا کاری روی آنها انجام دهید که ارزش آنها را بیشتر کند. اما ممکن است شما دادههای خود را در جایی که اجاره کردهاید، مثل یک دیتاسنتر اشتراکی (co-location)، پردازش کنید؛ از طرفی دیگر ممکن است این کار را در تاسیسات خودتان انجام دهید. روشهای زیادی برای ذخیرهسازی دادهها وجود دارد و زمانی نسبت به هم برتری پیدا میکنند که مشخص شود برای چه کاری میخواهید از آنها استفاده کنید.
وظیفه ما این است که همه این بخشها را به هم متصل کنیم و بهترین گزینهها و انتخابها را به مشتریان ارائه دهیم. سازمانها به شدت از ارزشمندترین دادههای خود محافظت میکنند؛ این دادهها ممکن است مهمترین دارایی استراتژیک آنها باشند. این یک دارایی فوقالعاده ارزشمند است؛ بنابراین شرکتها به سادگی این دادهها را نمیتوانند در اختیار حتی کاربران متخصص و توسعهدهنده قرار دهند. اگر کاربران به همه دادهها دسترسی داشته باشند؛ در واقع اختیار این را دارند که هر کاری که میخواهند با آنها انجام دهند. به طور مثال به رقبای شرکت بفروشند، مدلهای خود را آموزش دهند و از تمام سرمایه تا زمانی که چیزی باقی نمانده، بهره ببرند. بنابراین ایده خوبی از نظر شرکتها نیست.
اما مرز بعدی برای این نوع فناوریها، آزادسازی قدرت دادههاست تا سازمانها بتوانند بهرهوری و کارایی بیشتری داشته باشند. این موضوع در پیشرفت هوش مصنوعی اهمیت دوچندان دارد چون به باز تعریف فرآیند بیزنسها منجر میشود. ما اکنون به سمت چنین تواناییهایی حرکت میکنیم. ما در حال مشاهده فرآیندهای مختلفی هستیم که میتوانند به طور چشمگیری نتایج را چه در توسعه نرمافزار و چه در زمینه خدمات مشتری، فروش، مستندسازی، بازاریابی و سایر زمینهها بهبود دهند.
به نظر شما هوش مصنوعی مولد چگونه باید تنظیم و قانونگذاری شود بدون اینکه نوآوری را محدود کند؟
من سختگیری قانونگذاران را درک میکنم. چون این کار بسیار دشواری است؛ خصوصاً وقتی فناوری به این سرعت در حال تغییر است. حتی میتوان گفت که هر زمانی که قانونی وضع میکنید، احتمال دارد ظرف ۱۲ تا ۱۸ ماه دیگر بیمورد به نظر برسد. در این شرایط بعضا برای مردم این سوال ایجاد میشود که چطور نمیدانستید که این اتفاق در راه است؟. اما واقعاً قابل پیشبینی نیست که قرار است چه اتفاقی رخ خواهد داد.
در جهت این موضوع باید یک سری محدودیتها و مقررات وجود داشته باشد، اما در بازار جهانی کشورها، رویکردهای مختلفی را خواهید دید. از سیاستهایی که آزادی کامل میدهند تا رویکردهایی که آن را نامناسب میدانند و از انجام آن جلوگیری میکنند. باید این موضوع را در نظر گرفت هر تغییری که در طول تاریخ با توسعه فناوری شکل گرفته است، مخالفانی را به دنبال داشته است. به طور مثال: وقتی ادیسون لامپ را اختراع کرد، شمعسازها گفتند: «این وحشتناک است.» مدافعان وضع موجود هیچوقت تغییر و پیشرفت را دوست ندارند.
همیشه در بین جوامع بخصوص عموم مردم ترسی وجود دارد که این فناوریها جای انسانها را بگیرند. به نظر من این دیدگاه کاملاً اشتباه است. هوش مصنوعی قرار است به انسانها کمک کند، نه آنها را جایگزین کند. اگر من در یک سازمان مشغول به کار باشم، میخواهم بهترین ابزار ممکن را داشته باشم تا به من در انجام کارهایم مثل مدیریت جلسات و اطلاعات کمک کند. هوش مصنوعی به انسانها کمک میکند، به شرکتها گزینهها و انعطافپذیری بیشتری میدهد. این فناوری دنیا را بهتر میکند، فرصتها را افزایش میدهد و اقتصادها را گسترش میدهد. من فکر میکنم هوش مصنوعی به یک دوره فوقالعاده از رشد اقتصادی جهانی منجر خواهد شد.
با این حال، نمیتوان منکر این موضوع شد که ما به محافظتهایی در این ساختار هوشمند نیاز داریم. اما اینها سوالاتی است که جامعه باید به آنها پاسخ دهد. شرکتهای فناوری نمیتوانند این سوالات را پاسخ دهند، آنها عملکرد فقط صفر و یکی دارند.
عنصر تعیینکننده در استفاده مطلوب یا سوءاستفادهگرایانه از تکنولوژی، خود فرد مصرفکننده است.
اگر قرار است این تصور وجود داشته باشد که ممکن است از هوش مصنوعی در راستای رسیدن به اهداف نامطلوب استفاده شود؛ بنابراین ممکن است یک کامپیوتر بزرگ یا کوچکی هم که از کارخانه دل بیرون میآید و به دست یک فرد میرسد. مشخص نیست که آن فرد قرار است با این ابزار چه کار کند؟. عنصر تعیینکننده در استفاده مطلوب یا سوءاستفادهگرایانه از تکنولوژی، خود فرد مصرفکننده است. به هرحال قوانین و مقررات زیادی وجود دارد که از انجام کارهای نادرست در این حوزهها جلوگیری میکند؛ همین قوانین و مقررات باید در اینجا هم اعمال شود.
برخی افراد شروع به پرسیدن این سوال کردهاند که آیا هوش مصنوعی مولد بیش از حد بزرگنمایی شده است. نظر شما چیست؟
هر چیز نوآورانه و مهمی، چه فناوری باشد چه نباشد، به طور طبیعی بزرگنمایی میشود. ادعاهای عجیب و پیشبینیهای اغراقآمیز در مورد آن مطرح میشود و نتایج بسیار متفاوتی به دست میآید. اما جهتگیری کلی نشان میدهد که با موضوع بزرگ و مهمی مواجه هستیم. ما این را میدانیم؛ این را از مشتریانمان میبینیم. این موضوع در داخل شرکت خودمان هم مشهود است. اما قطعاً همراه با موفقیتهای فوقالعاده، شکستهای چشمگیری هم خواهد داشت، در تجربیات گذشته هم به این مورد برخورد کردیم.
در طول ۴۰ سال فعالیت شما در این صنعت، شاهد تغییر مداوم ارزش در بخشهای مختلف صنعت فناوری بودهاید. به نظر شما در پنج یا ده سال آینده ارزش به کدام سمت تغییر خواهد کرد؟
شما واقعاً نمیتوانید این چیزها را پیشبینی کنید. اگر به هر دورهای از چند دهه گذشته بازگردید، میبینید که هیچکس نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد.
ما روی بهتر شدن در کارهایی که واقعاً در آنها خوب هستیم تمرکز میکنیم. اگر بتوانیم مشکلات مهمی را که مشتریان اکنون و در آینده با آنها مواجه هستند حل کنیم، موفق خواهیم شد و مشتریان با کسبوکار جدیدشان از ما قدردانی خواهند کرد. اگر این کار را نکنیم، از بین میرویم. دیگر اینجا نخواهیم بود. اگر سازمانها ابزارهایی را که کارکنانشان برای موفقیت نیاز دارند فراهم کنند، کارکنان احساس بهتری نسبت به آن شرکت خواهند داشت. و برعکس هم صدق میکند. هیچکس دوست ندارد در شرکتی مثل کاریکاتورهای «دیلبرت» کار کند و با ابزارهای بیکیفیت سروکار داشته باشد. آنها افراد باهوشی هستند و میدانند چه ابزارهایی در دسترس است.
گفته شده است که در مسابقات اتومبیلرانی و شنا، شما در پیچها برنده میشوید، نه در مسیرهای مستقیم. اگر به تاریخچه Dell نگاه کنید، چه پیچهای بزرگی را خوب پشت سر گذاشتهاید؟
باید بگویم که در بسیاری از آنها موفق بودیم، اما در همه آنها نه.
شما در قلب دو یا سه مورد از پرسودترین معاملات تکنولوژی تاریخ بودید، از جمله تصمیم به خصوصی کردن Dell و خرید ۶۷ میلیارد دلاری EMC و VMware در سال ۲۰۱۶. در آن زمان، این بزرگترین معامله تکنولوژی بود؟
یک نکته جالب در این باره وجود دارد. در ۱۲ سال گذشته، سه بار بود که نرخ اوراق خزانهداری دهساله شرکت به زیر ۲ درصد رسید. اولین بار زمانی بود که ما Dell را خصوصی کردیم. دومین بار وقتی بود که EMC و VMware را خریدیم. سومین بار هم در طول دوران کرونا بود. وقتی پول ارزش کمتری پیدا میکند، اتفاقات جالبی میافتد.
یکی از پیچهای بزرگ ما قطعاً راهاندازی سرورهای مبتنی بر ریزپردازنده بود. با ایدهی اصلی فروش مستقیم رایانههای شخصی به مشتری شروع کردیم. این ایده بسیار موفقیتآمیز بود. از طرفی با انتقال اینترنت به شبکه جهانی وب (World Wide Web)، رایانش ابری و زیرساختهای بیشتر مبتنی بر نرمافزار، منجر به رشد شگفتانگیز دادهها و اهمیت ذخیرهسازی دادهها شد. سپس الگوهای خرید تغییر کرد؛ مشتریان از ما خدمات و قابلیتهای بیشتری میخواستند و سعی کردیم همه این تغییرات را مدیریت کنیم. البته در راستای تغییرات ناگهانی فناوری، باید درمورد گوشیهای همراه توضیح دهم که یکی از تغییراتی بود؛ باوجود اینکه پیشبینی چنین تغییری را کرده بودیم اما نتوانستیم به درستی روی آن حساب باز کنیم.
از تجربه گوشیهای همراه چه درسهایی گرفتهاید؟
عامل اصلی موفقیت گوشیهای همراه، سیستمعامل آنها بود. اما انقلاب موبایل همچنین باعث تسریع رشد دادهها شد. وقتی از گوشی همراه خود استفاده میکنید، داده ایجاد میکنید. برای مدیریت تمام این دادهها که تولید میکنید، به سرورها نیاز دارید.
افراد زیادی درباره افول رایانههای شخصی صحبت کردهاند. حالا صحبت از یک دوره رشد شدید است که ناشی از تغییر به رایانههای شخصی مجهز به هوش مصنوعی مولد است. رایانههای شخصی در سه تا پنج سال آینده چگونه تغییر خواهند کرد؟
وقتی درباره رایانه شخصی صحبت میکنیم، در واقع درباره دستگاهی صحبت میکنیم که یک صفحهنمایش بزرگ دارد و واسطی که بهراحتی میتوانید از آن برای تحلیل و اصلاح حجم زیادی از اطلاعات و دادهها استفاده کنید. حالا بیشتر به نوعی از هوش مصنوعی نیاز دارید که روی رایانه شخصی یا گوشی شما اجرا میشود. بسیاری از این دستگاهها به یک مدل بزرگتر و پیچیدهتر [از طریق فضای ابری] متصل خواهند شد، مثلاً به دلایل امنیتی یا به این دلیل که به قدرت پردازشی بیشتری نسبت به آنچه روی خود دستگاه وجود دارد، نیاز دارید.
در آینده همچنان کارمندان دانشمحور میخواهند بهترین ابزار ممکن را برای انجام کارهایشان داشته باشند. رایانه شخصی که نهتنها یک پردازنده مرکزی (CPU) و پردازنده گرافیکی (GPU) دارد، بلکه یک واحد پردازش عصبی (NPU) هم به آن اضافه شده باشد تا بتواند به روشهای جدیدی به کاربران سرویس دهد.
در کتابهای شما به اهمیت روابط، تمرکز بر مشتری، صداقت و حفظ روحیه کارآفرینی در مواجهه با چالشها اشاره شده است. وقتی به زمان خودتان در Dell نگاه میکنید، شگفتانگیزترین یا بهترین درسهای رهبری که آموختهاید چه بودهاند؟
باید بگویم همه آن چیزهایی که شما به آنها اشاره کردید، بسیار برای ما مهم و قدرتمند هستند. اینها در وجود ما نهادینه شدهاند. ما این کارها را بر اساس تجربه و شناخت الگو انجام میدهیم و میدانیم چه چیزهایی کار میکنند و چه چیزهایی برای سیستم کارکرد مناسب ندارند. در دنیای روبه جلو امروز سرعت در تغییر هم یکی دیگر از عوامل کلیدی موفقیت است. در صنعت فناوری، اغلب میگوییم «تغییر کن یا بمیر». شما یا سریع عمل میکنید یا از بین میروید. اما اهمیت این موضوع را به طور فزایندهای در صنایع مختلف نیز نمیتوان منکر شد. البته این شرایط فرصتهای جالب زیادی را فراهم میکند تا شرکتهایی مثل دل امور و ساختار خود را بازسازی کنند.
با توجه به پیچیدگی نیازهای مشتریان که در هنگام خرید میپرسند: “آیا تمام کارهایی که میخواهم انجام دهم، با این دستگاه محقق میشود؟” چگونه به افزایش سرعت تصمیمگیری در Dell در این شرایط فکر میکنید؟ آیا بالا رفتن سطح خواسته مشتریان، شما را نگران میکند؟
بله، ما نگران این موضوع هستیم. چند نکته در اینجا وجود دارد. یکی این است که ما عاشق مشتریانی هستیم که میخواهند خیلی سریع پیش بروند، چون آنها ما را به چالش میکشند تا با سرعت ترندهای فناوری عملکرد خود را تطبیق دهیم و این موضوعی است که قبلاً تجربه نکردهایم.
ما همچنین میخواهیم با دقت بیشتری فعالیتهایی را که برای شرکت از اهمیت بالایی برخوردارند شناسایی کنیم و روی آنها تمرکز ویژهای داشته باشیم تا بهترین دنیا در این زمینهها تبدیل شویم. و پیشنهاد من به طور کلی در سازمانها این است که کارهایی کم اهمیت در کسبوکار حذف شود تا زمان بیشتری برای کارمندان ایجاد گردد که در حوزه پراهمیت هوش مصنوعی تواناییهای خود را متمرکز کنند.
برای دستیابی به ساختار سازمانی که با سرعت بسیار بالا پیش برود، داشتن استراتژی کاملاً شفاف و نداشتن ابهام درباره اولویتها است. اما ما همچنین باید واحدهای مشخصی از مسئولیت و پاسخگویی داشته باشیم و همه تصمیمات با یک رویکرد بر هدف اصلی متمرکز نشود.
شما همکاریهای ویژهای با افراد کلیدی مانند جف کلارک (مدیر عملیاتی دل) داشتهاید. در طی همکاری با چنین مدیران مهمی، به عنوان مدیرعامل چه چیزی درباره خودتان یاد گرفتهاید؟
میدانم که به تنهایی نمیتوانم کارهای زیادی انجام دهم، بنابراین تلاش کردهام تا بهترین افراد ممکن را پیدا کنم که به من کمک کنند. این موضوع بسیار مهم است؛ شما واقعاً به تنهایی نمیتوانید کارهای زیادی انجام دهید. اگر به همه کارهایی که میخواهید انجام دهید فکر کنید، به افراد بااستعداد و پرانرژی زیادی نیاز دارید که دیدگاههای متنوع و جالبی را به آنچه انجام میدهید بیاورند.
منبع: mckinsey