در مقاله گذشته اشاره شد که هر گونه تغییر در ساختار یک سازمان تولیدکننده برنامههای کاربردی باید با توجه به چهار ستون اصلی شرکتها باشد. در این مقاله به ارائه یک راهحل برای یکی از مهمترین مشکلات این شرکتها که همانا حجم بسیار کار و یکی از عوامل مهم اقدام به تغییر ساختار است میپردازیم. محرک مدیریت ارشد در این سازمانها برای تغییر در ساختار سازمانی غالباً نارضایتی مشتریان آنها از کندی اجابت درخواستهای آنهاست. مشتریان انتظار دارند درخواستهای آنها در اسرع وقت انجام شود. از طرف دیگر شرکتهایی که با حجم انبوهی از این دست تقاضاها مواجه هستند گاه دچار سردرگمی شده و با خارج شدن کنترل امور موجبات نارضایتی مشتریان فراهم میشود. اما به راستی برای انجام حجم انبوهی از کارهای ریز و درشت چه باید کرد. در نظر گرفتن یک توافقنامه سطح خدمت و فرایند مدیریت سبد پروژه به عنوان یک راهحل اساسی در کسبوکار از نکات کلیدی خلاصی از این معضل است که متاسفانه کمتر افرادی در سطوح ارشد مدیریت با این فرایند آشنا هستند. دلیل این ناآشنایی جز ماهیت دولتی یا خصولتی شرکتهای مذکور نیست. این موضوع وقتی اهمیت واقعی خود را نشان خواهد داد که در تغییر ساختار یک شرکت خصولتی به دو بخش دولتی و خصوصی تصمیم جدی داشته باشیم. در این مقاله ضمن اشاره به اهمیت این دو موضوع، به نحوه استفاده از آن و سایر روشها برای رفع این مشکلات خواهیم پرداخت.
اول از همه اینکه سازمان باید زمانی را که برای هر فعالیت صرف میکند دستهبندی و ثبت کند. این بدان معنی است که تمام سازمانها باید زمان واقعی را به صورت هفتگی یا غیره ثبت کنند. سپس کار را باید به طور شفاف به دستههای اجرایی یا اداری، قابل پیشبینی و غیرقابل پیشبینی تقسیم کنند. کارهای اداری یا اجرایی باید در پایینترین سطح ممکن نگه داشته شوند، کارهای غیرقابل پیشبینی بر اساس SLA (توافقنامه سطح خدمت) و کارهای قابل پیشبینی بر اساس فرایند مدیریت سبد پروژه4 (PPM) اولویتبندی شوند. تحلیل تطبیق کاری که در سازمان انجام شده با کاری که باید انجام شود کاری است اساساً بر پایه اقتصاد عرضه و تقاضا. به طور خلاصه این وظیفه تیم مدیریت برنامه کاربردی است که عرضه را (منابع داخلی یا خارجی و غیره) به تقاضای (بودجه) کسبوکار تطبیق دهد. ابتدا ما انواع کاری را که باید توسط یک فرایند منبعیابی و کارگزینی مشخص شود تحلیل میکنیم. تقسیم ساعات کاری سه دسته کلی در این تقسیم وجود دارد: کارهای اجرایی یا اداری، نگهداری و پشتیبانی، و پروژه. کارهای اجرایی یا اداری: این دسته شامل فعالیتهای غیرمرتبط به پروژه یا کارهای غیرمرتبط با خدمات نظیر تعطیلات پایان هفته، تعطیلات دیگر یا سایر اوقات تعطیل، آموزشهای غیرمرتبط با پروژه، ایمیلهای غیرمرتبط با پروژه، و کارهای سربار دیگر که مستقیماً یک پروژه یا خدمت را تحت تاثیر قرار میدهند میشود (در اغلب سازمانها از 30 درصد بالاتر رفته یا در بهترین حالت 25 درصد است). نگهداری و پشتیبانی این دسته شامل سه گروه عمده از کار میشود: رفع اشکال بهبودهای جزئی (کمتر از دو هفته یا 100 ساعت) سایر خدمات مورد نیاز (نظیر پشتیبانی کاربر نهایی، تحلیل کارایی و سایر). در اغلب سازمانها فعالیتهای پشتیبانی و نگهداری پس از حذف کارهای اداری 40 تا 50 درصد بودجه را مصرف میکند. پروژهها پروژهها، فعالیتهای بهبود یا...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.